تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

رابطه‌ی روزه و رؤیت الله

حضرت علی(ع) در باره ایمان به خدا و ارتباط قلبی با حضرت حق می‌فرمایند: «لاتُدْرِكُهُ الْعُیُونُ بِمُشَاهَدَةِ الْعِیَانِ وَ لَكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِیمَانِ»(153) چشم‌ها او را نمی‌بینند و لکن قلب‌ها به کمک حقایق ایمانی، او را درک می‌کنند. لذا چنانچه انسان بتواند قلب خود را در مشاهده‌ی حضرت پروردگار به صحنه بیاورد و ارتباط مفهومی او به ارتباط قلبی و حضوری تبدیل گردد، می‌گویند آن فرد در مقام ایمانِ به خدا، محقَّق شده است و شهود قیام خلق کند به حق و شهود وحدت کند در کثرت.
قرآن هم می‌فرماید: «مَا كَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأىَ»(154) قلب‌ نسبت به آن حقایقی که می‌‌یابد، دروغ نمی‌گوید. پس به واقع قلب توان درک حقایق را دارد. همان مکتبی که می‌گوید «اِحْتَجَبَ العقول» عقل‌ها خدا را نمی‌بینند، می‌فرماید قلب‌ها می‌بینند. آری باید راه ارتباط با حقایق را در خود زنده کرد و آن را به صحنه آورد، ملاحظه فرمودید که قرآن آن راه را قلب و فؤاد می‌داند و رسول خدا(ص) در رابطه با نقش روزه و به صحنه‌آمدن قلب جهت رؤیت حق، می‌فرمایند: «أَجِیعُوا أَكْبَادَكُمْ ،وأعروا أجسادكم لعلّ قلوبكم ترى اللّه عزّ و جلّ‏»(155) گرسنگى بكشید و بر بدن هایتان سخت بگیرد شاید دلهایتان خداوند متعال را ببیند. حضرت امام جواد(ع) راه نشان می‌دهند و می‌فرمایند: «الْقَصْدُ إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِالْقُلُوبِ أَبْلَغُ مِنْ إِتْعَابِ الْجَوَارِحِ بِالْأَعْمَال‏»(156) سیر به سوی خدا به وسیله‌ی قلب‌ها رساتر است و انسان را زودتر به مقصد می‌رساند تا این‌که اعضاء و جوارحِ خود را به زحمت بیندازد. آری با سیر قلبی زودتر و راحت‌تر به انوار الهی می‌توان نزدیک شد. سیر قلبی نیاز به حرکت بدن و به‌کارانداختن آن ندارد، سیر قلبی با گرسنگیِ جهت‌دار محقق می‌شود و به همین جهت رسول خدا(ص) در روایتی که ملاحظه کردید از رابطه‌ی بین گرسنگی و رؤیت قلبی خبر می‌دهند. گفت:
نیک بنگر ما نشسته می‌رویم

می نبینی قاصد جایِ نویم

سیر قلبی، سیر از عالمی به عالم دیگر و از ساحتی به ساحت دیگر است تا انسان از عالم کثرت به سوی عالم وحدت سیر کند و در نهایت با عالم وحدانی مأنوس گردد و از نوری به نوری نظر کند که اصطلاحاً به آن «سیر مِنَ الله فِی الله» می‌گویند که انسان در این مقام در صفات الهی سیر می‌کند و از سمیع به بصیر و از بصیر به علیم و از علیم به محیی و از اسمی به اسمی سیر می‌نماید و انوار الهی یکی بعد از دیگری قلب او را منور می‌کند.
در ابتدایِ روزه قلب انسان با عالم معنا آشنا می‌شود ولی در نهایت قلب او چشم دیدن حقایق را به دست می‌آورد و به لقاء الهی می‌رسد، آن روزه‌ای که تا این‌جاها انسان را جلو می‌برد، روزه‌ی ماه مبارک رمضان است با آن ملکوتی که مخصوص این ماه است و حضرت سجاد(ع) در دعای 45 صحیفه با آن ملکوت سخن می‌گویند که در بحثِ «ماه میهمانی در قلم اعلا و لوح محفوظ» بحث شد.
شما با روزه‌ی ماه رمضان وارد عالم معنا می‌شوید و ادب روزه را رعایت می‌کنید و به دستور پیامبر(ص) نهایت ادب یعنی ورع از محارم الهی را مدّ نظر قرار می‌دهید، در چنین مسیری است که إن‌شاءالله به آن رؤیت مخصوص که در ماه مبارک رمضان محقق می‌شود نائل می‌گردید. زیرا ماه مبارک رمضان دارای ملکوت و حقیقتی است که برای اُنس با آن ملکوت باید روزه‌دار بود و چنانچه نتوانیم روزه بگیریم باید عزم کامل ما روزه‌داری باشد. در ماه رمضان و با توجه به ملکوت خاص این ماه، مقام رؤیتِ حق نصیب سالک می‌شود زیرا وارد شرایطی شده‌اید که به تعبیر امام جواد(ع) وارد «قصدِ إلی الله بِالقلوب» و سیر به سوی خدا از طریق قلب شده‌اید. ورود به وادی قلب تغییر جهت‌دادن می‌خواهد، نه تغییر مکان. ملاحظه کردید برای دیدن نور، جهت چشم خود را تغییر ندادید بلکه قلب خود را متوجه نور کردید، اگر انسان توانست از کثرت‌ها متوجه وحدت الهی در عالم شود، عمل قلبی شروع شده است و حقیقت عالم را در منظر خود می‌یابد. گفت:
گوهری کز صدف‌کون و مکان بیرون بود

طلب از گمشدگان لب دریا می‌کرد

کسی که نتواند از خدا به خدا و از پیدایی خدا به پیدایی خدا پی ببرد، خودش گمشده است چگونه می‌تواند گمشده‌ها را راهنمایی کند.
وقتی انسان با حقیقتِ وحدانی عالم روبه‌رو شد دیگر برای ارتباط با او جایی نمی‌خواهد برود، او را در همه‌جا در پیش خود دارد. در این حالت فقط به تماشا نشستن می‌ماند و بس. گفت:
بیش‌از این‌گرحرف‌گویم‌احمقی‌است

زان که فهم آن ورای آگهی است

لاجرم کوتاه کردم من زبان

گر تو خواهی از درون خود بخوان

اگر باز سؤال شما این باشد که چطور به رؤیت حق می رسیم، این نشان می‌دهد که یا ما در ارائه‌ی مطلب ناتوان بوده‌ایم یا شما در گرفتن آن ناتوان هستید، می‌خواهید با همان ساحتی که دست مرا می‌بینید، حقیقت وحدانی عالم را بنگرید و قلب خود را به میان نیاورده‌اید.
مژده‌ای که عرض کردم در آیات روزه مطرح است از آیه‌ی 183 سوره‌ی بقره شروع می‌شود که می‌فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ كُتِبَ عَلَیْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» خداوند با مؤمنین سخن می‌گوید که شما را شایسته دیدم و روزه‌داری را برایتان نگاشتم، برای هر کس و ناکسی نمی‌شود روزه‌داری را نگاشت، همین‌طور که به کودکان و دیوانگان روزه تکلیف نشده، چون مقصدی در روزه‌داری مطرح است که هرکس آن را نمی‌فهمد و آن مقصد در جمله‌ی آخر آیه است که می‌فرماید: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» شمایی که به دنبال تقوی هستید، شاید با روزه‌داری در ماه رمضان گم‌شده‌ی خود را به‌دست آورید.
آن کسی که تقوی را نمی‌فهمد و نمی‌داند شرط ورود به عالم معنا تقوی است، چون عالم معنا را نمی‌شناسد، نمی‌تواند روزه‌دار باشد، مگر معنی روزه‌داری را می‌فهمد که بخواهد به آن دست یابد؟ مخاطب این آیه باید دو چیز را بداند یکی این‌که از تقوا چه کاری برمی‌آید، دیگر این که چه چیزی به ما کمک می‌کند که ما متقی شویم. در خطاب به آن‌هایی که ارزش تقوا را در یگانه‌شدن با حقیقت هستی می‌شناسند، می‌گوید برنامه‌ای برایتان ترتیب داده‌ام که از طریق آن برنامه به تقوا برسید. آیا این آیه برای اهلش مژده‌ی بزرگی نیست؟ هر انسانی تمایل دارد امیال سرکش خود را کنترل نماید و از پراکندگیِ شخصیت نجات پیدا کند تا با یک روح یگانه و یک‌دله، با عالم معنا مرتبط شوید ولی راه‌ و روش آن را نمی‌داند، او نمی‌داند ذاتش چگونه ساختاری دارد تا بتواند به یگانگی شخصیت، یعنی تقوا برسد، خداوند در این آیه مژده می‌دهد که راه‌کار رسیدن به تقوا را به او ارائه داده است.