سؤال: در بررسی فرهنگ مدرنیته به پدیدهی «سرعت» آنطور که فعلاً ظهور کرده، به عنوان پدیدهای بیسابقه برخورد میكنیم که تا این حدّ در تاریخ سابقه نداشته. آیا برخورد ما با این سرعت مثل برخورد ما با تكنولوژی باید باشد که فعلاً از آن استفاده كنیم، ولی نباید هدف بشود؟
جواب: همینطور است كه میفرمایید، ولی عنایت داشته باشید كه سرعتهای غیرطبیعی، فوقالعاده روح را مضطرب میكند و قلب را از آرامشِ مطلوب محروم میگرداند، لذا در یك نظام تربیتیِ سالم باید تا آنجا كه ممكن است از سرعتهای غیرطبیعی فاصله گرفت؛ زیرا در مقابل سرعت و شتاب، سکینه و طمأنینه است و در متون روایی از رسول خدا( هست که میفرمایند: «اَلْعَجَلَةُ مِن الشَّیْطَان، وَ التَّأنِّی من اللّهعزّ و جل»(103) عجله از شیطان است و تأنّی و آرامش از آنِ خداوند است. در حال حاضر كه نمیتوان از شرایط موجود و سرعتهای افراطیِ آن فاصله گرفت، پس باید با احتیاط با آن برخورد کنیم. چون در سرعت افراطی رابطهی ما با عالم قدس -كه عین بقاء و ثبات است- قطع میشود. در این رابطه نقش شتاب مثل همان نقش تكنولوژیهای غربی است؛ ابزارهای غربی رابطهی ما را با طبیعت قطع میکند و شتابِ حاصل از آن علاوه بر اینكه موجب قطع رابطهی ما با طبیعت میشود، روح و دل ما را نیز از عالم قدس منقطع مینماید.
عنایت داشته باشید از آنجایی كه خداوند «عین بقاء» است و هیچ تغییر و حركتی در ذات اَحدی نیست و از آن جایی كه طبق حركت جوهری، عالم مادّه «عین تغییر و حركت» است و در پایینترین درجهی وجود قرار دارد، پس هر چه به عالم الهی و به خدا نزدیك شویم، به آرامش و سكینه میرسیم و هرچه به عالم مادّه نزدیكتر باشیم، قلب ما تحتتأثیر آن قرار میگیرد و به جای بقاء و آرامش، به حركت و اضطراب میافتد. شما خودتان تجربه كردهاید که با نزدیكی به عالم مادّه دیگر آن تمركز و حضور قلب را ندارید، دائماً خیالات پراكنده صحنهی ذهن را تحت تأثیر خود قرار میدهند. برعكس؛ هر چه به عالم بقاء و به حضرت اَحد نزدیك شوید، قلب شما در تمركز قرار میگیرد و آنچنان جامع میشود كه كاری از كاری بازش نمیدارد، این است كه در اصطلاح میگویند: اولیاء الهی مثل دریا هستند و مریدان آنها مثل رودخانه، كه باید حركت كنند تا خود را به دریا برسانند، یا میفرمایند: امام مثل كعبه است، خودش به طرف كسی نمیرود، ولی همه باید به سوی او بیایند تا از حالت بقاء الهیِ امام استفاده كنند.
پس همانطور كه فعلاً ما باید از ابزارها استفاده کنیم، ولی حدّ آن استفاده را باید رعایت نماییم، در مورد سرعت هم همین موضعگیری را باید داشت، باید مواظب بود سرعت بر ما حكومت نكند چون با حكومتِ سرعت، ارتباط صحیح ما با طبیعت به هم میخورد و از ابزارهای طبیعی نمیتوانیم بهدرستی استفاده كنیم.
اگر در حال حاضر بخواهید موهای زائد بدنتان را زایل کنید و سرعت افراطی تمدن غربی را نیز پذیرفته باشید، دیگر حوصله ندارید به همان روش طبیعیِ گذشتگان عمل كنید، لذا آن کار را با تیغ انجام میدهید. انسانهای حكیم و با حوصله در گذشته از آهك و دیگر مواد طبیعی چیزی به نام نوره ساختهاند كه به كمك حرارت بدن درست محل اتصال موها به بدن را در خود حل میكند. در این روش به اندازهای که طبیعت اجازه میدهد، جهت زایل کردن موهای زائد زمان صرف میشود و از سرعت طبیعی خارج نمیشوید؛ ولی با تیغ با سرعت بیشتر کار را تمام میکنید و منتظر عمل آن مادهی طبیعی هم نمیمانید. در روش قدما، طبیعت انسان را کنترل میکند و انسانها هم خود را هماهنگ امکاناتی میکردند که طبیعت در اختیار آنها میگذاشت. این را به عنوان یك مثال در نظر بگیرید و ببینید: در تمدن اسلامی -که بناست ارتباط ما با طبیعتِ خدا قطع نشود- در رابطه با سرعت، خودِ طبیعت یک اجازههایی به ما میدهد ولی خیلی زیاد نیست. شما هم همان قدر اجازه دارید به دنبال سرعتِ بیشتر باشید و این سرعت، حكمت را از شما نمیگیرد، اما اگر بخواهید بیشتر از حدّ طبیعی سرعت داشته باشید، باید با طبیعت قهر کنید؛ و مثلاً تصمیم بگیرید برای از بینبردن موهای زائد بدن، تیغ بسازید، وقتی خواستید تیغ بسازید، دیگر تمام رابطهتان با طبیعت عوض میشود. حالا ضررهای تیغ برای ازالهی موها بماند؛ این که آن آهک چقدر ضدعفونی کننده است و درست در جاهایی كه زمینهی وجود عفونت زیادتر از بقیه جاهای بدن است، چقدر آن آهك مفید است، همه بماند. آن حوصلهای که آدم میگذارد تا خودِ طبیعت عملکند و یك نحوه ارتباط با عالم بقاء برایش ایجاد میشود، اینها دیگر در به كارگیری از تیغ وجود ندارد و برعكس، در به كارگیری تیغ همان شتاب افراطی بر قلب و روانِ انسان حاكم میشود. شما به هنگام استفاده از داروی طبیعی ازالهی مو، آن را به بدنتان میگذارید و هیچ کاری نمیکنید، منتظر میمانید تا خودش عمل كند، پس در واقع سرعتی نمیخواهد، تلاشی هم نمیخواهد؛ خودش از استعدادهای بدن شما و از آن حرارتی که بین پوست و این مو هست، استفاده میکند و فعل و انفعالات شیمیاییِ مخصوص خود را انجام میدهد و مو را در خود حل میکند. ولی با بهکارگیری تیغ میبینید میخواستیم از یک مسأله كه عبارت بود از عدم سرعت ازالهی موهای زائد راحت بشویم، صدها مسأله برای خودمان در همین رابطه ایجاد کردیم و چندین کارخانه باید کار ساختن تیغ را پشتیبانی کنند، حقیقت این است که طبیعت در همهی امور دارای چنین استعدادهایی است که مثلاً در امر فوق میتوان از آهک موجود در طبیعت، استفاده نمود و به این شكل چنین مسألهای را به سادگی رفع کرد. این در صورتی است که کسی سرعت استفاده از تیغ را طلب نکند و نگران تحریك خیالاتش باشد، در آن صورت از تمیزکردن طبیعی خسته نمیشود، چون سرعت مورد نیازِ خیال و وَهم را تبعیت نکرده؛ آری اگر زرنیخِ داروی ازالهی مو را اضافه کنید، کمی سرعت کار بیشتر میشود، ولی بالاخره آن سرعت حدّی دارد.
حالا بحث «بیعملی» كه عین عملكردن است در این مثال بماند، كه شما به ظاهر عملی انجام نمیدهید و داروی ازالهی مو دارد كار خود را انجام میدهد ولی در عمل نتیجهای كه عبارت است از بینرفتن موها نصیب شما میشود.