برای احساس حضور حق باید بسیار زحمت كشید. تمركز به این معنی بسیار مشكل است. آیتالله قاضی(ره) که یكی از قهرمانان تفكّر الهی بودهاند، بعد از رسیدن به اجتهاد، بیشتر مطالعهشان تمركز بوده است چون متوجه بودند اینکه گفته شده لحظهای تفكر از هفتادسال عبادت بهتر است، نشان میدهد پس تفكّر یك نوع سلوك و در راه بودن است به سوی مقصدی حقیقی و اگر مشكل نبود اینهمه پاداش بر آن مترتب نمیشد و از طرف دیگر اگر ممكن نبود، نمیگفتند انجام دهید. عمدهی حرف بنده این است كه عزیزان عنایت داشته باشند، «تفكّر» یك قلب صاف میخواهد. آدم بیغلّ و غش میتواند تمركز كند، ولی آدمی كه فكرش صد جا گرفتار است دیگر برایش تفكر مقدور نیست و امید رسیدن به وَرع برایش نمیماند. گفت:
از شیشهی بی مِیّ، مِیِ بیشیشه طلب كن
حق را ز دلِ خالی از اندیشه، طلب كن
یعنی اول باید خود را از این دلواپسیهای دنیا آزاد كنی تا بتوانی متوجه حضور حق گردی، اگر كسی بتواند با قلب سالم توجّه به حضور حق داشته باشد، آنگاه حق به او توجّه میكند و در نتیجه چیزهایی در خود مییابد كه تصدیق میكند با بركتترین كارها تفكر است و یكی از نتایج آن نوع تفکر، تجلی نور ورع از محارم است.
همچنان که عرض شد قرآن مشكل منكران وَحی را نداشتن قلبی میداند که امکان تعقل ندارند، وگرنه میفهمیدند علت هلاكت ملتهای گذشته چه بوده است. پس بشر میتواند یك نوع تفكر و تعقلی داشته باشد كه به كمك آن روحیهی تسلیم در مقابل حكم خدا در او ایجاد شود(105) و در ماه رمضان زمینهی تحقق چنین حالتی فراهم است، همان حالتی كه حضرت امام صادق(ع) در رابطه با آن میفرمایند: «اَفْضَلُ الْعِبادَةِ اِدْمانُ التَّفَكُّرِ فِیاللهِ وَ فی قُدْرَتِهِ»(106) بالاترین عبادت، ادامه دادن تفكر در رابطه با خدا و در رابطه با قدرت اوست. بزرگان سیر و سلوك گفتهاند آنچه بهدست آوردهایم و موجب كنترل ما از گناهان شده، همه را از دامن فكر به دست آوردهایم. عرفا برای تمركز و تفكر قلبی، زانوی خود را بغل میكنند و به حالت تمركز فرو میروند. مولوی در مورد بركت تفكر در این حالت میگوید:
چون دبیرستان صوفی زانو است
حل مشكل را به زانو جادو است
یعنی اَدَبِستان و دبیرستان صوفی، آن حالت تفكری است كه با بغلكردن زانو بهدست میآورد و میگوید چنین حالتِ تفكری در رفع مشكل، جادو میكند.
كسانی هستند كه مطالعهی زیادی ندارند، ولی بنده و امثال بنده بهشدّت از علوم آنها استفاده میكنیم و نیازمند این علوم هستیم، چون یاد گرفتهاند تمركز قلبی داشته باشند و در این راه زحمت هم كشیدهاند و از جهت معارف الهی به دقایق خوبی رسیدهاند و در واقع اینها به حقیقتِ وَرعِ از محارمالله دست یافتهاند.
نگهبانی قلب نسبت به حضور خدا از یكطرف و توجّه به محرمات الهی از طرف دیگر، همان تفكری است که مؤمنین باید در ماه رمضان در خود بهوجود آوردند. و این دو - یعنی نظر به حضور حق و دوری از محارم الهی- به همدیگر كمك میكنند، پس اگر بخواهیم تمركز را شروع كنیم و قلبمان را متوجه حضور حضرت حق نماییم باید مواظب گناهان باشیم و اگر بخواهیم گناه نكنیم، باید قلب را متوجه حضور دائمی حق بنماییم تا از نزدیکی به گناه متنفر گردیم.