خداوند خطر غفلتِ قلبی و عقلی نسبت به احکام الهی و نبوت انبیاء را اینطور گوشزد میکند که: «أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا»(98) ای پیامبر اینها که نبوت تو را نفی میکنند آیا سیری در زمین کردهاند تا با توجه به سرنوشت منکران نبوت، قلبی پیدا کنند که به کمک آن تعقل کنند؟پس در فرهنگ دینی، یک نوع تعقل هست که قلبی است. میفرماید: «فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها» اگر به سرنوشت منکران نبوت نظر کنند برای آنها قلبی ایجاد شود که بتوانند تعقل کنند. ما اسم این قلب را قلب محمدی(ص) میگذاریم. این عقلی است که از نور قلب، منور است. به همین جهت در عین تعقل، دارای احساسی است که حضور حق را در مییابد و قلبی که حضور حق را به دست میآورد، اهل ورع میباشد. علی(ع) میفرمایند: «العقلُ شجرةٌ أصلُها اَلتُّقی، و فرعُها ألحیاءُ، و ثَمرَتُها ألوَرعُ» عقل درختی است که ریشهی آن تقوا و شاخهی آن حیا و میوهی آن ورع است.(99)
یک وقت ما براساس دستوراتی که از طرف حزب و گروهمان میآید چیزهایی را برای خود حرام میکنیم، این حرام و حلالِ حزبی است و منجر به آن نوع وَرعی که قلب را آماده نظر به حق میکند نمیشود. این آن نیست که قرآن در موردش میفرماید: «فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِها» که انسان دارای شعوری شود که بین فهم و کشف جمع کند. امیرالمومنین(ع) این طور عاقل بودند که بین فهم و کشف جمع میکردند و توصیهی رسول خدا(ص) به حضرت که فرمودند به کمک عقلِ خود جلو برو توصیه به این نوع تعقل بود و شما آثار آن را در نهج البلاغه ملاحظه میکنید که حضرت چگونه حکمت و شهود را در سخنان خود جمع کردهاند.
از امام صادق(ع) داریم «أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ إِدْمَانُ التَّفَكُّرِ فِی اللَّهِ وَ فِی قُدْرَتِهِ»(100) بالاترین عبادت، تفکرِ دائمی در خدا و در قدرت او است. حضرت ما را دعوت به تفکر فیالله میکنند و این غیر از این است که فکر کنیم جای خدا کجاست و جنسش چیست، اینها نشانهی بیتفکری است. کسی که نمیفهمد تفکر چیست اینگونه سؤال میکند. تفکر در خدا عبارت است از سیر در اسماء و صفات الهی، تا انسان قلب خود را از حجابها آزاد کند و زمینهی تجلی انوار اسماء الهی را بر جان خود فراهم نماید. ورع از محارم الله با چنین تفکری حاصل میشود و با این تمرکز و تفکر است که انسان به حقیقت ورع در ماه رمضان دست مییابد و میرسد به جایی که سراغ خدا را میگیرد، وقتی از پیامبر خدا(ص) سراغ خدا را گرفت خدا بدون هیچ واسطهای با او حرف میزند و میفرماید: «اِنّیِ قَریب» من نزدیکم.