تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

روزه از شنیدن سخنان بیهوده

4- امساك گوش از سخنان غیرمعنوی: از دیگر شروط روزه‌ی واقعی، امساک از گوش‌دادن است به آنچه ضرورت ندارد، زیرا این کار مقدمه‌ای می‌شود جهت وزیدن حقایقِ معنوی بر قلب و جان انسان. در قرآن داریم: «وَ إذا رَأیْتَ الَّذِینَ یَخُوضُونَ فِی آیاتِنا، فَأعْرِضْ عَنْهُمْ»(176) ای پیامبر! اگر ملاحظه کردی عده‌ای به جای فهم و تدبّر در آیات خدا، خود را مشغول اشکال کردن به آیات خدا کرده‌اند، از آن‌ها فاصله بگیر. حتی در فهم قرآن هم باید به دنبال گوهر اصلی آن بود. حیفِ این دل است كه روزه باشد و در عین آن‌که آماده‌ی اُنس با حقایق معنوی است، گوش خود را به سخنان بیهوده بسپارد. هدف این است که روزه‌بگیرید تا از نتایج عالیه‌ی آن برخوردار شوید، این كه آدم روزه بگیرد تا فقط جهنم نرود، ظلم به روزه و به خودش است. به خودتان توجه کنید ببینید در اثر روزه‌داری چه روح با صفایی پیدا ‌كرده‌اید؛ روحی پیدا کرده‌اید كه می‌تواند تا ملاقات انوار الهی پرواز كند، حال اگر گوش به حرف ‌لغو سپردید این روح جهتش به سمت همان مقاصد‌ی كه حرف‌های لغو به آن‌ها اشاره دارد، تغییر می‌کند.
در ماه رمضان روحیه‌ی تدبّر و تفکر در شما زیاد می‌شود تا با مطالعه‌ی موضوعات معنوی جواب صفای روح را بدهید، اما شیطان جهت مطالعه را با دل‌سپردن به مطالب لغو عوض می‌کند و این هم یک نوع گوش سپردن به سخنان لغو است. روحی که می‌تواند با گوش‌دادنِ دل به نداهای ملکوتی، پرواز کند زمینه‌ی چنین صعودی را با توجه به سخنان لغو، از دست می‌دهد. هیچ چیز اساسی‌تر از آن نیست كه گوش دلتان را با توجه به حقایق غیبی، آماده‌ی نوازش سخنان غیبی كنید و حقایقی را که فوقِ الفاظ، به جان شما می‌رسد، بشنوید. گفت:
باقی این نکته آید بی‌زبان

در دل آن‌کس که دارد نور جان

گفتند: روزه‌دار گوش خود را از سپردن به سخنان عادی کنترل کند تا آماده‌ی وزیدن حقایق معنوی گردد و با تمام قوا در الهی‌شدن اعضاء خود بکوشد تا از سیاهیِ خودبینی به روشنایی خدابینی برسد و روزه‌ی او برای او دریچه‌ی رؤیت حق و حقیقت گردد.
طالبان تقوا روزه ‌می‌گیرند برای این‌كه از خود فاصله بگیرند و به خدا نزدیک شوند، پس باید از كاری كه نظرشان را به غیرخدا می‌اندازد خودداری نمایند و برای این كار لازم است بیرون و درون خود را پاك ‌كنند، پاک کردن بیرون با مواظبت از گوش‌ندادن به حرف لغو محقق می‌شود. مکرراً تجربه‌كرده‌اید که چگونه سخن لغو قلب را مشغول و آشفته ‌می‌كند، در حدّی كه آدم تعجب می‌کند چقدر سخن لغو ویران‌گر است. باید در ماه رمضان تمرین کنیم چگونه می‌توان جهت گوش‌دادن را عوض کرد و گوش دل را به سوی سروش غیبی سپرد. گفت:
گوش دل را یک دمی این سو بیار

تا بگویم با تو از اسرار یار

اگر جهت گوش‌دادن را عوض كردیم و خود را از توجه به حرف‌های لغو آزاد نمودیم و گوش قلب را به‌كار انداختیم، گوشِ قلب؛ اسرار یار را خواهد شنید.
5- روزه‌ی اندیشه: از دیگر شروط تحقق روزه‌ی واقعی، روزه‌ی اندیشه است. وقتی آرام‌آرام روزه در تن و اعضا محقق‌شد، انسان آماده‌ی روزه‌ی اندیشه می‌شود تا فكر او در مسیر نور قرارگیرد و تفكر او الهی گردد به طوری که علم‌الیقینِ او عین‌الیقین ‌شود و به علم حضوری با حقایق قدسی متحد ‌گردد و به این معنا از اندیشه های حصولی امساک کند.
روزه‌ی بدن و اعضاء، مثل روزه‌ی گوش و چشم، مقدمه می‌شود تا جان انسان وارد میدانی بزرگ‌تر شود و با کنترل اندیشه از افکار لغو و پوچ، زمینه‌ی تجلی افکار متعالی در او فراهم گردد. امیر المومنین(ع) می‌فرمایند: «صیامُ القَلـبِ عَنِ الفِکرِ فِی الاَثامِ اَفضَلُ مِن صیامِ البَطنِ عَنِ الطَّعام» (177) روزه قلب از فکر کردن نسبت به گناهان برتر است از روزه شکم از طعام.
انسان زمینه‌ی آن را دارد كه یك ساعت تفكرش از هفتاد سال عبادت بهتر باشد، هرچند به سادگی نمی‌توان به این جاها رسید ولی راه بسته نیست. تفکری که از هفتاد سال عبادت برتر است، یک نوع تفکر توحیدی است که انسان را تا قرب الهی جلو می‌برد، انسان در چنان حالتی هیچ مانعی جهت نظر به حضرت حق در خود ندارد.
ما همین که بخواهیم تفکر کنیم با هزاران خیال روبه‌رو می‌شویم از غصه‌ی نان و آب بگیر تا نگرانی از آبروی خود در آینده‌های نیامده. آیا با این خیالات جایی برای آن تفکری که رجوعش الی الله باشد برای ما می‌ماند؟ در حالی‌که اگر درست روزه ‌بگیریم و اندیشه‌ی ما نیز از فرورفتن در موضوعات لغو کنترل شود و نگذاریم آرزوهای بلند دنیایی تفکر ما را به خود مشغول کند، به شکلی غیر قابل تصور این نوع خیالات از صحنه‌ی جان ما می‌روند و امکان نظر به حضرت حق فراهم می‌شود، بحمدالله اندیشه‌ی شما به چیزهایی مشغول می‌شود كه قبلاً تصور آن‌ها را هم نداشتید. دیگر نه نگران نان و آب هستید و نه نگران آینده، متوجه می‌شوید همه‌ی این‌ها در دست خدا است. در این حالت تفكرِ شما هم وارد وادیِ امساک از خیالات باطل شده است.
همان‌طور كه روزه‌ی بدن مقدمه‌ی روزه‌ی اعضاء و قوای بینایی و شنوایی می‌شود و گوش و چشم ما راحت‌تر از شنیدن سخنان لغو و مناظر باطل، آزاد می‌گردد، روزه‌ی بدن مقدمه می‌شود تا اندیشه ما راحت‌تر از خیالات باطل آزاد گردد و جان، بتواند در عالم غیب و معنویت وارد شود و به شعوری نایل آید كه در هیچ كتاب و مدرسه‌ای یافت نمی‌شود و به هیچ لفظ و سخنی نمی‌آید. در وصف این حالت است که گفته‌اند:
آن‌که را اسرار حق آموختند

مهر کردند و لبانش دوختند

آری این‌طور نیست كه شما فكركنید در وادی روزه اگر کسی به جایی رسید می‌تواند داستان رسیدنش را بازگو کند.
6- روزه از وهمیّات: در راستای روزه از تفکر و تلاش برای در حضور رفتن، روزه از وَهمّیات مطرح است. یکی از نتایج روزه آن است که قلب از تأثیر وهمیّات آزاد می‌شود و با زنده شدن قلب، دشمنی‌ها و دوستی‌هایِ بی‌جا جان و روان انسان را اشغال نمی‌کند. زیرا همان‌طور که قلب با کثرتِ طعام می‌میرد و با جوع و روزه‌داری زنده می‌شود، قلبِ زنده تحت تأثیر وهمیات قرار نمی‌گیرد زیرا با حقایق مأنوس است. رسول خدا(ص) می‌فرمایند: «نُورُ الْحِكْمَةِ الْجُوعُ وَ التَّبَاعُدُ مِنَ اللَّهِ الشِّبَع‏»(178) نور حكمت در گرسنگى است و سیرى آدمى را از خداوند دور مى‏كند. و در ادامه می‌فرمایند: «لَا تُمِیتُوا الْقُلُوبَ بِكَثْرَةِ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ إِنَّ الْقُلُوبَ تَمُوتُ كَالزُّرُوعِ إِذَا كَثُرَ عَلَیْهِ الْمَاء» دل‌هاى خود را با پرخوردن و زیاد‌آشامیدن نمیرانید، دل‏ها هم مانند زراعت از آب زیاد تباه مى‏گردند.
قلبِ انسان با نظر به حق و اُنس با پروردگار عالم، از تأثیرِِ وهمیّات نجات می‌یابد، همچنان‌که با گرسنگی و جوع منوّر به نور حکمت می‌شود، در این حالت از دشمنی بی‌جا و دوستی بی‌جا رها خواهد شد، همچنان‌که اگر انسان توانست خود را از دشمنی و دوستی‌های بی‌جا آزاد کند آرام‌آرام متوجه حق می‌گردد و قلب او به حالت تعادل در می‌آید و رؤیت حق را در منظر خود احساس می‌کند. پس می‌توان گفت حالاتی متقابل در میان است، از یک طرف با خودداری از دشمنی‌ها و دوستی‌هایِ بی‌جا قلب منوّر به نور حق می‌شود و از طرف دیگر اگر قلب به نور حق منور شد از وهمیات و دشمنی‌ها و دوستی‌های بی‌جا و آرزو‌های بلند آزاد می‌شود و از این جهت روزه ‌زمینه‌ی آزادی از «وَهم» را در انسان ایجاد می‌کند و می‌تواند وَهمیات را بشناسد و از آن‌ها آزاد شود و از نفس امّاره به سوی نفس مطمئنّه سیر کند. همان حالتی كه خداوند خطاب به انسان می‌فرماید: «فَادْخُلِی فِی عِبَادِی» ای بنده‌ی من در زمره‌ی بندگان خاص من قرار بگیر. زیرا همان‌طور که مستحضرید روزه باب عبادت است و می‌تواند شرایطی باشد تا خطابِ «عبادی» به انسان روزه‌دار تعلق بگیرد.
متأسفانه ما به‌راحتی به این بصیرت نمی‌رسیم كه چقدر گرفتار وَهم هستیم، نمی‌دانیم که بسیاری از تصمیم‌‌های ما براساس وهمیّات ما است، كلیه‌ی رقابت‌ها انگیزه‌ی وَهمی دارند. ترس از بی‌آبرویی و بی‌رزقی را باید در وَهم‌زدگی خود جستجو كنیم، صاحبان بصیرت تا آنجا انسان را جلو می‌برند كه بفهمد توجه به ابزارها و اعتباریات اكثراً ریشه در وَهم دارند و روزه دریچه‌ای است كه بسیاری از این وَهمیّات را به ما می‌شناساند.
وقتی انسان به اندیشه‌ای وارد شد که آن اندیشه محل جَوَلان خیالات واهی نبود قلب او صحنه‌ی حضور حقایق نورانی می‌گردد. بناست از طریق فاصله‌گرفتن از غذاهای جسمانی، غذاهای دیگری به ما بدهند تا إن‌شاءالله به رؤیت برسیم به شرطی که از کنترل خیالاتِ واهی غافل نباشیم.