تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

روزه از مباح

خداوند فرمود از طریق روزه‌ی ماه رمضان امکان رسیدن به تقوا را در خود ایجاد کنید. انسان «متّـقی» كسی است که با کنترل امیال خود از هر چیزی كه مانع صعود روحانی‌اش شود فاصله می‌گیرد که مصداق کامل آن روزه‌داری در ماه رمضان است. عنایت دارید که در آخر آیه‌ی 183 سوره‌ی بقره که وجوب روزه‌ی ماه رمضان را مطرح کرد، می‌فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» یعنی از طریق روزه‌ی ماه رمضان امکان دارد به آن تقوایی که به دنبال آن هستید دست یابید. همان طور که عرض شد اگر درست در اطراف این آیه فکر کنیم متوجه می‌شویم در آخر آیه مژده‌ی‌ بزرگی به آدم می‌دهند. ما تا وقتی كه نسبت به روزه، به‌عنوان برنامه‌ی خدا برای نجات بشر، اطمینانِ كاملی پیدا نكرده‌ایم، آن‌طور که شایسته است به استقبال روزه‌داری نمی‌رویم. عجیب است؛ عده‌ای به سراغ شیخ و مرشد می‌روند و طالب دستورالعمل ‌از آن‌ها هستند تا جنبه‌ی روحانی خود را رشد دهند، حالا رب انسان‌ها دستورالعملی جهت متقی‌شدن ارائه فرموده و ما با تمام وجود به آن دستورالعمل و نتیجه‌ی آن اعتماد نکنیم! همان‌طور كه شما می‌دانید؛ فقط در مقام تقواست كه هر عملی نتیجه‌بخش است و خداوند در همین رابطه می‌فرماید: «إنَّما یَتَقَبَّلُ اللهُ مِنَ الْمُتَّقِین»(173) خداوند از متقین هر چیزی را قبول می‌کند و چون كار متقین را قبول می‌كند، خودِ متقین را هم قبول كرده‌است، زیرا انسان از كار و نیت خودش جدا نیست. روزه‌داری در ماه رمضان موجب تقوا می‌شود و تقوای کامل با اجتناب از آنچه مباح است ولی ضروری نیست، شكل اصلی خود را نشان‌می‌دهد و انسان را در حصاری فوق‌العاده نورانی از انسجام توحیدی وارد می‌كند. در چنین فضایی انسان‌ها به جایی می‌رسند که خداوند در وصف آن‌ها فرمود: «ألَّذِینَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ»(174) آن‌ها كسانی‌اند که از لغو روی گردانند و می‌فهمند هر چیزی كه برای حیات معنوی آن‌ها نقش اساسی ندارد نباید دنبال کنند.
امیرالمؤمنین(ع) به یکی از اصحاب خود در مورد تقوا می‌فرمایند: «فَإِنَّ مَنِ اتَّقَى اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ وَ قَوِیَ وَ شَبِعَ وَ رَوِیَ وَ رُفِعَ عَقْلُهُ عَنْ أَهْلِ الدُّنْیَا فَبَدَنُهُ مَعَ أَهْلِ الدُّنْیَا وَ قَلْبُهُ وَ عَقْلُهُ مُعَایِنُ الْآخِرَةِ فَأَطْفَأَ بِضَوْءِ قَلْبِهِ مَا أَبْصَرَتْ عَیْنَاهُ مِنْ حُبِّ الدُّنْیَا فَقَذِرَ حَرَامَهَا وَ جَانَبَ شُبُهَاتِهَا وَ أَضَرَّ وَ اللَّهِ بِالْحَلَالِ الصَّافِی إِلَّا مَا لَا بُدَّ لَهُ مِنْ كِسْرَةٍ مِنْهُ یَشُدُّ بِهَا صُلْبَه‏»(175) هرکس تقوای الهی داشته باشد، عزیز و قدرتمند و سیر و سیراب شود و در حالی که بدن او با مردم است، او از مردمِ زمانه‌ی خود بالاتر خواهد بود و عقل و قلب او آخرت را می‌نگرد و با نور قلب خود جاذبه‌ی آن چه از حب دنیا با چشم خود دیده، خاموش کرده. حرام دنیا را وامی‌گذارد و از آن چه شبهه‌ناک است فاصله می‌گیرد و به خدا قسم مال حلال دنیا را برای خود مضّر می‌داند مگر به اندازه‌ای که چاره ندارد تا بدان سدّ جوع کند.
روزه از آنچه مباح است ولی ضروری نیست باعث ‌می‌شود كه جهت جان انسان‌ها از دنیا به سوی پروردگارشان سوق پیدا کند، عمده آن است كه نفسِ خوردن و حرف‌زدنِ بیش از ضرورت را، یک نحوه همسفره ‌شدن با شیطان بدانیم و برسیم به این حقیقت كه هر اندازه از شیر شیطان فاصله بگیریم، حلوای معرفت و قرب به ما می‌دهند. گفت:
گر ز شیر دیو، تن را وابُری

در فطام او بسی حلوا خوری

شرطش آن است که معنی روزه از مباح را بفهمیم و بدان عمل کنیم، این به خودمان بستگی دارد که می‌خواهیم در چه درجه‌ای از روزه‌داری قرار بگیریم؟