اساسیترین حقیقت، حضرت حق است، زیرا وجود هر واقعیتی از اوست و لذا او عین وجود است، در دعای جوشن کبیر اظهار میدارید: «یَا مَنْ كُلُّ شَیْءٍ مُوجُودٌ بِهِ» ای کسی که هر چیزی به او موجود شده است. پس رجوع به حق، رجوع به حقیقیترین حقایق عالم وجود است و اگر به هر چیز دیگر هم رجوع کنیم باید آن چیز را آینهی نمایش حق بنگریم و بنای ما آن باشد که از طریق آن مخلوق به حق نظر کنیم و لازمهی چنین رجوعی تقوا است زیرا انسان متقی از کثرتها نظر به وحدت که همان حضرت اَحد است دارد. مقابل این نگاه، نگاه انسانهایی است که نمیدانند چگونه حاکم بر امیالشان شوند و وسوسهها را از میدان شخصیتشان بیرون کنند تا به جای جذبشدن توسط اشیاء، به خالق اشیاء نظر نمایند. با محرومشدن از نگاه وَحدانی، همین كه میخواهیم به حق نظر کنیم و مظاهر را آینهی او بنگریم، اولاً: ارادهی ما در رجوع به حق در زیر وسوسهها و گرایش به امور کثیره، سست و پراکنده میشود. ثانیاً: به جای آنکه حق را اساسیترین حقیقت بدانیم، با ماندن در انواع آرزوها، جهت جان را از حق به سوی مقاصد وَهمی سیر میدهیم، مقاصدی که هیچ بهرهای از حقیقت و «وجود» در آنها نیست. کار تقوا این است كه دل انسان را به سوی حضرت حق سوق میدهد و کار روزه ایجاد چنین تقوایی است.
گفت: «هر كه را طاووس خواهد جور هندوستان كشد» اگر كسی به دنبال چنین تقوایی است باید روزهای در همان راستا بگیرد، به این معنا که روزهی خود را در مسیر رسیدن به تقوا نگهبانی کند. رسول خدا(ص) میفرمایند: «إنَّمَا الصَّوْمُ أمَانَةٌ، فَلْیَحفِظْ أحَدُكُم أمانَتَهُ»(190) روزه امانت است پس باید كه هركدام از شما امانت پروردگار خود را حفظ كند تا ضایع نشود و از نتیجهای که مترتب آن است محروم نگردد. شیطان تلاش میکند روزه را از آدم برباید و نظر ما را به غیر حق معطوف دارد. از خصوصیات روزه به عنوان عبادت الهی، همهجانبه بودن آن در طول روز است و روزهدار میتواند در تمام طول روز بر آن باقی باشد؛ نماز را وقتی تمام كردیم، دیگر نماز نمیخوانیم، ولی روزه در تمام روز برای روزهدار باقی است و عبد را در حضور مولا قرار میدهد، به همین جهت اگر در ماه رمضان یک لحظه اراده كردید «روزه نباشید»، روزهتان باطل است؛ زیرا حیات روزهی ماه رمضان - به عنوان روزهی واجب- به بقای آن در تمام روز است. این روزه با چنین شخصیت خاصی كه دارد باید حفظ شود و این كارِ مشكلی است، البته نتیجهاش بسیار زیاد است. روزهی ماه رمضان در طول روز، نور خود را به روزهدار میدهد و او را به تقوای مطلوب میرساند. وقتی انسان در تمام ماه رمضان و در طول هر روز در مقام روزهداری مستقر باشد و روزهی او نورخود را به قلب او برساند، گشایشی نصیب او میشود که در روز عید فطر، جشن گشایشِ نظر به توحید میگیرد. عید فطر برای او عید وصال است زیرا از کثرت عبور کرده و به حضرت حق نایل شده و با مِیّ وصال افطار کرده، امام خمینی(رض) با نظر به چنین رجوعی میفرمایند:
افطار به مِیّ کرد بَرم پیر خرابات
گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد
و یا حافظ در رابطه با عبور از کثرتِ سی روزه و نظر به شراب وحدتِ حق که قلب را سیراب میکند، میگوید:
روز عید است و من مانده بر این تدبیرم
که دهم حاصل سی روزه و ساغر گیرم