«و جهان اسلام امروز دغدغة همهچیز دارد جز دغدغة اسلام؛ چون در سقیفه برنامهریزان حاكمیتِ بعد از رحلت رسولالله(ص) دغدغة همه چیز داشتند جز دغدغة بر جا ماندن خود اسلام، فاطمه و علی«سلاماللهعلیهما» هم كه فقط دغدغة اسلام را داشتند، مورد خشم و حذف و تهمت قرار گرفتند، ولی برای نجات جهان اسلام هنوز گفتار فاطمهزهرا(س) زندهترین و تازهترین راه نجات ملّت مسلمان است و هیچ راهی جز برگشت به دعوت دختر رسولالله«صلواتاللهعلیهما» در بین نیست و همواره باید همة مسلمانان را به آن فرا خواند و پیامبر(ص) در كلّ جهان اسلام راه رجوع به فاطمه(س) را هموار نمود.»
چیز عجیبی كه بحمدالله در جهان اسلام- اعم از شیعه و سنّی- نهادینه شده، اعتبار فوقالعاده فاطمهزهرا(س) است، و این خطبه هم خطبهای نیست كه فقط شیعه نقل كرده باشد. كتاب «بلاغاتالنساء» كه از كتب اهل سنّت است یكی از سندهای این خطبه است و لذا هم گویندة خطبه و هم اصل خطبه مورد احترام جهان اسلام است و امروز میتوانیم از طریق فاطمهزهرا(س) جهان اسلام را متوجة انحرافی بكنیم كه ریشة همة مشكلات بعدی است و از طریق دانشمندان دلسوز، جهان اسلام را بیدار نماییم تا بفهمند چه شده كه كار به اینجاها كشیده است و چگونه باید جهان اسلام را از این مشكلات نجات داد. در فراز شمارة190خطبه، حضرت میفرمایند: «وَ كِتابُ اللهِ بَیْنَ اَظْهُرِكُمْ»؛ یعنی كتاب خدا مقابل شماست، چرا در ادامه حاكمیت جامعه اسلامی به كتابالله رجوع نمیكنید تا ببینید جز امامی معصوم، نمیتواند جهان اسلام را رهبری كند؟ برای اثبات اینكه بعد از رحلت پیامبر اكرم(ص) حكم امام معصوم باید در جامعه جریان داشته باشد، خود قرآن به راحتی مسئله را روشن میكند؛(105) پس در واقع در آن حال از علی(ع) منحرف نشدند، بلكه از اصل قرآن منحرف شدند، لذا در فراز 197خطبهشان میفرمایند: «اَرَغْبَةً عَنْهُ تُریدُون»؛ آیا از قرآن منصرف شدهاید و آن را پشت سر انداختید؟«وَ قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُم» در ادامه میفرماید:«اَمْ بِغَیْرِهِ تَحْكُمُون»؛ یا نكند میخواهید در ادامة زندگی به غیر قرآن حكم كنید؟ اگر عنایت بفرمایید متوجّه خواهید شد حضرت با هوشیاری و دقّت دارند روشن میكنند، جریانی كه پس از رحلت پیامبر(ص) حاكمیت جهان اسلام را به دست گرفت، جریان غیر قرآنی است؛ یعنی در چنین حاكمیتی دیگر در این جامعه قرآن حكم نمیكند و در ادامه میفرماید:«بِئْسَ لِظّالِمینَ بَدَلاً»؛ چقدر كار ظالمانهای است كه چیز دیگری را جایگزین قرآن میكنید و چقدر به مردم در این راستا ظلم خواهد شد. و بعد اشاره میكنند به آیه 85 سوره آلعمران كه میفرماید:«وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْاِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِیالْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرین»؛ یعنی هر كس دینی غیر از دین اسلام برگزید، هرگز از او پذیرفته نخواهد شد و او در آخرت از زیانكاران خواهد بود، یعنی با این كاری كه كردید و عملاً خود را از اسلام خارج نمودید، گرفتار یك بیثمریِ ابدی گشتید: «ثُمَّ لَمْ تَلْبَثُوا اِلی رَیْثَ اَنْ تَسْكُنَ نَفْرَتُها» یعنی حتّی در انحراف از دین، آنقدر صبر نكردید كه این دلِ رمیده، آرام بگیرد؛ یعنی یك روز هم از رحلت رسول خدا(ص) نگذشته بود كه به چنین انحراف بزرگی دست زدید. گویا از قبل، همة برنامهها را ریخته بودید و به دنبال زمان عملی كردن آن میگشتید و زمان رحلت رسولالله(ص) را بهترین زمان یافتید. در واقع حضرت میخواهند بفرمایند شما دربارة مسئلة به این بزرگی كه جهت اسلام را به كلّی تغییر میدهد، یك دقیقه هم درنگ نكردید، تا دلها آرامش لازم را بیابد و سپس كشیدن افسار خلافت به سوی شما آسان شود، لذا فرمود؛ «وَ یَسْلَسَ قِیادُها» یعنی؛ و كشیدن افسار آن آسان گردد، و شما این كار را نكردید، بلكه با دستپاچگیِ تمام نقشة خود را عملی نمودید تا هیچ كس فرصت فكر كردن و تصمیم گرفتن و انتخاب كردن نداشته باشد. بعد میفرمایند:«ثُمَّ اَخَذْتُمْ تُورُونَ وَقْدَتَها، وَ تُهَیِّجُونَ جَمْرَتَها»؛ پس از آنكه حكومت را بلافاصله به دست گرفتید، شروع كردید آتش به پا كردن و آتش فتنههای نهفته را شعلهور نمودن. یعنی شرایطی فراهم كردید كه مردم فرصت فكر كردن نسبت به كار شما را نداشته باشند و همین هم كه خواستند فكر كنند با انواع فتنههای پنهان كه سربرآورده، خود را روبهرو دیدند؛ فتنههایی كه اسلام در طول بیستوسه سال، آرامآرام آنها را فرو نهاده بود، باز سر برآورد و حاكمیت شما موجب شعلهور شدن آنها گشت.