تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

تفكّر معنوی و دوری از گناه

هر اندازه نسبت به حضور حق بیشتر توجّه داشته باشیم، بیشتر در تفكّر و تأمّل معنوی وارد شده‌ایم. حیف نیست كه بعضی جوانانِ ما با آن‌همه آمادگی که در پذیرش معارف دینی دارند، اهل تفكر و تأمل و كشیك نفس‌كشیدن، نیستند؟ این‌كه تأمل و تفكر معنوی چیز آسانِ سختی است، نكته‌ی قابل توجهی است. آسان است، چرا كه ابوذرِ بی‌سواد هم می‌تواند آن را انجام دهد و سخت است، چون خیلی از با سوادان و افراد مطلع به علوم روز از آن محروم‌اند. زیرا باید از خودِ مادون پا را بالاتر گذاشت و نظر را به مرتبه‌ی دیگری از عالَم وجود انداخت.
هر چه نسبت به حضور حق بیشتر توجّه داشته باشیم، بیشتر تفكّر و تأمّل داریم و به همان اندازه از محارم الهی فاصله می‌گیریم. ملاحظه كرده‌اید كه بعضی‌ها ابداً دروغ نمی‌گویند. چون با تأمل و توجه به حضور حضرت حق، حرام بودن این عمل سراسر قلبشان را پر كرده است ولی بعضی‌ها نمی‌توانند به نامحرم نگاه نكنند، میل‌ آن‌ها از اختیارشان خارج است، همین‌كه با نامحرمی روبه‌رو شدند، بدون هیچ توقف و كنترلی به او چشم می‌دوزند. آن‌هایی که قلب و توجه خود را مشغول حضور حضرت حق کرده‌اند، حضور نامحرم آن‌چنان برایشان بی‌رنگ و غیر قابل توجه است كه میل آن‌ها نمی‌تواند در درونشان تحركی داشته باشد و آنها را به‌سوی نگاه به نامحرم بكشاند.
در زمان خلافت عثمان عموماً وقتی اباذر(ره) از صحرا برمی‌گشت، چون خود را موظف می‌دانست كه به امور مسلمین نظر كند، به سراغ دار‌الإماره می‌‌رفت تا از امور مطلع ‌شود. یک روز می‌بیند در حالی كه روز به انتها رسیده، مقدار زیادی درهم و دینار را در بیت المال گذاشته‌اند و می‌خواهند بروند. به عثمان می‌گوید كجا می‌روی؟! عثمان می‌گوید: دارالإماره تعطیل است، می‌خواهیم برویم. ابوذر می‌گوید: یادت هست یك شب كه همراه یكدیگر در كوچه‌های مدینه می‌رفتیم، دیدیم برخلاف معمول، چراغ خانه‌ی پیامبر اكرم(ص) روشن است، وقتی نزد ایشان رفتیم، عرض كردیم آیا امری دارید؟ حضرت فرمودند: دو درهم از بیت‌المال نزد من مانده بود، می‌خواستم این‌ها را به صاحبانشان برسانم و بعد بخوابم، و آن پول‌ها را به ما دادند تا به فقرا برسانیم؟ عثمان می‌گوید: آری؛ یادم هست. ابوذر می‌گوید: پس كجا می‌روی، این‌ اموال را به صاحبانشان برسان. كعب‌الاحبار یعنی آن یهودیِ به ظاهر مسلمان كه در كنار عثمان بود، به ابوذر می‌گوید: از امیر‌المؤمنین عثمان نمی‌ترسی كه این طور حرف می‌زنی. ابوذر می‌گوید: این‌قدر قلبم از ترس خدا پر است كه جایی برای ترس از عثمان نمانده است.
منظور از نقلِ این واقعه، جمله‌ی اخیر ابوذر(ره) است و حالی که جناب ابوذر(ره) در آن به‌سر می‌برده است. به آن حال «وَرع» می‌گویند. حالتی که در قلب انسان جز حضور حق و حضور حكم حق هیچ‌چیزی ارزش ندارد و یك حالت نگهبانی از حكم خدا تمام وجود انسان را اشغال كرده است ، عرض شد امام صادق(ع) می‌فرمایند: «كانَ اَكْثَرُ عِبادَةِ اَبی‌ذَرِّ رَحِمَهُ‌الله، التَّفَكُّرُ وَ الاِعْتِبار»(104) اكثر عبادت ابوذر(ره) عبارت بود از تفكر و عبرت‌گیری. تأکید مجدد بنده این است تفكری كه حضرت می‌فرمایند، چه تفكّری است كه اكثر عبادات ابوذر(ره) را تشكیل می‌داده است. این تفكر، نه تفكّر ریاضی است و نه تفكّر فلسفی؛ بلكه تفكّرِ توجّه به حضور حضرت حق است و چنین تفكری موجب پدیدآمدن «وَرع» می‌گردد و رسول‌خدا(ص) می‌فرمایند: بالاترین اعمال در ماه رمضان همین وَرع از محارم الهی است كه عبارت است از یك حالت نگهبانی و توجه قلبی نسبت به محارم الهی كه منجر به سیر قلبی به‌سوی خدا می‌شود.