سؤال: با توجه به نكات قبلی و جمعبندی انجامشده اگر صلاح میدانید که به جمعبندی نکاتی افزوده شود بفرمایید تا سؤالات را ادامه دهیم.
جواب: به نظر بنده خیلی خوب مطالب را جمعبندی كردهاید و همانطور كه ملاحظه میفرمایید، شیعه در شرایط امروز جهان -كه همهی تئوریها به بنبست رسیده- نوعی از زندگی را به بشریت پیشنهاد میكند تا آیندهی بشر از دست نرود و بدون آنکه همه مستقیماً شیعه شوند سلوکی را در پیش گیرند که حال و آیندهشان به زندگی غیر قابل تخریبی تبدیل گردد و از آن طریق شرایط بقاء در فرهنگ حضرت بقیةالله(عج) در زندگیها تجلی نماید. بشرِ امروز بعد از اینهمه افت و خیز تاریخی به شرایطی نزدیک شده که سخن شیعه را جدّی بگیرد و در زندگی و تمدنِ خود از امامی كه در مقام توحیدی كامل است، پیروی كند، بعد از اینهمه انحراف تاریخی دارد مشخص میشود ماندن بدون حضور امام معصوم، ماندن نیست. در واقع این مرگ جاهلی است كه وجود مقدس پیامبر(ص) در رابطه با آن فرمودند: «مَنْ ماتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مِیْتَةً جاهِلِیَّةً »(143) اگر کسی بمیرد و امام زمان خود را درک نکند به مرگ جاهلیت مرده است. بنابراین نیاز نیست بنده چیزی بر جمعبندی شما اضافه کنم ولی پیشنهاد میكنم با دقت كامل مطالب را بررسی نمایید و آنها را در اندیشهی خود نهادینه كنید تا بتوانید تفكر و تجزیه و تحلیل خود را بر مبنای آنها انجام دهید و گرفتار اكنونزدگی و روزمرّگی نگردید. عمده تأكید بنده روی این موضوع است كه معنی تمدن پایدار روشن شود و ملاحظه بفرمایید چگونه میشود زمینهی ظهور وعدهی خدا را در تحقق تمدن پایدار حضرت مهدی(عج) فراهم كرد و تلاش كنیم تا این وعدهی بزرگ و این زندگی حقیقی به تعویق نیفتد. بنده توجه شما عزیزان را به سوی آن نوع تمدن جلب كردم و این اوّل كار است و مطمئن باشید اولاً: بركات آن در امور شخصی و اجتماعی غیرقابل تصور است و ثانیاً: شدنیترین چیزی است كه باید برای آن وقت صرف كرد و برنامهریزی نمود. وقتی توجه ما به چنین وعدهی حتمیِ الهی جلب شد، سومین نكتهی مطرح شده در ابتدای سؤالتان بهخوبی روشن میشود و آن اینكه «بشر سالهای سال است در فضای نابودی خود نفس میكشد و نماندن را ماندن پنداشته است.» وقتی خداوند اولین انسان را پیامبر قرار داده معلوم است ارادهی خدا چیزی غیر از آن نوع زندگی است که بشر برای خود تعریف کرده، خداوند میخواسته یک روز هم راه بشر از آسمان معنویت قطع نگردد.