هرکس مایل است در تصمیمات خود استحکام داشته باشد و بازیچهی خیالاتاش نشود، باید تقوا پیشه کند، زیرا تقوا همان خود نگهداری است در مقابل وزش حرص و هوس و باعث میشود تا انسان اسیر تزلزلِ شخصیت نباشد. کسی که مشکلات فراوانِ تزلزل در تصمیمگیریها را تجربه کرده و میفهمد تقوا درد او را دوا میکند، جایگاه آیهی مربوط به روزهداری در ماه مبارک رمضان را میشناسد. کسی که بلای بیتقوایی را میشناسد این آیه برایش مژدهی بزرگی است. بیتقوایی درجاتی دارد، در این آیه تقوای عادی به معنی آن که از دزدی و حرامخواری حذر شود، مورد نظر نیست زیرا خطاب آیه به مؤمنین است که از این ضعفها عبور کردهاند. میفرماید: ای مؤمنین روزه بگیرید، شاید متقی شوید و بر خطورات ذهنی که عزم شما را ضعیف میکند فائق آیید. چون خداوند میداند دغدغهی مؤمنین در چگونگی رجوع الی الله است. در همین رابطه مرحوم آیت الله ملکی تبریزی در کتاب «المراقبات» میفرمایند:
«روزه؛ قلب را آمادهی تفكرى كه باعث شناخت مىشود، مىكند. از رسول اكرم(ص) روایت شده است: «مَنْ أجاعَ بَطنه عَظُمَتْ فِكْرَتُه.» كسى كه شكم خود را گرسنه نگهدارد اندیشهاش تربیت مىشود. انسان نمىتواند فایدهی تفکر را درست درک کند. به همین جهت دربارهی تفكر روایت شده است: «تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سبعین سنة» یك ساعت تفكر بهتر از هفتاد سال عبادت است. پس ملاحظه می کنی که «أنّ الصوم لیس تكلیفا بل تشریف یوجب شكرا بحسبه، و ترى أنّ المنّة للّه تعالى فی إیجابه، و تعرف مكانة نداء اللّه لك فی كتابه فی آیة الصوم و تلتذّ من النداء إذا علمت أنّه نداء و دعوة لك لدار الوصول، و تعلم أنّ الحكمة فی تشریعه قلّة الأكل و تضعیف القوى» روزه تكلیف نیست بلكه خداوند به وسیلهی آن تو را بزرگ داشته و بهخاطر واجبنمودن آن بر ما منت دارد. و بههمین جهت شكر آن واجب است. و ارزش دعوت خداوند به روزه را در كتابش، در آیهی روزه مىفهمى و اگر بدانى كه این خطاب، دعوتِ تو به سراى پیوستن به خداست، از آن لذّت برده و مىفهمى كه علت واجبكردن آن كمخوردن و ضعیفكردن نیروهاست. وقتى ارزش كارى را كه از تو خواسته شده، فهمیدى، براى رسیدن به نتیجهی خوب، در جهت انجام درست و اخلاص در آن، تلاش مىكنى. هنگامى كه هدف از واجبشدن روزه را دانستى، مىفهمى كه چهچیزى باعث صفا و روشنى یا تیرگى آن مىشود، و معنى این حدیث را مىفهمى كه «روزه فقط خوددارى از خوردنى و آشامیدنى نیست و هنگامى كه روزه گرفتى، گوش، چشم و زبانت نیز باید روزه بگیرد.» مىفهمى كه شایسته نیست نیت و هدف روزه، فقط مجازاتنشدن یا بهدستآوردن پاداش و بهشت و ناز و نعمت باشد، گرچه با روزه این دو نیز بهدست مىآید بلكه سزاوار است هدف و نیت روزه نزدیكى انسان به خداوند و همسایگى و خوشنودى او باشد. و حتى از این حدّ هم بالاتر آمده و خودِ این عمل را بهخاطر اینكه انسان را از صفات حیوانى خارج و به صفات روحانى نزدیك مىگرداند، نزدیكشدن به خدا بداند، نه وسیلهاى براى نزدیكشدن به او. بعد از درك این مطالب با كمى تأمل مىتوانى بفهمى كه هر كار یا حال یا سخنى كه تو را از مقامهاى بلند حضور در درگاه خدا دور سازد، مخالف مراد مولایت از مشرّفنمودن تو به این دعوت و میهمانى است. و راضى نمىشوى در خانهی میهمانىِ این پادشاه بزرگ از او روى بگردانى در حالىكه به تو روى كرده است.» (157)
به مؤمنین میفرماید: روزه بگیرید تا آن تقوایی را که به دنبالش هستید به شما نشان بدهم. کسی این مژدهی الهی را میفهمد که در راه رسیدن به آن تقوایی که عرض شد تلاشها کرده باشد و باز به نتیجهی مطلوب خود دست نیافته باشد.