اگر تسویلات نفس امّاره و وسوسههای شیطان را احساس نمیکنیم به جهت آن است كه در درون آن تسویلات و وسوسهها زندگی میکنیم. گاهی انسان آنقدر مشغولِ یك میل و هوس شده که متوجه آفات آن نیست. ابتدا از طریق دین، میتوان متوجه وجود نفس امّاره و شیطان شد و سپس برای مقابله با آن برنامهای را در زندگی خود پیاده كرد تا آرامآرام نور فطرت ظهور کند و وجود نفس امّاره و تسویلات آن را و وجود شیطان و وسوسههای آن را احساس کرد. با فاصلهگرفتن از حجابهایی که نفس امّاره ایجاد میکند، توجه قلب به حقایق عالم میافتد و دل طالب نظر به خدا میگردد، چون با روزهداری سعی کرده از نفس امّاره عبور کند و دیگر مشغول امیالی نباشد که او را به خود دعوت میکند، در نتیجه انسان در افق جان خود چیز دیگری را احساس میکند. خدا در قرآن به رسولش میفرماید وقتی بندگان من در آن حال سراغ مرا گرفتند؛ «اِنّی قَریبٌ، اُجیبُ دَعْوَةَ الدّاعِ اِذا دَعانِ» من نزدیك هستم و میتوانند با من ارتباط برقرار كنند و تقاضاهایشان را با من در میان بگذارند تا برآورده سازم. با اعتماد به وعدهی الهی در این آیه، جهت جان را از توجه به امیال نفس امّاره به چیزهایی بیندازید که در نزد خدا است. قرآن میفرماید: «وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُواْ واتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّه خَیْرٌ لَّوْ كَانُواْ یَعْلَمُونَ»(42) اگر آنها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند قطعاً پاداشی که از جانب خدا مىیافتند بهتر بود اگر مىدانستند. و یا میفرماید: «وَأَقِیمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللّهِ إِنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ»(43) و نماز را به پا دارید و زكات را بدهید و هرگونه نیكى كه براى خویش از پیش فرستید آن را نزد خدا باز خواهید یافت، آرى خدا به آنچه مىكنید بیناست. میفرماید: «وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَیْرٌ لِلْأَبْرارِ»(44) آنچه نزد خدا است برای نیکان -که از امیال نفس امّاره عبور کردهاند و به خداوند نظر نمودهاند- بهتر است.
خداوند در آیهی 186 سورهی بقره اول به پیامبرش میفرماید: «اِذا سَئَلَكَ عِبادی عَنّی» وقتی بندگان من از تو در بارهی من میپرسند، خودم نزدیك هستم «اِنّی قَریبٌ». نفرمود ای پیغمبر! بگو: من نزدیكم، بلكه فرمود: من نزدیكم. اگر فرموده بود؛ «بگو: من نزدیكم»، یعنی در آن شرایط نیز بین ما و خدا، پیامبر(ص) واسطه بودند. ملاحظه میكنید که آنها را با صفت «عبادی»، نام برد، چون روزهدار در ماه رمضان دیگر از بندگیِ نفس امّارهی خود خارج شده و به بندگیِ خدا وارد شده است. در این حالت خداوند در منظر جان او قرار میگیرد.
با روزه میتوان ستون فقرات نفس امّاره را شكست و با ورود به عالم روزهداری، جنگ با نفس امّاره - كه اساسیترین مانعِ بین عبد و رب است- شروع خواهد شد. روایتهایی كه در كتابهای اخلاق در رابطه با «روزه» و «جُوع» هست موجب تقویت نیّت مقابله با نفس امّاره میشود. در طول ماههای رجب و شعبان و رمضان این روایات را مطالعه بفرمایید تا انگیزهی مقابله با امیال نفس امّاره در شما شدت پیدا کند و روزهی شما از نظر درجهی وجودی شدید شود. چون روزهگرفتن یك بحث است، روزهی شدید و عمیقگرفتن، بحثی دیگر. كتابهایی مثل «مهجةالبیضاء»، «جامعالسعادات»، «معراجالسعاده» و «مصباحالشریعه» در رابطه با شدتدادن به جوع و روزه مفیداند. در کتاب «روزه؛ دریچهای به عالَم معنا» تعدادی از این روایات به امید شدیدترشدن عزمِ روزهدار آورده شده است.
وقتی متوجه شدید که روزه، ستونِ فقرات نفس امّاره را میشكند، ملاحظه خواهید کرد چگونه روایات مربوط به این امر دستهای نفس امّاره را كوتاه و إنشاءالله قطع میكند و آن را از حاکمیت بر جان و قلب ما عزل مینماید. در این رابطه باید با دقت کامل به سخنان حضرت پیامبر(ص) در آخرین جمعهی ماه شعبان توجه فرمائید که چگونه حضرت برای آمادگیِ مؤمنین جهت ورود به ماه رمضان و رسیدن به بهترین نتایج، راهکارهای عملی نشان دادهاند.