تربیت
Tarbiat.Org

بصیرت فاطمه‌زهرا(س)
اصغر طاهرزاده

راهی كه فاطمه(س) گشود

326 -«مَوْصُولَةً بِنارِ اللهِ الْمُوقَدَةِ الَّتی تَطَّلِعُ عَلَی الْافْئِدةِ»؛ چیزی است كه شما را به آتش الهی وصل می‌كند، آتشی كه از درون قلب‌ها شعله می‌كشد.
ملاحظه می‌كنید كه حضرت زهرا(س) موضوع را چگونه تحلیل می‌كنند و كار انحراف خلافت از مسیر عصمت و طهارت، را تا كجا می‌كشانند. حضرت می‌گویند: با این كار، شما در عین به ظاهر مسلمان بودن، سرنوشت كفّار را برای خود رقم زدید، و اگر بصیرت فوق‌العاده آن حضرت نبود و اگر به افقی كه مسلمانان باید به آن برسند نظر نداشت، مگر می‌شود به صحابة پیامبرخدا(ص) چنین نسبتی داد، آن هم از طرف فاطمه‌ای كه مجسمة تقوا و پرهیزكاری ‌است و یك كلمه بیش از آنچه باید بگوید بر زبان نمی‌آورد. راستی اگر آن حضرت برای انحراف خلافت سرنوشتی جز سرنوشت كفّار سراغ داشتند، چنین كلماتی را بر زبان می‌آوردند؟!
این جاست كه عرض می‌كنم؛ فاطمه(س) از طریق این اعتراض‌ها جبهه‌ای را گشود كه امام عسگری(ع) در این رابطه می‌فرمایند: «نَحْنُ حُجَجُ اللهِ عَلی خَلْقِهِ وَجَدَّتُنا فاطِمَةُ حُجَّةٌ عَلَیْنا»(153) یعنی؛ ما حجّت خداوند بر خلق هستیم و جدّة ما فاطمه حجّت است بر ما. یعنی راه را به ما نشان داد و جبهه‌ای را كه باید ما پس از رحلت رسول‌خدا(ص) و حذف حاكمیت علی(ع) در آن قرار گیریم، بر ما نمایاند و به اصطلاح فاطمه نگذاشت پس از رحلت پیامبر تاریخ اسلام به بن‌بست بیفتد، و لذا راه رسیدن به افق اصلی مورد نظر اسلام را گشود و صحیح‌ترین موضع‌گیری را نسبت به آن جریان نشان می‌دهد، تا مردم برای همیشة تاریخ، معنی حاكمیت صحیح را گم نكنند و فكر نكنند اگر حاكمی حاكمیتش، در مسیر حاكمیت حكم خدا نیست ولی ظالم هم نیست، می‌توان او را تحمل كرد. در واقع حضرت می‌گوید: اگر حاكمیتی در مسیر اجرای حكم خدا نیست و خواست به نظر خود عمل كند، جریان كفر است،(154) حال چه به نماز ایستاده باشد و چه به شراب نشسته باشد.
ابوبصیر نقل می‌كند كه با حضرت باقر(ع) در مسجد بودیم، عمربن‌عبدالعزیز داخل مسجد شد. پس آن حضرت فرمود: به خدا سوگند این جوان به سلطنت می‌رسد و دادگری می‌كند، ولیكن زندگی كوتاهی خواهد داشت، اهل زمین در مرگش اشك می‌ریزند، ولی اهل آسمان لعنتش می‌كنند.(155) چون باید حاكمیت را در اختیار امام معصوم قرار می‌داد.
حضرت ابتدا آمدند خط انحراف را خوب روشن كردند و سپس جایگاه آن را تحلیل نمودند و در نهایت فرمودند عملاً شما كاری كردید كه در قیامت سرنوشت شما با سرنوشت كفّار یكی خواهد بود، بعد می‌فرماید:
327 - «فَبِعَیْنِ اللهِ ما تَفْعَلُونَ»؛ آیا متوجّه‌اید در منظر خدای عالم چه می‌كنید؟
آیا كاری بدتر از این كار بود كه بخواهید تمام زحمات رسول خدا(ص) را از بین ببرید؟ چراكه وقتی صورت و قالب اسلام بماند ولی روح و نور اسلام برود، مردم به امید نتایجی كه می‌توانند از نظر مادّی و معنوی از اسلام بگیرند، به آن روی می‌آورند، ولی نتیجه مورد انتظار نصیبشان نمی‌شود و لذا یا فكر می‌كنند خداوند تا این حدّ مواظب بندگانش نبوده است كه همة ابعاد وجودی آن‌ها را هدایت فرماید و اسلام در همان حدّی است كه خلفاء نشان داده‌اند، و یا فكر می‌كنند پیامبر خدا(ص) در نشان‌دادن دین خدا و راه استفاده‌كردن از آن كوتاهی كرده است و در هر دو حال چه بدانید و چه ندانید به جنگ خدا رفته‌اید. «فَمَنْ اَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَری عَلَی‌اللهِ كَذِباً...»؛(156) چه كسی ظالم‌تر از آن است كه به خدا افتراء ببندد.