تربیت
Tarbiat.Org

رمضان دریچه رؤیت (سیر الی الله در سایه‌ی جوع، صوم و ماه رمضان)
اصغر طاهرزاده

ره‌آورد روزه

به امید آن‌كه با نگهبانیِ بیشتر بتوانیم آنچه را كه در حریم عظیم ماه خدا برای ما قرار داده‌اند حفظ‌كنیم و با قلبِ سلیم و پاك، به قلب صاحبِ شب قدر نزدیك‌بشویم و از مواهب عالیه‌ی شب قدر محروم‌نگردیم.
در ابتدای راه، «روزه؛ دریچه‌ای به سوی عالم معنا» خواهد بود و در انتها، روزه داری در بستر ماه رمضان منجر به «رؤیت و لقاء الهی» می‌شود. سالک از آیات روزه در ماه رمضان می‌فهمد که کار به رؤیت ختم می‌شود. قبل از این‌که به آیات نظر بیندازیم تا روشن شود چگونه طبق وعده‌ی پروردگار می‌توان به تماشای خدا نشست، بهتر است رؤیت را بشناسیم تا معلوم شود رؤیت در فرهنگ دینی چگونه است و موضوع قابل رؤیت چه خصوصیاتی دارد که باید به دنبال دیدن آن بود.
رؤیت در فرهنگ دینی غیر از رؤیت در فرهنگ فلسفی است، زیرا یک رؤیت عقلی داریم و یک رؤیت قلبی. رؤیت عقلی همان است که عقل با مفهوم حقایق عالم و خدا آشنا می‌شود و مفهوم حقایق کلی را درک می‌کند، در این‌جا عقل با خدا روبه رو می‌شود اما در حدّ مفهوم خدا. در رؤیت قلبی، جان انسان به تماشای انوار الهی و اسماء حسنای او نایل می‌شود و پرتو نور حضرت حق را از طریق مظاهر در جان خود احساس می‌کند.
یک وقت حادثه‌ای رخ می‌دهد و صدایی به گوش شما می‌رسد، از این طریق می‌فهمید چیزی در بیرون هست که عامل این صدا شده، ولی یک وقت ناظر آن حادثه هستید. موضوع تماشاگری انوار الهی را در خطبه های توحیدی نهج البلاغه می‌توانید ملاحظه کنید که چگونه حضرت امیرالمؤمنین(ع) حق را تماشا می‌کنند و طوری موضوع را توصیف می‌کنند که ما را هم به تماشا می‌کشانند. حضرت در آن خطبه‌ها خبر از رؤیت خود نمی‌دهند بلکه قلبِ مخاطب خود را متوجه حقایقی می‌کنند که خودشان در حال رؤیت آن هستند.
شما اشیاء را به‌واسطه‌ی نوری که بین شما و اشیاء هست می‌بینید، هرچند متوجه این نور نباشید ولی آن نور در منظر شما هست، کافی است کسی شما را متذکر وجود آن نور بکند. در نتیجه نظر شما از اشیایی که می‌بینید به نوری می‌افتد که سراسر محیط را پر کرده است. برای این‌که نور را ببینید باید ساحت خود را از ساحتی که در آن ساحت، اشیاء را می‌بینید عوض کنید زیرا «نور» مثل دست نیست که در کنار بقیه‌ی اشیاء آن را ببینید، باید از استعداد دیگری از نفس ناطقه‌ی خود استفاده کنید اگر استعدادِ خاصِ نظر به نور را به میان نیاورید، نور در منظر شما ظاهر نمی‌شود. وقتی شما را متذکر وجود نور کردند، با استعداد خاصی آن را می‌بینید، اما نه به آن نحوی که دست من را می‌بینید. دست من را به کمک نور و با چشم می‌بینید ولی نور را با خودش و از طریق نفس ناطقه می‌بینید. فیلسوفان در تعریف نور می‌فرمایند: «النُّورُ ظاهِرٌ بِنَفسِه، مُظهِرٌ لِغَیرِه» نور به ذات خود ظاهر است و در عین حال عامل ظهور بقیه می‌باشد، و چون به ذات خود ظاهر است شما هم با ذات خود یعنی نفس ناطقه‌تان آن را می‌یابید و نه با چشم‌تان. نفس ناطقه نظر می‌کند و آن را احساس می‌نماید، چشم انسان کمک می‌کند تا نفس با ذاتِ نور مرتبط شود ولی مثل دیدن دست من نیست که چشم، تصویری از آن دست بر روی لکه‌ی زرد شبکیه بیندازد و پس از انتقال عصب به مغز، نفس ناطقه آماده شود تا صورتی مناسب آن در خود ابداع کند، بلکه نفس ناطقه با ذاتِ نور مرتبط می‌شود. به این معنی می‌گوئیم نور را با ساحتی دیگر ملاحظه می‌کنید. چون نور چیزی است که خودش عین پیدایی است و شما استعدادی دارید که با عین پیدایی، ارتباط برقرار می‌کنید و جانتان آن را حس کند.