در تحلیل فیلمِ «سفر به ماوراء» عرض شد؛ آن جادوگر كشور غنا كه از طریق ارتباط با روح رودخانه میتواند در وسط حلقهی آتش بدنش را مدتی بالا در میان زمین و آسمان، نگه دارد، جادوگر پیشرفتهای است! میدانید که آب در اثر حرارت بخار میشود، بخار که شد، از سطح زمین و جاذبهی زمین تا حدّی آزاد میگردد، این یک قاعده در این عالَم است. علم فیزیک میتواند بگوید: چگونه اینطور میشود، ولی نمیداند چرا.
در بحثهای مربوط به الهیات فلسفه، بحث میشود؛ كه عقولی هستند كه عالم مادّه را تدبیر میكنند و عالم ماده در طول آن عقول قرار دارد، از جملهی آن عقول - عقلی است كه آب را تدبیر میكند، به آن عقول، «عقول عَرْضیّه» میگویند- قاعدهی عقلی كه آب را تدبیر میكند، این است كه در موقع حرارت و در برخورد با آتش، تبخیر شود و به عبارت دیگر بالا میرود، آن جادوگر از همین عقل استفاده میكند.
اگر آن فیلم را ببینید، آن جادوگر میآید از صبح تا عصر در كنار رودخانه مینشیند و تماماً در آب متمرکز میشود، تا بتواند با عقل مدبّر آب مرتبط گردد و از قوای غیبی که آب را مدیریت میکند استفاده میکند. بعد میبینید که دور خودش آتش روشن میکند و در تمركز فرو میرود و آرامآرام بالا میرود و مدتی در هوا میماند. زیرا از طرفی روحش با روح و عقلِ مدبّرِ آب مرتبط شده است، از طرفی در اطراف خود حلقهای از آتش روشن میكند که موجب تبخیر آب است، حال طبق همان قاعدهای كه حرارت باعث میشود آب تبخیر بشود و بالا برود، او هم بالا میرود، یعنی آن جادوگر با اتّحادی كه با آب و عقل مدبّر آن پیدا كرد، از همان نیرویی که آب را تبخیر میکند و از جاذبهی زمین آزاد میکند، استفاده میکند و تا آن حدّ كه بتواند تمركز خود را حفظ كند و آتش هم شعلهور باشد میتواند در هوا بماند.
جادوگرانِِ واقعی به همین شكل از قوای فوق طبیعت در جهت اهداف پَست خود استفاده میكنند که در واقع عمر خود را ضایع مینمایند. قرآن در آیهی 102 سورهی بقره نكات خوبی را در مورد جادوگران مطرح میفرماید و علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» در تفسیر خود نكات دقیقی از آن استخراج نمودهاند.(44)
این نوع جادوگریها تمدن فرعونی را اداره میكرده ولی همانطور كه قرآن میفرماید:«وَلَا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى»(45) جادوگر هر كجا كه آید و هر طور كه آید، رستگار نمیشود و نتیجهای واقعی نمیگیرد. تمدن فرعونی هم با آن همه عظمت و دقت، به هلاكت و پوچی منجر شد و تعبیر قرآن در مورد آن تمدن این است كه: «...وَ نُرِی فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا یَحْذَرُونَ»(46) نمایاندیم به فرعون و هامان و لشکریانشان آن چیزی را كه از آن فرار میكردند.
تمدن امروز جهانِ غرب كلاً چشمش را نسبت به آن قوای فوق طبیعی بسته است و هیچ استفادهای - چه مثبت و چه منفی- از آن نمیکند. تمدن فراعنه قوای عالم را در جهت اهداف شیطانی خود به كار گرفت و تمدن امروز غرب قوای مادّی طبیعت را جهت برآوردهشدن هوسها و اهداف شیطانی خود مورد استفاده قرار داده است. تمدن امروز تماماً از عکسالعملهای عالم مادّه استفاده میکند و لذا این تمدن را به این اعتبار میتوان گفت از همهی تمدنهای گذشته مادّیتر است، ولی در اصل فرق نمیكند، چون همه یك هدف دارند و تلاش در راه اهداف دنیایی، ملاکی برای تشخیص مادّی بودن انسان و تمدن جامعه است.
تمدنی که تمام توجهاش به عالم مادّه است و هیچگونه اتصال به عالم معنا و غیب ندارد - با توجه به این که عالم معنا، عالم بقا و ثبات است- بیشتر مقهور «حرکت و شتاب و سرعت» میشود و این حالت شاخصهی تمدن غربی است.
کاهنِان و اولیاء الهی هر دو حیات خود و تمدنشان را با سکوت و خلوت و ارتباط با عالم غیب ادامه میدهند منتها با دو رویکرد. مسلّم دین اسلام بسیاری از ابعاد تمدنش را با خلوتدارکردن مسلمانها محقق میكند، چون اصل و هدف دین این است که انسان در عین حضور در «دنیا و عالم فنا» به «عالم بقاء و معنویت» متصل بشود و لذا شرایطِ تحقق چنین هدفی را در نظام زندگی فردی و اجتماعی انسانها پایهریزی مینماید، تا از استعدادهای عالم مادّه استفاده شود ولی اتصال اصلی را با «عالم بقاء» پایدار نگه میدارد.
کاهنان مصر و امثال آنها از یک جهت همین کار را میکنند، به همین جهت هم آن جادوگرِ ساكن غنا، با هلیکوپتر بالا نمیرود، بلكه با روح و عقل مدبّر آب بالا میرود و برای این که به كمك عقلِ مدبّرِ آب بالا برود، باید صبح تا عصر كنار رودخانه یا دریا بنشیند و در خلوت خود بر روح آب تمرکز كند تا با جنبهی باطنی و روح مدبّر آب ارتباط برقرار کند، پس این كاهن هم تمركز و خلوت دارد، ولی مشکلش این است که چون هدف نهایی كارش لغو است، حاصل زحماتش از بین میرود و به هیچ سعادتی دست نمییابد، زیرا توجه اصلی قلبش عالم غیب و بقاء نبود، بلكه دنیا بود.
پس عنایت فرمودید كه اوّلاً؛ چرا سرعت و شتاب در تمدن امروز از همهی تمدنها بیشتر بوده است و ثانیاً؛ چرا در عین اینكه حركات كاهنان و جادوگران شبیه حركات اولیاء خدا است، ولی حرکات کاهنان و جادوگران هیچ سعادتی برای آنها در پی ندارد.