تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

ورع و سیر از کثرت به وحدت

باید کلیه‌ی دستورات دینی را در فضای خودشان فهمید و بر روی نتیجه‌ای که دین الهی دنبال می‌کند متمرکز شد. ما در فضای حاکمیت مدرنیته، واژه‌های دینی را گم کرده‌ایم، به ما فرموده‌اند: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَة»(93) یک لحظه تفکر، از عبادت یک سال بهتر است. این چه تفکری است؟ آیا می‌توان گفت منظور از تفکر در این روایت، تفکر فلسفی و یا تفکر ریاضی است؟ یا تفکری است که انسان را از کثرت به وحدت سیر می‌دهد و همه‌ی فیلسوفان و ریاضی‌دانان هم به دنبال آن هستند؟ همان تفکری که شیخ محمود شبستری در وصف آن می‌فرماید:
تفکر رفتن از باطل سوی حق

به جز واندر بدیدن کلّ مطلق

در راستای گمشدن معنی حقیقی واژه های دینی، معنی آن ورعی که پیامبر خدا(ص) به علی(ع) متذکر می‌شوند نیز گم شده و عالَم آن قابل احساس نیست. راستی رسول خدا(ص)، حضرت علی(ع) را که قهرمان دوری از محارم الهی است، به چه وَرعی دعوت می‌کنند، می‌خواهم عرض کنم همان‌طور که تفکر در دین سیری است از کثرت به سوی وحدت و راه به حضور رفتن است، آن وَرعی که مورد نظر دین است یک نوع نگهبانی از عصمت است تا انسان به گناه آلوده نشود.
همان طورکه وقتی کسی در «ذِن» رفت و در تمرکز قرار گرفت - به جهت غلبه‌ی قوای نفس ناطقه بر جسم- کارهایی را که هیچ وقت یک بدن عادی نمی‌تواند انجام می‌دهد او انجام می‌دهد. حضرت علی(ع) در رابطه با کندن در خیبر -و غلبه‌ی قوای الهی بر جسم مبارکشان- می‌فرمایند: «وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَیْبَرَ بِقُوَّةٍ جِسْمَانِیَّةٍ وَ لَكِنْ بِقُوَّةٍ رَبَّانِیَّة»(94) به خدا سوگند من در خیبر را به قوت ربّانی کندم و نه به قوه‌ی جسمانی. منظور حضرت توجه به عالم وحدانی است و قوت‌گرفتن از طریق عبور از کثرت به سوی وحدت. آنجا هم که علی(ع) بر سر مرهب خیبری شمشیر می‌زنند و کلاه سنگی او را دو نیم می‌کنند و فرق سر او را می‌شکافند، با قدرت تفکر و تمرکز و سیر از کثرت به سوی وحدت انجام می‌دهند. این نوع تفکر و تمرکز و سیر به عالم وحدانی آنچنان قدرتی به انسان می‌بخشد که می‌تواند به خوبی بر نفس امّاره‌ی خود حاکم شود و خود را از گناهان و اعمال شبهه‌ناک حفظ کند، زیرا این نوع تفکر موجب تجلی نور حق بر جان انسان می‌شود و هر چیزِ غیر حقی را - چه در بیرون و چه در درون- دفع می‌کند.
انسان نیاز به یك نوع توجّه و حضور نسبت به محارم الهی دارد تا بتواند ورع را در خود حفظ كند. باید روی دستورات خدا تمركزِ روحی و قلبی كنیم، همین جا مؤكداً عرض می‌كنم كه این تمركز و تفكر و تعقل بر روی اوامر و نواهی الهی، كار ساده‌ای نیست. در یك روایت داریم كه پیامبراكرم(ص) خطاب به امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: «یَا عَلِیُّ إِذَا تَقَرَّبَ الْعِبَادُ إِلَى خَالِقِهِمْ بِالْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَیْهِ بِالْعَقْلِ تَسْبِقْهُمْ»(95)‏ ای علی! آن‌گاه که بندگان جهت قرب به خالق‌شان به نیکی‌ها متوسل می‌شوند تو با عقل به سوی خالقت نزدیکی بجوی تا از آن‌ها سبقت گیری. رسول خدا(ص)، در این روایت امیرالمؤمنین(ع) را به تعقل و تفکر نسبت به حضرت خالق دعوت می‌کنند تا سیر از کثرت به وحدت ملکه‌ی ایشان شود.
اگر ملاحظه می‌کنید شیعه در تفكر و تعقلِ در دین نسبت به سایر مسلمانان پیش‌تاز است و رشد بیشتری كرده به‌جهت روشی است كه امام شیعیان(ع) پیشه كرده‌اند و شیعه‌ی امیرالمؤمنین(ع) نسبت به موضوعات دین، عقل و قلب خود را به‌کار می‌گیرد و كثرت عبادات در شیعه اصل نیست، بلكه اصل آن است که با فعّال نگه‌داشتنِ عقل و قلب، خدا عبادت شود.(96) پیامبرخدا(ص) می‌فرمایند: «ما قَسَمَ‌اللهُ لِلْعِبادِ شَیْئاً اَفْضَلَ مِنَ الْعَقْلِ، فَنَوْمُ‌ الْعاقِلِ اَفْضَلُ مِنْ سَهْرِ الْجاهِل...»(97) خداوند هیچ چیز را بین بندگان خود برتر از عقل تقسیم نكرد، پس خوابِ عاقل از بیداریِ جاهل افضل است. هر چند مؤمنی كه عقلی رشدیافته و دل پاک دارد، با هر عبادتی، بسیار رشد می‌كند. ولی نباید ظاهر و قالب عبادات برای ما محور گردد. امیرالمؤمنین(ع) با عقل و دل امیرالمؤمنینی هر شب هزار ركعت نماز می‌خواندند ولی توصیه‌ی پیامبر(ص) این است که ای علی! اگر با آن عقل قدسی، یك نماز بخوانی، برابر هزار ركعت نتیجه می‌گیری، حال اگر هزار ركعت بخواند ببین چقدر نتیجه به‌دست می‌آورد.