شما عزیزان بدانید امروز هم جهان اسلام برای فاطمه(س) احترام خاص قائل است و احترام جهان اسلام به فاطمه(س) همراه با این خطبه كه دانشمندان اهل سنت آن را نقل كردهاند.(146) حتماً یك هوشیاری و خیزشی را بههمراه خواهد داشت. بالأخره ما این خطبه را طبق متون دینی خود برادران اهل سنت جلویشان قرار می دهیم و میگوییم شما نسبت به عدمرضایت فاطمه(س) در آن زمان چه نتیجهای خواهید گرفت؟ آیا این بدینمعنی نیست كه از همان ابتدا در مسیر اسلام، انحراف پیدا شده و لذا اسلام از مسیر اصلی و نتیجه بخشیاش آنطور كه باید نتیجه بدهد، خارج گشت؟ و آیا همینامر موجب عدم ظهور اسلام حقیقی در كلّ جهان نشده است؟ آیا راهی جز برگشت به مسیر اهلالبیت در پیش است؟ انشاءالله شرایط پذیرش مسیر اهلالبیت(ع) در كلّ جهان آماده میشود و لذا است كه باید تلاش كنیم مشاجره و مخاصمهای با اهل سنّت پیش نیاید تا در یك فضای تفاهم و حقجویی بتوانیم حرف فاطمه(س) را بزنیم و فاجعة بزرگی را كه بر سر اسلام آمد و كمر دختر رسول خدا(ص) را خم كرد، جبران كنیم. تعبیر حضرت زهرا(س) را دوباره در رابطه با شرایط بعد از رحلت رسولخدا(ص) توجّه بفرمایید، میفرمایند: «خَوَرُ الْقِنا»؛ یعنی خمشدن و ضعیفشدن نیزه؛ یعنی این فاجعة حذف ولایت علی(ع) از جامعه، كمرم را خم كرد!! مگر ولایت امام معصوم چیز سادهای است كه بشود شخص دیگری را جایگزین او كرد؟ حضرت(س) میگوید تا همه بدانند بر فاطمه(س) چه گذشته و چگونه این فاجعه، كمر دختر خانة توحید را كه مظهر عبودیت محض خدا است، شكسته است، تا هركس كه ذرّهای غیرت دینی دارد، بداند نمیتوان نسبت به این انحراف بزرگ بیتفاوت گذشت و آن را شامل مرور زمان كرد و فكر كند واقعهای بوده كه گذشته است. اگر همین امروز، جهان اسلام نسبت به حرف حضرت زهرا(س) هوشیاری به خرج بدهد، بهكلّی سرنوشت جهان اسلام متحوّل میشود، پس قصّه، قصّة دیروز نیست و فاطمه(س) این را خوب میداند و لذا میبینیم آن حضرت نظر خود را به فضاهایی دورتر از چهاردیواری مسجد دوخته است. میفرماید: «وَ تَقدِمَةُ الْحُجَّةِ»؛ اتمام حجّتی بود تا هركس بداند چه باید بكند، راهی را بر شما گشودم كه در راه نمانید و جوّی كه بهوجود آمد شما را مرعوب نسازد، من كه ملاك بودم، وظیفة خود را انجام دادم و انتقام كریمانة خود را از عاملان انحراف خلافت گرفتم.
حضرت در نگاه و منظری وسیع به وسعت قلب همة انسانهای تاریخ سخن گفت و به آیندگان فهماند اگر رنجی بر پشت خود احساس میكنید و اگر از حاكمان خود جفاكاری میبینید، بدانید ریشهاش كجاست، خداوند برنامهای برای شما ترسیم نموده است كه نه تنها شما ظلم ظالمان را تحمل نكنید، بلكه حاكمان شما سختیها را بر خود حمل كنند تا شما راه به سوی خدا را در زندگی زمینی، به راحتی طی نمایید، ولی در صدر اسلام این مسیر تغییر كرد و اسلامِ تأثیرگذار به اسلام انفعالی تبدیل شد. اسلامی كه میتوانست تمام كاخهای جهان را فتح كند و بشریت را در پرتو خود به تعالی برساند، خودش تبدیل شده است به یك اسلام انفعالی كه هر روز زیر چكمههای ستمِ ستگران دست و پا میزند.