تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

سخنی با برادران اهل سنت

در آخر شرح این خطبه بنده سخنی با برادران اهل سنت دارم و آن این‌كه: در جوامع روایی اهل سنت به تواتر داریم كه پیامبر خدا (س)فرمود: «هركس بدون این‌كه امامی بالای سرش باشد بمیرد، به حال جاهلیت مرده است».(182)
پس لازمة مسلمانی، داشتنِ امام است؛ با توجه به این‌كه حضرت فاطمه(س) - كه به حكم قرآن از هر گناهی منزه است و به فرمایش رسول‌خدا(ص)، خداوند و پیامبر(س) از خشمش به خشم می‌آیند و با رضایتش، خوشنود می‌شوند- در حالی از دنیا رفت كه بیعت ابابكر را بر عهده نداشت و علی(ع) نیز به مدت شش‌ماه تا وقتی فاطمه(س) زنده بود(183) از بیعت با خلیفه خودداری نمود و در صحیح مسلم و صحیح بخاری هست كه: «مردم تا فاطمه زنده بود برای علی احترام قائل بودند، اما چون فاطمه درگذشت رابطة مردم با علی تیره گشت».(184)
قرطبی در «اَلْمُفَهَّم» می‌نویسد: «مردم در دورة زندگی فاطمه به احترام او به علی احترام می‌گذاردند، چون فاطمه پاره‌ای از جان رسول‌خدا بود و علی همسر و عهده‌دار زندگی فاطمه. اما وقتی فاطمه رحلت كرد، تا آن وقت علی با ابابكر بیعت نكرده بود، مردم آن احترام را فرو گذاشتند و مانعی ندیدند كه او را واداربه قبول تصمیم عمومی سازند و نگذارند وحدتشان به هم بخورد».
در این‌جا سه احتمال بیش نیست؛ یا این‌كه فاطمه(س) به وظیفة خود عمل نكرده و باید با خلیفة وقت بیعت می‌كرد و نكرد. یا این‌كه آن احادیث كه می‌گوید فاطمه(س) با ابابكر بیعت نكرد، صحیح نیست، در حالی‌كه شیعه و سنی در صحت آن اتفاق نظر دارند. و یا این‌كه حضرت صدیقه طاهره(س) خلافت ابابكر را به رسمیت نمی‌شناخته و با علی(ع) هم عقیده بوده است. حال كه دو فرض قبلی نمی‌تواند درست باشد، پس نتیجه می‌گیریم فاطمه(س) كه ملاك رضایت خدا و رسول‌خدا(ص) است، خلافت ابابكر برایش پذیرفته نیست و هر مسلمانی كه قائل به جایگاه فاطمه(س) است كه رضایت او رضایت خدا است باید در موضع آن حضرت باشد، آیا باز هم برای شیعیان ملامتی هست و یا آن برادران عزیز باید در موضع خود تجدید نظر كنند؟
به لطف خدا جهان آینده از آن فاطمه(س) است و شیعه تنها مكتب آینده‌دار جهان است.
«والسلام علیكم و رحمةالله و بركاته»