ابنابیالحدید مینویسد: «قریش، علی(ع) را قاتل عزیزان خود میدانست. این خونها گر چه برای اسلام ریخته شده بود، امّا از شمشیر علی(ع) چكیده بود.»(231) و شما در دعای ندبه در رابطه با حضرتعلی(ع) همین نكته را متذكرمیشوید و عرضه میدارید: «وَ لاتَأْخُذُهُ فِی اللهِ لَوْمَةُ لائِم، قَدْ وَتَرَ صَنادیدَ الْعَرَب وَ قَتَلَ اَبْطالَهُمْ وَ ناوَشَ ذُؤْبانَهُم فَاَوْدَعُ قُلُوبَهُمْ اَحْقاداً بَدْرِیَّةً وَ حُنَیْنِیَّةً وَ غَیْرَهُنَّ...»؛ یعنی علی(ع) آنچنان بود كه در راه خدا نگران سرزنش سرزنشكنندهای نبود، راه را بر دلاوران عرب تنگ نموده و قهرمانانشان را كشت و گرگانشان را دستگیر كرد و در نتیجه بر دلهایشان كینههای بدر و خیبر و حنین و غیره ماند... .
در تاریخ داریم: عثمان در عهد خلافت خود، به علی(ع) میگفت: «اگر قریش تو را دوست نمیدارند گناه من چیست؟ تو كسان زیادی از آنان را به قتل رساندهای كه چهرهشان چون طلا می درخشید.»(232) در حالی كه غضب آن حضرت غضب الهی بود، و نه غضب حفظ منافع شخصی.
حضرت فاطمه(س) در ادامه در وصف علی(ع) میفرماید: «وَ قِلَّةِ مُبالاتِهِ بِحَتْفِه» نسبت به مرگ بیاعتنا بود؛ «وَ شِدَّةَ وَطْأتِهِ وَ نَكالَ وَقْعَتِهِ» و با دشمنان با تمام قدرت برخورد میكرد و به آنها امان نمیداد و «وَ تَنَمُّرَهُ فِی ذاتِ الله(»؛ و غضب او در راه رضای خدا بود.
بعد كه حضرت زهرا(س) علی(ع) را توصیف میكند و همه را متوجّه ریشه كینهای كه حاكمان و سران با علی(ع) داشتند، مینماید این موضوع روشن میشود كه حذف علی(ع) یك نوع بازگشت از ایمان به كفر است و جرم علی(ع) آن است كه هیچ نقطه امیدی برای كفر نگذاشته كه بتوانند با حاكمیت او به برگشت به كفر قبلی امید داشته باشند.
میفرمایند: «وَاللهِ لَوْ تَكافُّوا عَنْ زَمامٍ نَبَذَهُ رَسُولُ اللهِ اِلَیْهِ لَاعْتَلَقَهُ» یعنی؛ سوگند به خدا اگر مردان شما مانع میشدند كه زمام امور از دست علی(ع) خارج شود و زمام امور خود را كه پیامبرخدا(ص) به او واگذارده بود، به دست او سپرده بودند «وَ لَسارَ بِهِمْ سَیْراً سُجُحاً»؛ آن را به ملایمت و سهولت راه میبرد «لا یَكْلَمُ خَشاشُةُ»؛ و این شتر را سالم به مقصد میرسانید «وَ لا یُتَعْتِعُ راكِبُهُ»؛ و حركت آن، حركتی رنجآور و سراسر دارای بحران نمیشد «وَ لَأَوْرَدَهُمْ مَنْهَلاً صافِیاً رَوّیا فَضْقاضاً تَطْفَحُ ضِفَّتاهَ وَ لا یَتَرَنَّقَ جانِباه»؛ و آنان را به آبشخوری رهبری میكرد كه سراسر دارای آب صاف و فراوان بود، و آنچنان پُر و وسیع میبود كه سرریز میگشت و هرگز رنگ كدورت و ماندگی به خود نمیگرفت «وَ لَأَصْدَرَهُم بِطاناً»؛ و آنان را از آن آبشخور سیراب میكرد.
چون وقتی جامعه بر اساس حكم خدا اداره شود، تشریع و تكوین هماهنگ خواهد شد و به حكم آیه: «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ یَكْسِبُونَ»(233) یعنی؛ اگر مردم شهرها ایمان میآوردند و متّقی میشدند، هر آینه بركات آسمانها و زمین را برای آنها می گشادیم، ولكن آیات الهی را تكذیب كردند و در نتیجه خداوند آنها را به جهت اعمالشان به سختی و عذاب دنیایی و آخرتی گرفتار كرد. اگر حضرت علی(ع) بر مسند حكومت جامعه قرار میگرفت، چنین نقشی را كه آیه از آن خبر میدهد، در ایجاد بركات زمینی و آسمانی در جامعه ایجاد میكرد. و حضرت زهرا(س) متوجّة همین قاعده قرآنی است، چون نظام حكومتی امام معصوم، متذكر ایمان و تقوی است و در چنین شرایطی بركات آسمانها و زمین بر جامعه سرازیر میشود و همه، هم از طبیعت، بیشترین بهره را می گیرند و هم از آسمان عالیترین معنویات را مییابند.
حضرت زهرا(س) در ادامه؛ در رابطه با بركات حاكمیت امام معصوم میفرمایند: «وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرًّا وَ إِعْلاناً»؛ یعنی اگر علی(ع) حاكم بود، خیر و نیكی را در نهان و آشكار برای آنها دوست میداشت.
حاكمان عموماً به فكر خودشاناند و اگر هم مدعی دلسوزی برای مردماند، چون میخواهند رأی آن ها را غارت كنند، نه اینكه نسبت به آن ادعا صادق باشند، ولی مؤمنین واقعی كه در رأس آنها پیامبر خدا(ص) و ائمهمعصومین(ع) هستند، دوستدار مردماند و غم مردم را میخورند، چون این كار جزئی از ایمان است و هر كس ایمانش بیشتر است، غم خلق خدا را بیشتر دارد، چراكه دل آنها محلّ تجلّی محبت خدا به مردم است و لذا مؤمن واقعی مظهر محبت خدا به مردم میشود، چون بیش از همه خالق انسانها به فكر انسانها است و لذا ولیّفقیه، وكیل مردم نیست، بلكه محلّ حاكمیت دین خدا است، دینی كه بر اساس عشق به مردم نازل شده، به طوری كه خداوند میفرماید: «لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَیْكُمْ كِتَابًا فِیهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ»(234) یعنی؛ ما كتاب را به سوی شما نازل كردیم، ما در آن به فكر و به یاد سعادت شما بودیم، آیا در آن تعقّل نمیكنید تا راه سعادت خود را بجویید؟ حالا قلب علی(ع) محلّ تجلّی چنین محبّتی است.
حضرت زهرا(س) در وصف علی(ع) ادامه میدهند كه «وَ لَمْ یَكُنْ یَتَحَلّی مِنَ الْغِنى بِطائلٍ»؛ اگر علی(ع) در محلّ زمامداری مینشست، هیچگاه از بیتالمال برای خود ثروت نمیاندوزید. «وَ لا یَحْظی مِنَ الدُّنْیا بِنائِلٍ»؛ و از ثروت دنیا جز به اندازه نیاز برنمیداشت«غَیْرَ ریِّ النّاهِلِ»؛ مگر به اندازه آبی كه عطش را فرونشاند «وَ شَبْعَةِ الْكافِل»؛ و به اندازه طعامی كه رفع گرسنگی نماید. چون مؤمن واقعی میداند برای چه هدفی در این دنیا آمده است. او نیامده است كه صاحب دنیا شود، آمده است كه رابطه خود را با خدا هر چه بیشتر اصلاح كند و به لطف الهی به مقام قرب حق، نائل گردد و حاكمیت اسلام بر جامعه را جزیی از ایمان میشناسد، نه اینكه صِرف حاكمیت خود را بر جامعه اراده كند كه جزیی از پیروی نفس امّاره است. و لذا در آن شرایط كه حاكم به فكر خود نباشد، سیر منافع موجود در كشور به سوی مردم سرازیر میشود و اصرار علی(ع) بر حاكمیت خود این بودكه میخواست تا قبل از آنكه روشهای انحرافی در مدیریت نظام اسلامی ریشه كنند، حاكمیت صحیح را بنمایاند و آن را نهادینه كند و به علت همین اصرار بود كه متأسفانه از طریق دشمنانش متّهم به حرصِ بر حكومت شد.(235)
یكی از مشكلات سیاسی جهان آن است كه حاكمان جهان امكانات كشور را كه متعلّق به مردم است، از آنِ خود میدانند و شیعه باید پرچم برگشت به سیرة علی(ع) را به دوش گیرد و نه تنها كشور شیعه و جهان اسلام، بلكه همه جهان را از این معضل نجات دهد و از این طریق تمدن آینده بشر را پایهریزی كند و عزاداری برای حضرت زهرا(س) یعنی شناخت غمِ همراه با بصیرتی كه آن حضرت داشت، شناخت این غم موجب میشود كه اولاً؛ با تلاش برای حاكمیت حكم خدا در جامعه، نسبت به رفع آن حساس باشیم، ثانیاً؛ با تذكردادن این موضوع در جلسات، پسندیدهترین عزاداری را برای صدیقه كبری(س) انجام دهیم، و اشكی كه پس از این شناخت از چشم جاری میشود نه تنها به دنیا، كه به دنیا و آخرت میارزد، و این همان محبتی است كه انسانها را از آتش نجات میدهد و رسول خدا(ص) در آن رابطه فرمودند: «اِنَّی سَمَّیْتُ اِبْنَتِی فاطِمَةَ لِاَنَّاللهَ - عزّوَجلّ - فَطَمَها وَ مَن اَحَبَّهَا مِنَ النّار» (236) یعنی؛ بدین سبب نام دخترم را فاطمه نهادم، زیرا خداوند عزّ وَ جلّ او را و دوستداران او را از آتش باز می دارد.
پروردگارا! ما را از محبّین واقعی فاطمه(س) بگردان.
خدایا! به حقیقت سرّ فاطمه(س) -كه اولیاء و انبیاء از آن بهره میگیرند- ما را از فهم پیام فاطمه(س) محروم نگردان.
پروردگارا! جهان اسلام را در فهم پیام فاطمه(س) موفق بگردان.
خداوندا! این انقلاب را كه برای تحقّق آرزوهای فاطمه(س) پایهریزی شده، در پناه خودت محفوظ بدار.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»