همهی مشكلات انسان از آنجا شروع میشود كه خیالات خود را ادب نکرده است. گاهی تصور میكنیم آدم خوبی شدهایم بعد با ظهور یك فكرِ غلط آنچنان اعمال ناپسند، سرتاپای شخصیت ما را فرا میگیرند كه تصور آن را هم نمیكردیم، در حدّی که ممکن است آن تصورات بدن ما را هم تحت تأثیر خود قرار دهد، زیرا رابطهی متقابلی بین بدن و روح وجود دارد.
اگر روزهی بدن محقق شد و سپس چشم و گوش هم کنترل شد و توانستید اندیشهی خود را از پراکندگی نجات دهید و از وَهم و خیال آزاد شدید، به حالتی میرسید که گویا تمام قدرتها در نزد شما است. در ابتدا برای اینكه بفهمید چقدر در مقابل هجوم وهمیات ضعیف هستید تصمیمبگیرید نمازتان را با حضور قلب بخوانید، آنوقت میفهمید که چقدر در این امر ناتوانید. آن كسی كه به دنبال حضور قلب در نماز نیست نمیفهمد چقدر در مقابل وَهمیات ضعیف است. وقتی انسان میخواهد حضور قلب داشته باشد تازه متوجه میشود چقدر نیاز دارد در امر پاک کردن اندیشه بکوشد. از این به بعد است که متوجه میشود چرا امام صادق(ع) میفرمایند: «إِذَا صُمْتَ فَلْیَصُمْ سَمْعُكَ وَ بَصَرُكَ وَ لِسَانُكَ مِنَ الْقَبِیحِ وَ الْحَرَامِ وَ دَعِ الْمِرَاءَ وَ أَذَى الْخَادِمِ وَ لْیَكُنْ عَلَیْكَ وَقَارُ الصِّیَامِ وَ لَا تَجْعَلْ یَوْمَ صَوْمِكَ مِثْلَ یَوْمِ فِطْرِكَ سَوَاء»(179) هنگامى كه روزه میگیرى باید گوش و چشم و زبان تو از كار حرام و زشت، روزه باشند و مجادله با خدمتكار و اذیت او را ترك كن، باید وقار روزهداری با تو باشد ، و روزى كه روزه دار هستى با روزى كه روزهدار نیستى یكسان نباشد.
اگر در هنگام روزهداری سعی کنید مواظب چشم و گوش و زبان خود باشید، وقتی میخواهید با حضور قلب نماز بخوانید، احساس میکنید تا حدی آن کار برایتان ممكن شده، چون خداوند قول داد با روزهگرفتن شما را به تقوا میرساند، پس «اِمْتِثالاً لِاَمْرِالله و قربةً الیالله» روزه بگیرید، یعنی روزه بگیرید چون خدا گفته است و اعتماد دارید به قدرت خدا، این روزه، روزهی حقیقی میشود و نتایج خود را به میان میآورد. مطمئن هستیم آن خدایی كه میخواهد بندگانش با ربوبیت او متعالی شوند دستور داده روزه بگیرند و سمع و بصر و سایر اعضایشان را کنترل کنند تا اندیشهی آنها را از وَهمیات پاک نماید. اندیشهی ما در اختیار ما نیست؛ همین که تصمیم میگیریم با اندیشهای آزاد از خیالات و با حضور قلب نماز بخوانیم، میبینیم كه همان تصمیم موجب «غفلت» شد. و همان نیت، عین عدم حضور شد. وقتی میخواهیم قلب را به صحنه بیاوریم متوجه میشویم چگونه در خیالات خود گیر افتادهایم ولی اگر آن مسیری که امام صادق(ع) فرمودند را عمل کنیم و سعی نماییم روزی که روزه هستیم شبیه روزی نباشد که روزه نیستیم، متوجه میشویم در دلِ روزهداری و رعایت آن دستورات، آن حضوری که میخواستیم رخ نمود، از این جهت میتوان گفت کار سختی نیست. باید خود را موظف کنیم بر گوش و زبان و چشممان تمركز داشته باشیم و نگذاریم هرز بروند. قسمت سخت کار، حضور قلب است، خدا با لطف خودش آن را آسانمیكند. خداوند دنبال بهانه است كه آن حضور را بدهد؛ یكباره شما میبینید: عجب! احساسِ حضور در محضر حق در شما ظهور کرد، احساسِ یک نوع ارتباط با خدا در شما پیش آمد. در آن صورت خطاب به تو میگوید:
کفرتهمگیدینشدتلختهمه شیرین شد
حلوا شدهای کلی، حلوات مبارک باد