تربیت
Tarbiat.Org

تمدن زایی شیعه
اصغر طاهرزاده

شدت و ضعف‌ یک تمدن در زندگی‌سازبودنِ آن

سؤال: آیا «زندگی‌سازبودن و جواب‌گویی به تمام ابعاد بشر» در طول تاریخ توسط مكاتب الهی با شدت و ضعف همراه بوده است؟ به این معنی که آیا یهودیت و مسیحیت که در جای خود و در مقطع تاریخیِ مربوط به خود، به همه‌ی ابعاد انسان جواب می‌دهد، تفاوتشان نسبت به اسلام در عدم شدتی است كه از نظر توحید در اسلام هست یا تفاوت‌ها در چیز دیگری است؟
جواب: مسلّم ادیان الهی در یک مرحله‌ از تاریخ بشر زندگی‌ساز بوده‌اند، اما وقتی بشر به مرحله‌ی جدیدی از سیر تاریخی خود رسید، احساس می‌كند خلأ‌هایی در وجود او هست كه پیروی از دین قبلی آن‌ها را جواب نمی‌دهد و لذا راه درست این است كه متوجه شود همان خدایی كه این دین را در زمان خودش آورد تا بشر در رشد همه‌ی ابعاد زندگی موفق شود، حالا هم باید دینی بفرستد كه در این مرحله از تاریخ بتواند همه‌ی ابعاد بشر را بپروراند، پس همان‌طور که فرمودید، ادیان از جهت نور توحیدی نسبت به همدیگر، شدت و ضعف دارند، نه این‌كه یكی درست باشد و دیگری غلط، مثل نور بی‌رنگ است كه در عین بی‌رنگی و داشتن جامعیتِ هفت‌رنگ، شدت و ضعف دارد. همه‌ی ادیان متذکر توحیدند و نظر به یگانگی ربّ عالم دارند ولی آن توحید تا آن‌جا اوج بگیرد که بشر برسد به نحوه‌ای از حضور حق در هستی که بفهمد «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ»؛(136) همو که اول است، آخر است و همو که ظاهر است باطن است. چنین درکی از توحید مخصوص اسلام است، تازه حضرت سجاد(ع) می‌فرمایند: این آیه را خداوند برای انسان‌های عمیقی که در آخرالزمان می‌آیند نازل فرموده.(137)
اگر علمای مسیحیت و یهودیت، مردم را در مسیر توحید درست جلو برده بودند، بدونِ این که مشکلی پیش بیاید، این‌ها می‌دیدند حالا اگر بخواهند زیباترین عبادت را داشته باشند در عین آن که توحید اسلامی صورت کامله‌ی همان توحیدی است که دارند، عبادات اسلامی هم صورت کامله‌ی عبادات ادیان قبلی است. دیگر باید هر روز عبادت کنند، دیگر نمی‌شود فقط یکشنبه و یا شنبه به عبادتگاه بروند. بعد هم می‌بینند اگر بخواهند عبادت کنند، باید در عین این که دارند اذکار توحیدی را بر زبان می‌آورند با رکوع و سجده در مقابل خدا آن اذکار را در حرکات خود ظاهر کنند و این در نمازی که اسلام پیشنهاد می‌کند زیباتر ظاهر می‌شود. آقای «مارتین لینگز»(138) در جواب كسانی كه به او اشكال كرده‌اند چرا مسیحیت را رها كرده و مسلمان شده است می‌گوید: من اصلاً کاری به اسلام ندارم، ولی زیباترین شکل نیایش را در نماز مسلمان‌ها دیدم، می‌گوید:«من از طریق دینِ مسیح به این نكته رسیده‌ام كه باید نیایش کنم، بعد هم رسیده‌ام به این که زیباترین نیایش را دین اسلام به من پیشنهاد می‌کند، پس من باید مسلمان بشوم، و من منکر نیایش‌های شما نیستم. امّا نیایش مسلمان‌ها كامل‌تر است.» برای همین هم نیایش کلیسا را تقبیح نمی‌کند؛ منظور آقای «لینگز» این است که آن خوب است و این خوب‌تر، حالا من که می‌توانم خوب‌تر را عمل کنم، چرا خوب‌تر را عمل نکنم؟!
پس بحثِ «شیرین» و «شیرین‌تر» است و اسلام هم به همین شكل یهود و نصاری را دعوت می‌كند، در واقع به آن‌ها توصیه می‌شود دین خود را به صورت كامل‌تری ادامه دهید، ولی بعداً علمای یهود و نصاری از خودشان تلخی نشان دادند و از این به بعد بود كه سیاق قرآن در برخورد با آن‌ها عوض شد و فرمود: «مَا كَانَ إِبْرَاهِیمُ یَهُودِیًّا وَلاَ نَصْرَانِیًّا وَلَكِن كَانَ حَنِیفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِینَ»؛(139) شما كه مدعی هستید دین شما بر مبنای توحید ابراهیمی است، با این یهودی‌بازی و نصرانی‌بازی كه درآورده‌اید، بدانید كه ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی، و حنیف بود و مُسْلِم و از مشركین نبود. و باز با آن همه برخورد بدی كه آن‌ها با اسلام كردند وقتی قرآن در مدینه یهود را نقد می‌کند می‌گوید: «اکثَرُهُم لاَ یُؤْمِنُونَ»؛(140) اکثر آن‌ها ایمان نمی‌آورند و همه‌ی آن‌ها را با یک چوب نمی‌راند، زیرا هنوز بعضی از آن‌ها موضوع شیرین و شیرین‌تر را دنبال می‌كنند، هرچند یهودی‌اند، ولی یهودیِ شیرین‌اند، ما این‌ها را دعوت به یهودیِ شیرین‌تر می‌کنیم و یهودی شیرین‌تر یعنی «اسلام». این روش ماست که می‌خواهیم طبق آن با ملل دیگر برخورد کنیم، ولی وقتی که تلخ شدند، دیگر به عنوان یک حزب با اسلام مقابله می‌کنند و نه به عنوان یک دین.