میگوید هر چه تلاش میكنم نتیجه محقق نمیشود. عقیدهام توحیدی است اما رشد نمیكنم. میگوید: قبول دارم همه چیز دست خداست ولی اگر پول نداشته باشم غصه میخورم. قبول دارم همه كاره خداست ولی اگر پشت سرم حرف بزنند كه آبرویم را ببرند، دلم میلرزد، با این که میدانم عزت دست خداست ولی نگرانم اهل دنیا به عزت من لطمه بزنند. پس چرا نتوانستهام آن عقیده را در احوالات قلبیام محقق كنم؟ خداوند در جواب او میگوید تو عقیده صحیح داری، ولی رشدش ندادی و رشد آن به عمل صالح است، به همین جهت در دنباله آیه میفرماید «وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ یَرْفَعُهُ»؛ آن عقیده پاك، با عمل صالح - كه همان عمل مطابق آن عقیده است- رشد میكند و آن عقیده را به حقیقت آسمانیاش نزدیك مینماید و عقیده هر چه بیشتر حضوری میشود.
پس اگر 20 سال بر اساس عقیده توحیدی عمل كردید و محور قلب را حكم خدا قرار دادید، و به عبارت دیگر عمل به آن عقیده را ادامه دادید، میبینید نتایج عقایدِ توحیدی آرامآرام ظاهر خواهد شد. دین توحیدی به ما دستور داده ركوعتان فقط برای حق باشد، برای حق راست بگو، برای حق ببین، برای حق بشنو، برای حق بخور، بنا به فرمایش اساتید بزرگ همه جا نرو، همه چیز نخور، همه چیز نگو و همه چیز نبین، تا حق با نور عزت و بقایش بر زندگی شما تجلی كند و همان طور كه حق باقی است شما هم به بقاء حق باقی شوید. آیه میگوید اگر 20 سال عمل صالح انجام دادی نتیجهاش این میشود كه تو دیگر هر روز فكر نمیكنی نکند كسی آبرویت را ببرد. اعتقاداتتان با عمل صالح شكوفا میشود و از حالت حصولی به حضوری تبدیل میگردد. اساساً در راستای چنین هدفی شما را خلق كردهاند، میفرماید: «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ لِیَبْلُوَكُمْ أَیُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْغَفُورُ»(143) خداوند آن كسی است كه مرگ و حیات را آفرید تا شما را بیازماید كه كدام یك از شما بهتر عمل میكنید، و او شكستناپذیر و بخشنده است. پس مرگ و زندگی انسانها برای آن است كه خود را با اَحسن اعمال به نمایش بگذارند و بندگی را در جان خود نهادینه كنند تا حجاب بین انسان و خداوند از میان برخیزد و انسان باشد و خدای عزیز غفور، و از این طریق به توحید برسد. آیتالله طباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند كه خدمت مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» بودیم و ایشان درس توحید افعالی میدادند - توحید افعالی یعنی همة فعلها را از حق بدانیم و معتقد شویم «لا مُؤثِّرُ فِیالْوُجُود اِلاّ الله» - در آن اتاقی كه مشغول گوشدادن به سخنان مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» بودیم ناگهان گرد وخاكی به پا شد، گفتیم طاق اتاق پایین آمد، همة ما پریدیم بیرون. بعد از مدتی که گرد و خاكها خوابید، دیدیم مرحوم قاضی همان گوشه اتاق با تمام آرامش نشستهاند. و بعد متوجه شدیم علت گرد و غبار آن بود که لوله بخاری حجره پهلویی را كمی خراب كرده بودند تا تعمیر كنند - لوله بخاریهای قدیمی به همدیگر راه داشت- گرد و خاكش در حجرة ما آمده بود.(144) بسیار خوب، در ابتدای راهِ توحید، تمام اعمال ما تحتتأثیر عقیده ما نیست، ولی بدانیم هر چه بر اساس این عقیده عمل كنیم، آن عقیده شكوفا میشود و نورش در جان ما تجلی مینماید و هرچه بیشتر از پوچی رها میشویم. امثال مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» با پایداری بر عقیده توحیدی و عمل به آن، خود را از پوچیها و فرسایشهای دنیا نجات دادند.
باز علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» میفرمایند: وضعم از نظر اقتصادی بد بود و پولی در دست نداشتم. گفتیم برویم از مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» كمی پول قرض كنیم. داشتیم با مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» احوالپرسی میكردیم، پسر آقا آمد كه خانمِ قابله كارش تمام شد و مادرم وضع حمل كرد، برای قابله پول بدهید. آقا دست كردند و آستر جیبشان را بیرون كشیدند ، گفتند بابا ببین هیچی ندارم، گفت پس یك سیگار بدهید تا بدهیم به آن خانم، گفتند سیگار هم ندارم. علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» میگویند: ما دیگر تكلیف خودمان را فهمیدیم. گویا خداوند در این زمان این مسئله را نشان داد كه پیامی برای ما باشد. ظهر شد و مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» نماز را شروع كردند و ما هم به ایشان اقتدا كردیم، دیدیم آنچنان نماز میخوانند كه گویا در این دنیا هیچ چیزی جز خدا وجود ندارد. بعد علامه طباطبایی«رحمةاللهعلیه» ادامه میدهند: من بارها تجربه كردم وقتی سببهای دنیا بسیار بخیل بود، مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» در این موارد، حالِ خاص توحیدیشان شكوفاتر بود. در واقع مرحوم قاضی«رحمةاللهعلیه» متوجه بود در این مواقع خدا میخواهد خودش را بدون ابزارها نشان بدهد، چون تا وقتی با پولِ خدا نان میخورید، پول، میان خدا و شما حجاب است، و عموماً هم خداوند با همین اسباب و وسایل با ما رابطه دارد، ولی باید بر اساس عقیدة توحیدی نظر را از اسباب و وسایل به سوی خودِ خدا انداخت تا آنجا که برای بعضیها در بعضی مواقع مایحتاجشان بیواسطه به صحنه میآید، این حاصل پایداریِ هر چه بیشتر بر عقیده توحیدی است.