تربیت
Tarbiat.Org

آنگاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود(گذر از ساحت علم حصولی به حیات علم حضوری)
اصغر طاهرزاده

اوج علمی

12- آیت‌الله‌جوادی‌آملی«حفظه‌الله‌تعالی» در تبیین شخصیت تفسیری علامه‌طباطبایی(ره) می‌فرمایند:
«مفسران وحی الهی حیات‌های متفاوت دارند. برخی حیات مفهومی و ماهوی دارند که با ابزار علم‌الیقین می‌فهمند و با همان وسیله از چهره آیات قرآنی پرده بر می‌دارند و مفاهیم ذهنی آیات را به دیگران منتقل می‌کنند. بعضی حیات مصداقی و فردی دارند، لیکن از منظر عین‌الیقین، این طایفه هرچند خود مصادیق مفهوم و افراد خارجی ماهیت را می‌بینند، ولی آنچه به دیگران بازگو می‌کنند، از سنخ مفهوم و ماهیت است نه مصداق و فرد ... حیات قرآنی این دو طایفه؛ علمی است، با این تفاوت که یکی زنده به علم‌الیقین و دیگری زنده به عین‌الیقین است. حیات بعضی دیگر عینی است، یعنی زنده به معلوم‌اند، نه علم. این طایفه گرچه نه پیامبرند و نه امام معصوم، اما همان‌طور که در متون دینی از قول نبی اکرم(ص) آمده؛ «فَكَأَنَّمَا أُدْرِجَتِ النُّبُوَّةُ بَیْنَ جَنْبَیْهِ وَ لَكِنَّهُ لَا یُوحَى إِلَیْه‏».(315) گویا نبوت در بین دو پهلوی او درج شده ولی به او وحی نمی‌شود. عین‌الیقینِ این گروه سند علم الیقین آنان، و حق‌الیقین آن‌ها پشتوانه عین‌الیقین آنان است. علامه طباطبایی«قدس سرّه» در زمره اخیر بود».(316)
چنانچه ملاحظه فرمودید؛ در روایتی که از قول نبی مکرم(ص) مطرح شد سخن از علمی در میان است که چون نور نبوت در جان آن عالم نورافشانی می‌‌کند، هرچند که آن علم، وَحی نیست ولی از جنس علم حضوری است و نه حصولی.
اگر مقصد را درست بشناسیم و راه رسیدن به مقصد را هم درست انتخاب کنیم، در سیر علمی خود همچنان جلو می‌رویم تا با خودِ حقیقت روبه‌رو ‌شویم. به گفتة مولوی:
علم جویای یقین باشد بدان

وآن یقین جویای دید است و عیان

می‌کشد دانش به بینش ای علیم

گر یقین گشتی ببینندی جحیم

اندر اَلهاکُم بیان این ببین

که شود علم‌الیقین، عین الیقین(317)

موضوع فوق، موضوع بسیار قابل توجهی است که اگر بخواهیم و همت کنیم «علم‌الیقینْ»، ما را همچنان جلو می‌برد تا به «عین‌الیقین» برساند، در نتیجه در مرتبه‌ای از بصیرت قرار می‌گیریم که دیگر همة سبب‌ها بسوزد و جز مسبّب نماند.