در آیه 105 سوره کهف فرمود: اینها چون نگاهشان به مسائل غلط است «فَحَبِطَ اَعْمَالُهُم»؛ همه اعمالشان پوچ میشود، نمیگوید اعمال انجام نمیدهند، میفرماید اعمالشان بیثمر و پوچ خواهد شد. آدم بیدین كه عمل دینی انجام نمیدهد كه حبط شود. «حبط عمل»؛ مربوط به افراد متدینی است که به ظاهر عملِ مطابق دین انجام میدهند ولی آن عمل بینتیجه خواهد شد. قرآن میفرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِیِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَن تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ»؛(26) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! صدای خود را فراتر ازصدای پیامبر(ص) نكنید و در برابر او بلند سخن مگویید، آنگونه كه بعضی از شما در برابر بعضی صدای خود را بلند میكنند، مبادا اعمال شما نابود و حبط گردد در حالی كه نمیدانید. پس اگر مؤمنی در محضر وجود مقدس پیامبر(ص) صدایش را بلند كند حبط عمل میشود، و آیه قرآن تذکر خطرِ حبط عمل را به مسلمانها و اصحاب رسول خدا(ص) میدهد. لذا حبط عمل برای كسانی معنا میدهد كه اعمالی انجام داده و فعالیتهایی داشته باشند كه بشود از آنها امید نتیجه و نجات داشت، حال میفرماید اگر چنین و چنان كنند، از آن اعمال نتیجه نمیگیرند، با این توصیف خداوند در آخر آیه 105 سوره كهف میفرماید: «فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا»؛ پس در روز قیامت برای چنین افرادی هیچ وزن و ارزشی بر پا نمیشود، یعنی روز قیامت نماز او وزنی ندارد، زیرا كه در قیامت «وَالوَزْنُ یَؤْمَئِذٍ الْحَق»؛(27) آنچه كه حق است وزن دارد. میفرماید آنهایی که منظر و افق اعمالشان دنیا است ولی ظاهر عملشان طوری است که گمان میکنند اعمالی پسندیدنی و دینی است، بدانند چون عالَم را آیات الهی نمیبینند و نظر به قیامت ندارند، اعمالشان حبط میشود و در قیامت هیچ میزانی برای سنجش اعمال آنها بر پا نمیگردد، زیرا اعمالی که دارند وزن ندارد. قسمت آخر آیه به خوبی حجت را تمام میكند، چون میگوید در نهاییترین منزل، هیچ آثاری از اعمال این افراد در صحنه ابدیت آنها موجود نیست. اینجاست كه انسان عاقل به واقع باید به فكر فرو رود تا پیش از آنكه كاری انجام دهد، سعی كند آن كار، كاری باشد كه در زندگی دنیایی گم نشود و آثار معنوی و قیامتی داشته باشد.
یك وقت متوجه میشویم گویا این كارها به مقصد و مقصودی كه دنبال آن هستیم نمیرسد و لذا اصرار بر انجام آن نداریم و سعی میکنیم روش خود را تغییر دهیم. اما فاجعه از اینجا شروع میشود كه پوچی و بیثمری كارها را با هر چه بیشتر ادامهدادن آنها بخواهیم جبران كنیم.