حضرت سجاد(ع) در نگاه به ماه رمضان متوجه عظمتهای آن ماه میشوند و راز وجود محرمات در آن ماه را عظمت آن ماه میدانند که باید حرمت نگه داشت و آن را مثل سایر شعائر عظیم داشته تا مفتخر به تقوای قلب شویم. خداوند یک جا میفرماید: «إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَآئِرِ اللّهِ»(119) صفا و مروه از شعائر الهی است و در جای دیگر میفرماید: «وَمَن یُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ»(120) و کسی که شعائر الهی را بزرگ بدارد نشانهی آن است که از تقوای قلب بهرهمند است و قلبش از دسیسههای شیطانی آزاد است. این نشان میدهد که قلبِ آزاد از دسیسههای شیطان، میتواند شعائر الهی را بشناسد و آنها را بزرگ بدارد و ساده از کنار آنها نگذرد. از جمله شعائر الهی ماه رمضان است که مثل حضور در حرم الهی چیزهایی در آن حرام است که در غیر آن ماه حرام نیست. فلسفهی محرمات در زمانها و یا مکانهای خاص به جهت آن است که آن مکانها و زمانها دارای ملکوت خاصی هستند و شرط اتصال به آن ملکوت حرمت نگه داشتن است(121) و در راستای اتصال با ملکوت ماه رمضان، رعایت دستورات این ماه آسان میشود. چون به شکوهِ این ماه نظر کردید هر میلی که مانع تجلی انوار آن شود کوچک خواهد شد، همینطور که اگر درست به دریا نگاه کنید با شکوه دریا مرتبط میشوید و نه باصدفهای کنار ساحل.
در راستای نظر به حقایق ملکوتی عالم از طریق حضور قلب حضرت امام خمینی(رض) می فرمایند:
«عبادات و مناسك و اذكار و اوراد در وقتى نتیجه كامله دارد كه صورت باطنهی قلب شود و باطن ذات انسان به آن مخمّر گردد و دل انسان صورت عبودیّت به خود گیرد و از خودسرى و سركشى بیرون آید... از اسرار و فوائد عبادات یكى آن است كه ارادهی نفس قوى شود و نفس بر طبیعت چیره شود و قواى طبیعتْ مسخّرْ تحت قدرت و سلطنت نفس گردد و ارادهی نفس ملكوتى در ملك بدن نافذ گردد، بطورى كه قوا چون ملائكةالله نسبت به حق تعالى شوند كه «عصیان آن نكنند لمحهاى، و عمل كنند به آنچه فرمان براى آنها صادر مىشود» ....یكى از اسرار عبادات و فوائد مهمّه، كه همه مقدّمهی آن است، آن است كه جمیع مملكت باطن و ظاهر مسخّر در تحت ارادهی الله و متحرّك به تحریك الله شود و قواى ملكوتیّه و ملكیّهی نفس از جنود الله شوند و همگى نسبت به حق تعالى سِمت ملائكة الله را پیدا كنند. و این خود یكى از مراتب نازلهی فناى قوا و ارادات است در ارادهی حق. و كم كم نتایج بزرگ بر این مترتّب شود و انسانِ طبیعى الهى گردد و نفس ارتیاض به عبادت الله پیدا كند و جنود ابلیس یكسره شكست خورده منقرض شوند و قلب و قواى آن تسلیم حق شوند و اسلام به بعض مراتب باطنه در آن بروز كند. و نتیجهی این تسلیمِ اراده به حق در دار آخرت آن شود كه حق تعالى ارادهی او را در عوالم غیب نافذ فرماید و او را مَثَل اعلاى خود قرار دهد و چنانچه خودِ ذات مقدّس هر چه را بخواهد ایجاد كند به مجرّد اراده موجود شود، ارادهی این بنده را هم آن طور قرار دهد؛ چنانچه بعضى از اهل معرفت روایت نمودند از رسول اكرم (ص) راجع به اهل بهشت كه ملكى مىآید پیش آنها؛ پس از آن كه اذن ورود مىطلبد وارد مىشود و نامهاى از جناب ربوبیّت به آنها مىدهد بعد از آن كه از خداى تعالى به آنها سلام ابلاغ نماید و در آن نامه است براى هر انسانى كه مخاطب به آن است: «مِنَ الْحَىِّ القَیُّومِ الَّذى لا یَموُتُ الَى الْحَىِّ القَیُّومِ الَّذى لا یَمُوتُ. امّا بَعْدُ، فَانّى اقُولُ لِلشَّىْءِ كُنْ فَیَكُونُ. وَ قَدْ جَعَلْتُكَ تَقولُ لِلشَّىْءِ كُنْ فَیْكونُ. فقال صلى اللَّه علیه و آله: فلا یَقولُ احَدٌ مِنْ اهْلِ الجَنَّةِ لِلشَّىْءِ كُنْ الّا وَ یَكُون.»(122) از حىّ قیّومى كه نمىمیرد، به سوى حىّ قیّومى كه نمىمیرد. اما بعد، من چون به هر چیز گویم «باش»، پس موجود مىشود و تو را نیز چنان قرار دادم كه به هر چیز بگویى« باش» موجود شود. آنگاه رسولالله(ص) فرمودند: «احدى از اهل بهشت به چیزى نمىگوید «باش» مگر آنكه موجود شود.» و این سلطنت الهیّهای است كه به بنده دهند از براى ترك ارادهی خود و ترك سلطنت هواهاى نفسانیّه و اطاعت ابلیس و جنود او »(123)
ماه رمضان برای قلبهایی که سراسر منور به تقوای الهی هستند در نهایت شکوه است تا راه قلبها را به سوی بیکرانهی عالم غیب و معنویت بگشاید، هر اندازه حرمت آن را رعایت کنیم شکوه آن ظهور میکند و برکات رعایت محرمات این ماه نصیب ما میگردد، مثل حضور در مسجد الحرام و رعایت آداب و دستوراتی که در آن مکان وارد شده؛ با حضور در آن مکان احساس میکنید فضای جان شما تغییر کرد زیرا در مکانی قرار دارید که باطن آن بیت المعمور یعنی محل حضور ملائکه است(124) و شما با رعایت آداب و دستورات مربوط به آن مکان شایستهی ارتباط روحانی با بیت المعمور میشوید.