تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

فلسفة امامت اهل‌‌البیت در بین جامعة اسلامی

96 - «وَ اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ» و اطاعت از ما خانواده را سبب نظم یافتن امت اسلام و دین اسلام قرار داد- در فرهنگ دین ، ملت به معنی دین است-.
97 - «وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ» و امامت و رهبری ما را برای در امان ماندن امت اسلامی از تفرقه قرار داد.
حضرت می‌‌فرمایند: ‌ای بندگان خدا؛ همان‌طور كه خداوند نماز و روزه و حج و .... را برای شما قرار داده است و در آن رمز و رازی هست، اطاعت ما را هم برای شما واجب كرده‌است تا امت و دیانت نظم پیدا كند و اختلافات در جامعه از بین برود. یكی از دانشمندان اهل سنّت می‌‌گوید: اگر حضرت علی(ع) بعد از رحلت پیامبر(ص) حاكم شده بود در جامعه اسلامی هیچ اختلافی به وجود نمی‌آمد.(38) همین كه خلیفة اول سركار آمد، مهم‌ترین اصحاب پیامبر(ص) اعتراض كردند. اما اگر حضرت علی(ع) سركار آمده بودند همه می‌گفتند: حق با علی است، كسانی هم كه مخالفت می‌‌كردند دلیلی برای مخالفتشان نداشتند.(39) ولی وقتی خلیفة اول سر كار آمد مخالفان او دلیل‌‌‌های محكم و قانع‌كننده‌ای داشتند. اِبْن‌اَبِی‌الحدیدمعتزلی در شرح نهج‌البلاغه می‌گوید: وقتی خبر خلافت ابابكر به سلمان رسید، گفت: «پیر‌مرد را انتخاب كردید؟! اما در مورد اهل‌البیت پیامبر(ص) به خطا رفتید». یعنی اگر علی(ع) را برمی‌‌گزیدند كسی مخالفت نمی‌كرد.(40) و مخالفت معنای منطقی نداشت و دیگر فرقه‌‌های حنبلی و شافعی و مالكی و حنفی در اسلام به‌وجود نمی‌آمد. در شرایط حذف اهل‌‌البیت بود كه هركس و هرفرقه‌ای می‌گفت: من درست می‌گویم و دلم این‌طور گواه می‌‌دهد و خود را بر حق می‌دانست، چرا كه باید یك وجود مقدس معصوم در صحنه باشد تا این‌ها عقاید و افكار و احوالاتشان را با او بسنجند، و چنین وجود مقدسی را خدا برای مردم در جامعه تعیین فرمود، ولی او را حذف نمودند، لذا هرج و مرج فكری و اخلاقی و عملی در همه‌جا پیدا شد.
حضرت فاطمه زهرا(س) قبل از این‌كه اختلافات و هرج و مرج‌‌ها به‌وجود آید درست همان روزهای اول خلافت ابابكر می‌فرمایند: «اِطاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ وَ اِمامَتَنا اَماناً لِلْفُرْقَةِ‌» ای مردم اگر از ما اطاعت كنید شیرازة دینتان ‌حفظ می‌شود و تفرقه از بین می‌رود. ما خانواده‌ای هستیم كه خداوند به ما یك لطفی كرده است برای شما. حال كه مشخص است اختلاف‌هایی كه پس از رحلت پیامبرخدا(ص) در جهان اسلام پیش‌آمد همه و همه ریشه در این داشت كه كس دیگری غیر از علی(ع) خلافت بر مسلمین را تصاحب كرد، آیا مسلمانان برای نجات اسلام، راهی جز این دارند كه به فرهنگ اهل‌البیت برگردند؟ امام خمینی«رحمة‌الله‌علیه» در وصیت‌نامه‌شان می‌فرمایند: «فاطمه‌زهرا(سلام الله علیها) برای همة اسلام حجت است». اهل سنت الان هم قبول‌دارند كه سند این خطبه صحیح است وطبق روایت‌های خودشان هم قبول‌دارند كه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: فاطمه پاره‌ای از من است، هركه او را آزار دهد، مرا آزار داده است.(41) فرمودند: رضایت فاطمه رضایت من است. و توصیه‌كردند باید رضایت فاطمه(س) را به‌دست آورید و فرمودند: فاطمه‌زهرا(س) حوریّة انسیّه(42) است یعنی فرشته‌ای است به‌صورت بشر، و برای شما حجت است. پس با طرح دقیق و عمیق این خطبه می‌‌توانیم جهان اسلام را نجات دهیم.
بعضی از جنگ‌های زمان ابابكر با كسانی بود كه نمی‌‌خواستند زكات را به غیر از اهل‌البیت بدهند.(43) با رحلت پیامبراكرم(ص) عده‌ای گفتند: اسلام هم رفت پس ما زكات نمی‌دهیم. عده‌ای هم گفتند: ما زكات را باید به اهل‌البیت و جانشینان واقعی پیامبر بدهیم نه به ابابكر. حالا ابابكر با هر دو گروه به اسم خروج از دین جنگید، گروه دوم را هم به اسم این‌كه از دین خارج شده‌اند كشتند. این اختلاف‌‌ها عملاً جامعة اسلامی را تكه‌تكه كرد و سرخوردگی به‌وجود آورد و آن امیدواری اولیه‌ای كه امكان داشت با بودن حكیمانی مثل سلمان و اباذر و مقداد در كنار اهل‌البیت، یك اسلام پسندیدنی را در جهان گسترش دهد از بین رفت.
با روی كار آمدن ابابكر یك امید بزرگی كه بین بزرگان جامعه بود از بین رفت. یعنی اسلامی به صحنه آمد كه در این اسلام حضرت علی(ع) باید از صحنه می‌رفت و لذا كسانی میدان‌دار شدند كه از فرهنگ اهل‌البیت فاصله گرفته بودند. مثلاً پسر ابوسفیان یعنی برادر معاویه حاكم دمشق شد، یعنی مسیر حاكمیت در اسلام منحرف گشت. همان‌طور كه قبلاً عرض شد اساساً تنها راه نجات جامعه حاكمیت حكم خداست نه نظرات افراد متكثّر. با آمدن ابابكر فرهنگ خطرناك حاكمیت میل مردم به صحنه آمد. در حالی‌كه اگر علی(ع) بر سر كار آمده بود حاكمیت حكم خدا بر مردم به صحنه می‌آمد. چرا كه در قلب امام معصوم جز حكم خدا چیز دیگری نیست. آدم خوب هر چه هم خوب باشد آخرش حكمش همان حكم مردم است نه حكم خدا. در فرهنگ اسلامی بنا بود كه معصوم یعنی كسی‌كه قلبش ظرف حكم خداست حاكم باشد ولی با ابابكر و فرهنگ غیر معصوم كه سر كار آمد، همة تاریخ آخرالزمان تغییر كرد. غم فاطمه زهرا(س) غم عظیمی است و این غم و این خطبه بر همة مسلمین حجّت است كه اسلام از مسیر اصلی خود فاصله گرفته و گرفتار تفرقه شده است.(44) حضرت در ادامة خطبه‌شان می‌فرمایند:
98 - «وَ الْجِهادَ عِزّاً لِلْاِسْلامِ» و خداوند جهاد را جهت عزت اسلام مقرر فرمود.
99 - «وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتیجابِ الْاَجْرِ» و صبر را برای كمك در استحقاق فرد مقدر فرمود.
100 - «وَ الْاَمْرَ بِالْمَعْروفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ» و امر به معروف را وسیلة اصلاح عمومی قرار داد.
101 - «وَ بِرَّ الْوالِدَیْنِ وِقایةً مِنَ السُّخْطِ» و نیكی به پدر و مادر را سپر حفظ از خشم خدا قرار داد.
102 - «وَ صِلَةَ الْاَرْحامِ مَنْماةً لِلْعَدَدِ» و صلة رحم را وسیلة رشد و نمایش كثرت خانواده قرار داد.
حضرت می‌فرمایند: جهاد به شما عزّت می‌دهد و صبر در دینداری باعثِ زیادشدن اجر شماست و عملاً با صبرِ در دینداری، دینداریِ ما از حالت بالقوه به حالت بالفعل می‌رسد و ارزش اجر دادن پیدا می‌كند و امر به معروف، عموم جامعه را نجات می‌دهد و برّ و نیكی به والدین شما را از خشم الهی نجات می‌دهد، وصلة رحم شما را رشد و هیبت می‌دهد. این فرهنگ و چشم بصیرت فاطمی است كه می‌تواند ریشة آتش خشم خدا به بعضی از خانواده‌ها را در عدمِ برّ به والدین ببیند. حضرت می‌فرمایند: اگر صلة رحم كنید با شكوه و گسترده و رشد یافته می‌شوید و هیبت پیدا می‌كنید. اگر صلة رحم نكنید هر كدام از شما یك فرد تنهای بدون هیبت هستید و حقیر و ضعیف و بی‌پشتیبان می‌مانید.
103 - «وَ الْقِصاصَ حَقْناً لِلدِّماءِ» و قصاص وسیله حفظ خون‌هاست.
104 - «وَ الْوَفاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِِیضاً لِلْمَغْفِرَةِ» و وفای به نذر وسیله‌ای است جهت قرار گرفتن در معرض مغفرت الهی.
105 - «وَ تَوْفِیةَ المَكاییلِ وَ الْمَوازینِ تَغْییراً لِلْبَخْسِ» و رعایت وزن و اندازه‌‌ها موجب تغییر رذیلة صفت بخل است.
106 - «وَالنَّهْیَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزیهاً عَنِ‌الرِّجْسِ» و نهی از شراب‌خواری را سبب پاكیزگی از آلودگی‌‌های شخصیت قرار داد.
107 - «وَ اجْتِنابَ الْقَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ» و دوری گزیدن از تهمت زدن را برای دور ماندن از لعنت الهی قرار داد.
حضرت می‌فرمایند: قصاص باعث حفظ خون‌ها می‌شود. وفای به نذر باعث بخشش گناهان می‌‌‌گردد. ببین آیا وقتی كه به نذرت وفا می‌كنی دلت مصفّی و نورانی نمی‌شود؟ حضرت می‌‌‌فرمایند: كم فروشی نكن و به اندازه وزن كن تا خفّت شخصیت و پستی بخل در تو از بین برود. مشروب نخور تا شخصیت تو آلوده نشود، شراب‌خواری انسان را پست و رذل و سبك می‌كند.
نوع نگاه حضرت را دقت كنید! بعضی‌ها می‌گویند: مشروب كبد و بدن تو را خراب می‌كند، پس مشروب نخور. یعنی نگاه صرفاً بدنی و مادی به احكام الهی دارند. در حالی كه حضرت می‌فرمایند: مشروب نخور تا از پستی و خواری آزاد شوی. از تهمت زدن دوری كن چرا كه تهمت تو را از رحمت خدا محروم می‌كند. یعنی با انجام ظاهر این عبادات، روح انسان دارای كمالات معنوی می‌شود كه خیلی ارزش‌‌مندتر از نتایج ظاهری است و باید افق نیت خود را در انجام این وظایف و احكام الهی به بالاتر از این نتایج ظاهری سوق داد.
108 - «وَ تَرْكَ السِّرْقَةِ ایجاباً لِلْعِفَّةِ» و ترك سرقت موجب ایجاد ملكه عفت خواهد شد.
109 - «وَ حَرَّمَ الشِّرْكَ اِخْلاصاً لَهُ بِالرُّبوُبِیَّةِ» و شرك را حرام فرمود برای ایجاد اخلاص و جان را یكسره به اعمال ربوبیت حق گماردن.
یعنی دزدی نكن تا شخصیت تو عفّت پیدا كند و در روحانیتی كه روح تجاوز و دریدگی را از بین می‌برد قرار ‌گیری. آدم وقتی حریم اموال دیگران را حفظ كرد، بقیه حرمت‌ها را هم حفظ می‌كند. ولی كسی كه جسور شد و مال دیگران را سرقت كرد كم‌‌كم بقیة ابعاد شخصیت‌های انسان‌ها را هم زیر سؤال می‌‌‌برد. بعد حضرت می‌فرمایند: خداوند شرك را حرام كرد برای این كه تو بتوانی رب عالمین را رب خود بشناسی. تو باید به این‌جا برسی كه تو صاحب داری و اگر كسی به این مرحله رسید اصلاً مضطرب نیست. با «اخلاص»، راحت می‌‌توانی پروردگار داشته باشی. آدمی كه صاحبش را از دست داده است، وقتی می‌خواهد ذكر بگوید خیالات هجوم می‌‌آورند و لذا نمی‌تواند ذكر بگوید. وقتی شرك از بین رفت با صاحب عالَم و ربِّ عالَم راحت‌تر می‌توانی ارتباط برقرار كنی. اخلاص یك مقام بسیار نفیس و ارزش‌‌‌مندی است كه برای به دست ‌آوردنِ آن، جا دارد انسان همه چیزش را خرج كند. حال می‌فرماید: شرك نورزیدن و آرام‌آرام از چنگال شرك‌‌های جلی و خفیّ آزاد شدن، ما را به اخلاص می‌رساند.