به لطف و كرم الهی در ماه رمضان ما را به ضیافتالله خواندهاند و ملاحظه فرمودید که در ضیافتالله شدیدترین توحید نصیب میهمان خدا میشود، از این رو ماه رمضان از این جهت با دو ماه رجب و شعبان با آنهمه برکات که در آن دو ماه هست، متفاوت است و آن دو ماه مقدمه بود تا انسان را شایستهی میهمانی در این ماه بکند. بزرگان دین به ما فرمودهاند: آن دو ماه را روزه بگیرید تا برای ماه رمضان آماده شوید. به قول بعضیها ماه رجب و شعبان برای ماه رمضان مثل اذان و اقامه برای نماز است و مقصد اصلی، ماه رمضان است و اگر رجب و شعبان را پاس داریم از نتایج عالیهی ماه رمضان محروم نمیشویم.
اگر خداوند فرصتهایی را در ماه رمضان برایتان پیش آورد تا بتوانید با دلی آرام به روزه و دعا و نماز بپردازید بدانید لطف بزرگی نصیب شما شده است و از شکر چنین لطفی غافل نباشید، و فراغتی را که جهت اُنس بیشتر با خودش برایمان فراهم کرده است، کم نگیرید. ملاحظه میکنید پیش از ظهر یا بعد از ظهرِ ماه رمضان فرصتی پیدا کردهاید که به دعاهای آن روز بپردازید این فرصت به این معنا است که خدا لطف و كرمی به ما كرده و ما را در فراغت قرار دادهاست تا در آن فرصتِ تنهایی به بهترین نحو میهمانش باشیم، معونهی ارتباط با خدا دو چیز است: یكی «گرسنگی» و دیگری «تنهایی» و این هر دو در ماه رمضان فراهم است تا میزبان به بهترین نحو از میهمان پذیرائی کند.
«وقتی انسان در میدان ماه رمضان به جایی رسید كه از مشاهدهی غیر حق روزهگرفت و رسید به اینکه: «لَیْسَ فِی الدَّارِ غَیْرُهُ دَیّار» در عالم هستی غیر از او دیّاری وجود استقلالی ندارد و با تمام وجود احساس کرد جز او هیچ مؤثری در عالم نیست، و متوجه شد همهجا او حاكم است و با کمال تعجب این حقیقت را ملاحظه کرد که: «إنّا لله وَ إنّا إلَیْهِ رَاجِعُونَ» همه از خداییم و همه به سوی او در سیر هستیم، در این حال انسان به توحید رسیده است».
آیا برای انسان زشت نیست كه وقتی مُرد، تازه به خدا برسد؟! اگر همین امروز در وسط خیابان حادثهای اتفاق افتاد مگر جز این است كه آن حادثه بهدست خدا بود و به او برمیگردد؟! پس باید همواره در منظر خود متوجه این حقیقتِ توحیدی باشید که «إنّا لله وَ إنّا إلَیْهِ رَاجِعُون» همهی ما با همهی لوازمِ زندگی از خدائیم و به او برمیگردیم و این مربوط به فردا نیست. این یک حقیقت است که همیشه در همهی امور عالم در جریان است. اینکه فعلاً ما اینجا نشستهایم لطف خداست، این لطف از اوست و به او برمیگردد. وقتی نور لامپ اتاق را روشن میكنید نور از لامپ تشعشع میکند و همین حالا به لامپ وصل است. رابطهی تمام موجودات عالم نسبت به خدا، حقیقتاً همینطور است. این عالم که همواره و در حال حاضر به سوی شما میآید، از خدا منشأ میگیرد و همین حالا به خدا برگشت دارد و قلب شما تصدیق میکند که هیچ چیز از حق منقطع و مستقل نیست. جایگاه روزه این است و چنین نتایجی را به همراه دارد که انسان به شدیدترین شکل به خدا نزدیک میشود و مییابد که «لَیْسَ فِی الدَّارِ غَیْرُهُ دَیّار» غیر او هیچ واقعیت مستقلی نیست، زیرا موجودات در ذات خود ممکن الوجوداند و ممکن الوجود لا اقتضا است، نه اقتضای وجود دارد و نه اقتضای عدم، پس آنچه در عالم واقعیت دارد نور جمال حضرت حق است که از آینهی ممکن الوجودها نمایان شده، هنر ما آن است که در هر منظری متوجه آن حقیقت یگانهای شویم که خود را به آن شکل ظاهر کرده است. گفت:
در هر چه بنگرم تو پدیدار آمدی
ای نانموده رخ، تو چه بسیار آمدی
روزهی ماه رمضان چگونه چنین معجزهای را در رابطه با توحید ایجاد میکند، من نمیدانم؛ ولی میدانم كه در ماه ضیافتالله چنین وعدهای را به روزهدار دادهاند و خلف وعده نمیکنند. خودتان میدانید؛ هركس به هرجا رسید از قلب توحیدی رسید. زیرا واقعیترین واقعیات، حضرت حق است که «عین وجود» است و هر کس از خداوند دور شد گرفتار وَهمیّات و خیالاتِ غیر واقعی میشود و هرکس به آن اندازهای که به خدا نزدیک شد به حقیقت نزدیک شده و از اصالت دادن به غیر خدا آزاد گشته است، تا آنجاکه کمال انبیاء(ع) به درجهی توحیدی آنها مربوط است، و در همین رابطه قرآن میگوید: «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ»(199) بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری دادیم. چون هیچ حقیقتی غیر از خدا اصالت ندارد و هر چیز در رابطه با خدا و در ازاء آن که مظهر اسماء و انوار الهی هست اصالت پیدا میکند. ده، دوازده ساعت گرسنگی این چنین توانایی را در توحیدی کردن انسان ندارد، این خاصیتی است كه خداوند به روزهی ماه رمضان داده است؛ خداوند به دنبال این است كه نور توحید خود را به ظهور آورد و قلب انسان روزهدار در ماه رمضان محل تجلی آن توحید است تا آن حدّی که قلب انسان آیهی شریفهی «إنّا لِلّه وَ إنّا إلَیْهِ رَاجِعُون» را بهخوبی تصدیق میکند و به خدا اظهار میدارد:
غیر تو هرچه هست سراب ونمایش است
کانجا نه اندک است و نه بسیارآمده
روزهدار در این مرحله در همهچیز نور وحدانی او را مشاهده میکند و خواهد گفت:
اینجا حلول، کفر بود، اتحاد هم
کینوحدتیاست لیک به تکرار آمده
آری وحدت است که در مظاهرِ ماهیات خود را مینمایاند بدون آنکه حلول یا اتحاد در میان باشد.
یک صانع استوصنع هزاران هزار بیش
جمله زنقد علم نمودار آمده
عکسی ز زیرِ پردهی وحدت عَلَم زده
در صد هزار پردهی پندار آمده
یک پرتو او فکنده، جهان گشته پرچراغ
یک تخم کِشته این همه پر بار آمده
در ماه ضیافتالله، معرفت به حقیقتِ توحید برای قلب سالک محقق میشود و قلب سالک، حقیقت توحید را تصدیق میكند، چون به تقوایی رسیده که تماماً به حقیقت یگانهی عالم نظر دارد و با آن چشمِ توحیدی میفهمد همواره داستان عالم عبارت است از: «إنّا لِلّه وَ إنّا إلَیْهِ رَاجِعُون».