حضرت میفرمایند: پیروان قرآن مورد غبطة جهانند. یعنی اگر ملتی تفكرش تفكّر قرآنی شود، به نحوهای از خصوصیات اخلاقی و شرایط اجتماعی دست مییابد كه دیگران غبطه او را میخورند. چون به كمالاتی میرسد كه مطلوب حقیقی همة انسانهاست. شما به اندازهای كه قرآنی فكر كنید سرمایهدارها و زرنگها و اهل دنیا همه میگویند ای كاش ما هم این طور میشدیم ، هر چند شیطان عموماً به آنها اجازه نمیدهد كه به سراغ قرآن بیایند.
حضرت میفرمایند: ملتی كه از قرآن تبعیت كند مسیرش به سوی رضایت الهی است، و اگر ملتی قرآن را بپذیرد نجات پیدا میكند و وسوسهها و فتنهها نمیتوانند آنرا خسته كنند و از راه منصرف نمایند. اگر به قرآن نزدیك شوید به دلیلها و حجّتهای الهیِ نورانی آن، نایل میشوید و به انجام واجبات الهی توفیق پیدا میكنید و نیز به همّتهای بلندی دست مییابید تا به آنچه حرام است و نباید انجام دهید فائق آیید.
آقای نیلپستمن جامعهشناس مذهبی آمریكایی میگوید: «غربیها چون عقیده ثابتی ندارند نمیدانند چه كاری را باید حتماً انجام دهند و چه كاری را حتماً نباید انجام دهند و به چه دلیل بایدها و نبایدهای زندگی خودشان را باید بپذیرند». او میگوید: «مردمِ امروزِ غرب نسبت به قرون وسطی كه دین نیم بندی داشتند در تصمیمگیری بسیار ناتوان هستند». حالا قرآن عكس آن است، مثلاً میگوید: این كار را نباید انجام دهی، آدم هم میفهمد كه نباید انجام دهد، این چیز سادهای نیست. وقتی انسان و جامعه، قرآن داشته باشد، از استحكام خوبی در تصمیمگیری برخوردار میشود البته حضرتزهرا(س) متوجه است كه شرط آن، حاكمشدن كسانی است كه قرآن را بهخوبی میشناسند.