تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

ناامیدی در اردوگاه شرك

125- «داعِیاً اِلی سَبیلِ رَبِّهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ» و بشریت را با زبان حكمت و موعظة حسنه به راه خدا دعوت نمود.
126- «یَكْسِرُ الْاَصْنامَ» بت‌ها را در هم شكست.
127- «وَ یَنْكُتُ الْهامَ» سركردگان شرك را منكوب كرد.
128- «حَتّی اِنْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرِ» تا آن‌جایی كه جمعیتشان منهزم شد و از میدان گریختند.
129- «حَتّی تَفَّرَی اللَّیْلُ عَنْ صُبْحِهِ» تا صبح صادق از زیر پرده شب به در آمد.
130 - «وَ اَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ» و چهره حق از نقاب بیرون شد و حق خالص جلوه‌‌‌گر گشت.
می‌‌‌‌‌فرمایند: پیامبر(ص) آمد و از طریق حكمت و موعظه راه رسیدن به خدا را نشان داد، رسول‌الله(ص) دعوت كننده مردم به سوی پروردگارش بود آن هم از طریق «حكمت» یعنی دلیل‌ها و براهین روشن عقل‌‌پسند، و از طریق «موعظه» یعنی تحریكات عاطفیِ فطری شیدا كننده و روح‌افزا. و وقتی پیامبر(ص) به صحنة حیات بشری آمد «تَكْسِرُالْاَصْنام» بت‌‌ها را شكست. بت یعنی هر چیزی كه حجاب حق و مانع ارتباط انسان با خدا است، حالا چه سنگ باشد، چه پول، چه فكر و فرهنگ انحرافی، و چه حزب و گرایش‌های قبیلگی. پیامبر(ص) با آوردن دین اسلام، همة این حجاب‌ها را رسوا كرد و زشتی وجودشان را نمایاند. امروزه وقتی اسلامِ حقیقی به صحنة مقابله با مكتب‌‌های دیگر می‌‌رود، با نور توحیدی خود انحراف‌هایی را روشن می‌‌كند كه واقعاً عقل نمی‌‌تواند بپذیرد ولی آن‌ها پذیرفته‌اند. حضرت فاطمه(س) می‌فرمایند: پیامبر اكرم (ص) آمدند و فضای بت‌‌پرستی و سران بت‌پرستی را سركوب كردند. به طوری كه اتحاد مشركان شكسته شد و از میدان فكر و فضای جامعه حذف شدند و فرهنگ بت‌‌پرستی و عوامل حجاب حق، بی‌آبرو شد. هرچند كه همیشه در هر جامعه‌‌‌ای افكار غلط و آدم‌های فاسد وجود دارد ولی با آمدن دین حق، این‌ها بی‌آبرو و بی‌ارزش می‌شوند. وقتی پیامبر(ص) آمد صبح صادقِ دیانت دمیده شد و حق به شكل ناب آن جلوه كرد و از آن به بعد تا قیام قیامت سیاستِ شرك، تاب پایداری را از دست داده است و فرهنگ شرك هرگز امیدوارِ ماندن نخواهد بود.
131- «وَ نَطَقَ زَعیمُ الدّینِ» آری زمامدار دین به نطق آمد.
132 - «وَ خُرِسَتْ شَقاشِقُ الشَّیاطینِ» و عربده‌‌‌‌‌‌‌های شیاطین خاموش گشت و همه‌شان لال شدند.
133 - «وَ طاحَ وَ شیظُ النِّفاقِ» و خار نفاق از راه برداشته شد و دیگر نمی‌‌تواند مانع اصلی باشد.
134- «وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْكُفْرِ وَ الشِّقاقِ» و گره‌‌های كفر و شقاق از هم گشوده شد.
حضرت می‌‌فرمایند: پیامبر اكرم(ص)‌ فرهنگی را به وجود آوردند كه فریادهای شیطانی خاموش شد یعنی حرف‌هایِ دینیِ انسان دیندار در جامعه معنی دار گشت. مثلاً وقتی پیامبراكرم(ص) فرمودند: «قُولُوا لا اِلهَ اِلاّ الله تُفْلِحُوا» در جواب گفتند: چرا پیامبر اُلاغ سوار می‌‌شود، آن‌هم بدون پالان؟ شاید شما الآن بگویید این‌ها چه ربطی به آن سخن دارد؟! جواب این است كه در فرهنگ شرك‌آلودِ جاهلیت كسی باید حرف حسابی بزند كه پول‌دار باشد و اسب سوار شود و …، ‌حالا كه اسلام فرهنگ كل جهان را متأثر كرده است شما متوجه می‌‌‌شوید كه تقواداشتن و حرفِ حسابی‌زدن ربطی به ثروت و قدرت داشتن ندارد. حضرت موسی(ع) وقتی برای تبلیغ دین خدا به دربار فرعون رفتند، درباریان به ایشان اعتراض كردند كه چرا دستبند طلا نداری؟(51) یا در قرآن داریم كه عده‌‌‌‌ای از یهودیان آمدند پیش پیامبر زمان‌‌‌شان و گفتند رهبری برای ما بفرست تا برویم با جالوت بجنگیم. پیامبرشان می فرماید خداوند حضرت طالوت را برای شما برگزیده است تا به كمك او بروید و با جالوت بجنگید. آن‌ها در جواب می‌گویند طالوت كه نه ثروت دارد و نه موقعیت اجتماعی، چگونه می‌‌تواند رهبر ما باشد.(52) شما ببینید فرهنگ‌‌‌‌‌های وحشیِ بی‌‌‌منطق گاهی ذهن بشر را آنچنان اشغال می‌‌‌‌كرده كه اصلاً اجازه نمی‌‌‌‌داده است به تعالی فكر كنند.
فرهنگ پیامبراسلام(ص) كه آمد، عربده‌‌‌‌‌‌های شیطانی اعم از فكر و تبلیغات و مانور سیاسی و اجتماعی آن زمان، گنگ و خاموش شد و پوچی و بی‌‌‌منطقی‌اش هویدا گشت و از این طریق خارهای فرهنگ نفاق كنده شد. یعنی میدان فرهنگ نفاق با نور توحیدی كه پیامبراسلام(ص) آورد از بین رفت و دیگر نتوانست سایه‌‌ای راحت برای ادامه حیات خود پیدا كند تا بتواند به راحتی اندیشة بشریت را در دست بگیرد.