تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

فلسفة احكام

حضرت می‌فرمایند:
90- «فَجَعَلَ اللهُ الایمانَ تَطْهیراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ» پس خداوند ایمان را برای تطهیر شما از شرك قرار داد.
91 - «وَ الصَّلوةَ تَنْزیهاً لَكُمْ مِنَ الْكِبْرِ» و نماز را برای پاك كردن شما از كبر مقرر فرمود.
یعنی خدا ایمان را در قلب ما قرار داد تا دل ما را از چندگانه گرایی نجات دهد. دلِ شما دوست دارد كه با یك محبوب نابِ یگانه، ارتباط پیدا كند. اما اگر ایمان نداشته باشد، از یك طرف با همه ارتباط دارد و از طرف دیگر با این‌همه ارتباط، قانع نمی‌شود. شرك؛ یعنی مقصدهای پراكنده‌داشتن. می‌فرمایند: ای مردم! خداوند ایمان به خود را قرار داده است تا شما از افق‌‌های پراكنده نجات پیدا كنید. وقتی فلسفة ایمان را ندانید چگونه می‌خواهید ایمان بیاورید و آن را بشناسید و بشناسانید؟(34)
حضرت در رابطه با فلسفة احكام می‌فرمایند: خدا نماز را گذاشته است كه خودبینی از تو بر طرف شود، حق‌بینی جایِ خودبینی را بگیرد. تفسیر«اَقِمِ الصَّلوةَ لِذِكْری» همین است. وقتی می‌توانی یادخدا باشی كه یاد خود نباشی، یعنی خودت برای خودت مهم نباشی. خودبینی وخودخواهی و خودپسندی ریشة همه انحراف‌هایِ از حق است، و نماز آمد تا كبر را یعنی همة آن نگاه‌های بر خود را به سوی خدا و بندگی خدا بكشاند و دیدید وقتی اهل‌البیت(ع) از مسند حكومت و هدایت جامعه حذف شدند، ظاهر نماز ماند ولی هیچ یك از نتایجی كه باید از نماز به‌دست می‌آمد نماند، جامعه گرفتار قبیله‌گرایی شد و از آن به‌بعد هركس خود و قبیله‌‌اش را برتر می‌دانست.
92 - «وَ الزَّكاةَ تَزْكِیَةً لِلنَّفْسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ» و خداوند زكات را برای پاك كردن جان و رشد و نمو رزقتان قرار داد.
93 - «وَ الصِّیامَ تَثْبیتاً لِلْاِخْلاصِ» و روزه را تشریع فرمود جهت تثبیت و محكم نمودن اخلاص.‌
می‌فرمایند: خداوند زكات را قرار داد تا نفس انسان از حبّ دنیا تزكیه و پاك شود و رزق انسان نموّ پیدا كند. امروزه انسان‌هاعموماً در ادای زكات آن اشتیاقی كه باید داشته باشند ندارند، و در نتیجه رزق‌ها چه بسیار تنگ و خسته‌كننده‌اند. مثلاً هجده ساعت كار می‌‌كند و چند برابر دیگران هم حقوق می‌گیرد، اما رزقش نموّ ندارد، تنگ و خسته كننده است، چون زكات نمی‌دهد- زكات در این‌جا به معنای عام آن است كه عبارت است از زكات اصطلاحی و خمس و سهم امام و سایر انفاقات- می‌فرماید: دستور پرداخت زكات برای اصلاح انسان‌‌‌هاست‌، علاوه بر این رزق را هم پر بركت می‌كند. بعد می‌‌فرمایند: ‌خداوند روزه را قرار داد تا ملكة اخلاص در ما تثبیت شود. یعنی ما باشیم و خدا، این كار با روزه محقق می‌شود. روزه برای رسیدن به مقام خلوص است، یعنی مقام یگانه شدن با خدا، و سرّ این مسئله در اختیار اهل‌‌البیت است. به همین جهت هم باید مسائل روزه را از آن‌ها پرسید و آن‌ها طوری ما را راهنمایی می‌‌كنند كه از آن مقصد اصلی محروم نشویم.(35) با عقل و محاسبات خودمان نمی‌توانیم مسئله را بفهمیم و مشكل علمای اهل سنت این است كه به اندازة كافی متون روایی در اختیار ندارند.
94 - «وَ الْحَجَّ تَشْییداً لِلدّینِ» و حج را برای استحكام بخشیدن به دین مقرر فرمود.
95 - «وَ الْعَدْلَ تَنْسیقاً لِلْقُلُوبِ» و عدل تنظیمی است برای قلوب انسان‌‌ها.
می‌فرمایند: از طریق حج، دینتان شدت پیدا می‌كند. چرا كه حج؛ نمود همة دین است، عصارة دین را جلوی شما قرار داده‌‌اند. می‌فرمایند: ای مردم! خداوند؛ حج را قرار داد تا شما با دینداریِ شدیدتری زندگی را ادامه دهید و به نتایج كامل‌تری برسید. عجیب است وقتی به مكه می‌روید در اطراف كعبه، روبه‌‌‌‌روی‌حجرالاسود كه عالی‌‌ترین ركن است به نماز می‌‌‌ایستید، وقتی‌كه از حج برگشتید، از این به بعد هر چه نماز می‌‌خوانید، به نور آن نماز، نماز می‌‌خوانید.(36)
بعد حضرت می‌فرمایند: خداوند عدل را برای انضباط گرفتن قلب‌‌ها قرار داد. یعنی قلب شما باید انضباط داشته باشد، این انضباط با عدل پیدا می‌شود. ارسطو می‌گوید: «اگر خواستید شهوت و شكم بر شما حاكمیت نداشته باشند باید عدل را بر جانتان حاكم كنید». وقتی عدل حاكم شد شهوت را كنترل می‌‌كند، عفت پیدا می‌شود. هم‌چنین غضب را كنترل می‌كند، شجاعت پیدا می‌‌شود. حاكمیت عدل باعث می‌‌شود كه قلب شما انضباط پیدا كند. حضرت زهرا(س) می‌فرمایند: اگر می‌‌‌خواهی قلبت از افراط و تفریط نجات پیدا كند، باید به عدل فكر كنی. مثلاً مواظب باشید بین فرزندانتان عدالت را رعایت كنید، در خرید و فروش مواظب عدل باشید، این مسئله، شما را انضباط می‌‌بخشد. حالا شما وقتی فهمیدید كه با این عدل چه قلبی پیدا می‌‌كنید، عاشق عدل می‌شوید. اما آن خلیفه‌‌ای كه اصلاً نمی‌داند عدل برای چیست و فلسفة عدل كدام است؟ هر روز باید مردم را به چوب بزند و بترساند تا عدل را رعایت كنند و تازه نه آن عدلی كه در منظر حضرت علی(ع) مطرح است كه انسان را متعالی می‌كند، بلكه عدلی كه بیشتر به تحجّر شبیه است.
تا این‌جا حضرت در مورد احكام می‌‌خواستند بفرمایند: علم به فلسفة احكام لازمة ‌‌اجرای صحیح آن احكام است و بگردید ببینید این علم در اختیار كیست؟ آیا خلیفه‌‌ای كه برسر كار آمده است چنین ادعایی دارد كه فلسفه احكام را می‌داند؟ مسلّم نه. (37)