تربیت
Tarbiat.Org

اصول کافی جلد 3
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

باب: باب دیگریست از این باب

بَابٌ آخَرُ مِنْهُ
أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عُمَرَ عَنْ یَحْیَى بْنِ أَبَانٍ عَنْ شِهَابٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ كَیْفَ خَلَقَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى هَذَا الْخَلْقَ لَمْ یَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً فَقُلْتُ أَصْلَحَكَ اللَّهُ فَكَیْفَ ذَاكَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ أَجْزَاءً بَلَغَ بِهَا تِسْعَةً وَ أَرْبَعِینَ جُزْءاً ثُمَّ جَعَلَ الْأَجْزَاءَ أَعْشَاراً فَجَعَلَ الْجُزْءَ عَشْرَةَ أَعْشَارٍ ثُمَّ قَسَمَهُ بَیْنَ الْخَلْقِ فَجَعَلَ فِى رَجُلٍ عُشْرَ جُزْءٍ وَ فِى آخَرَ عُشْرَیْ جُزْءٍ حَتَّى بَلَغَ بِهِ جُزْءاً تَامّاً وَ فِی آخَرَ جُزْءاً وَ عُشْرَ جُزْءٍ وَ آخَرَ جُزْءاً وَ عُشْرَیْ جُزْءٍ وَ آخَرَ جُزْءاً وَ ثَلَاثَةَ أَعْشَارِ جُزْءٍ حَتَّى بَلَغَ بِهِ جُزْءَیْنِ تَامَّیْنِ ثُمَّ بِحِسَابِ ذَلِكَ حَتَّى بَلَغَ بِأَرْفَعِهِمْ تِسْعَةً وَ أَرْبَعِینَ جُزْءاً فَمَنْ لَمْ یَجْعَلْ فِیهِ إِلَّا عُشْرَ جُزْءٍ لَمْ یَقْدِرْ عَلَى أَنْ یَكُونَ مِثْلَ صَاحِبِ الْعُشْرَیْنِ وَ كَذَلِكَ صَاحِبُ الْعُشْرَیْنِ لَا یَكُونُ مِثْلَ صَاحِبِ الثَّلَاثَةِ الْأَعْشَارِ وَ كَذَلِكَ مَنْ تَمَّ لَهُ جُزْءٌ لَا یَقْدِرُ عَلَى أَنْ یَكُونَ مِثْلَ صَاحِبِ الْجُزْءَیْنِ وَ لَوْ عَلِمَ النَّاسُ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ هَذَا الْخَلْقَ عَلَى هَذَا لَمْ یَلُمْ أَحَدٌ أَحَداً
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 73 روایة:1 @*@
ترجمه :
شهاب گوید: شنیدم امام صادق (ع) فرمود: اگر مردم مى‏دانستند كه خداى تبارك و تعالى این مخلوق را چگونه آفریده، هیچكس دیگرى را سرزنش نمیكرد، عرضكردم: اصلحك الله مگر چگونه بوده است؟ فرمود:
همانا خداى تبارك و تعالى اجزائى آفرید و آنها را تا 49 جزء رسانید، سپس هر جزئى را ده بخش كرد (تا جمعاً 490 بخش شد) آنگاه آنها را میان مخلوق پخش كرد، و بمردى یكدهم جزء داد و بدیگرى دو دهم تا بیك جزء كامل رسانید و بدیگرى یك جزء و یكدهم داد و بدیگرى یك جزء دو دهم و بدیگرى یك جزء و سه دهم تا بدو جزء كامل رسانید، سپس بهمین حساب بآنها داد تا بعالیترینشان 49 جزء داد، پس كسیكه تنها یك دهم جزء دارد نمى‏تواند، مانند دودهم جزء دار باشد و نیز آنكه دو دهم دارد مثل صاحب سه دهم نتواند بود و نیز كسى كه یك جزء كامل دارد، نمى‏تواند مانند داراى دو جزء باشد، و اگر مردم میدانستند كه خداى عزّوجلّ این مخلوق را بر این وضع آفریده هیچكس دیگرى را سرزنش نمى‏كرد (كه چرا این مطلب دقیق را نمى‏فهمى یا چرا فضایل و اخلاق حسنه كسب نمى‏كنى).
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیِّ بْنِ أَبِی عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّادٍ الْخَزَّازِ عَنْ عَبْدِ الْعَزِیزِ الْقَرَاطِیسِیِّ قَالَ قَالَ لِی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع یَا عَبْدَ الْعَزِیزِ إِنَّ الْإِیمَانَ عَشْرُ دَرَجَاتٍ بِمَنْزِلَةِ السُّلَّمِ یُصْعَدُ مِنْهُ مِرْقَاةً بَعْدَ مِرْقَاةٍ فَلَا یَقُولَنَّ صَاحِبُ الِاثْنَیْنِ لِصَاحِبِ الْوَاحِدِ لَسْتَ عَلَى شَیْ‏ءٍ حَتَّى یَنْتَهِیَ إِلَى الْعَاشِرِ فَلَا تُسْقِطْ مَنْ هُوَ دُونَكَ فَیُسْقِطَكَ مَنْ هُوَ فَوْقَكَ وَ إِذَا رَأَیْتَ مَنْ هُوَ أَسْفَلُ مِنْكَ بِدَرَجَةٍ فَارْفَعْهُ إِلَیْكَ بِرِفْقٍ وَ لَا تَحْمِلَنَّ عَلَیْهِ مَا لَا یُطِیقُ فَتَكْسِرَهُ فَإِنَّ مَنْ كَسَرَ مُؤْمِناً فَعَلَیْهِ جَبْرُهُ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 74 روایة:2@*@
ترجمه :
عبدالعزیر قراسیطى گوید: امام صادق (ع) بمن فرمود: اى عبدالعزیز ایمان مانند نردبانیست كه ده پله دارد و مؤمنین پله‏ئى را بعد از پله دیگر بالا مى‏روند، پس كسى كه در پله دوم است نباید بآنكه در پله اول است بگوید: تو هیچ ایمان ندارى تا برسد بدهمى (كه نباید چنین سخنى به نهمى بگوید) پس آنكه را از تو پست‏تر است دور نینداز كه بالاتر از تو ترا دور اندازد و چون كسى را یكدرجه پائین‏تر از خود دیدى، با ملایمت او را بسوى خود كشان و چیزى را هم كه طاقتش را ندارد بر او تحمیل مكن كه او را بشكنى زیرا هر كه مؤمنى را بشكند، بر او لازمست جبرانش كند.
توضیح : از مجموع این خبر و خبر سابق بدست مى‏آید كه خداى تبارك و تعالى بهر یك از افراد انسان، قابلیت و استعداد مخصوصى‏عنایت فرموده است كه ممكن نیست از آنمقدار تجاوز كند و بدرجه بالاترى كه استعدادش را ندارد برسد، ولى هر كس‏نسبت بمقدار استعداد و ظرفیت خدادادى خویش با فعلیت و ثبات از مادر متولد نمى‏شود، بلكه عطاء خداوند تنها قابلیت‏است و خود او باید با مجاهدت و كوشش در اكتساب استعداد، خود را بمرحله فعلیت برساند، ولى روایت ناظربكسانى است كه با این مرحله دیگران برخورد مى‏كنند و در واقع بهترین روش تعلیم و تربیت است كه در چند جمله‏كوتاه بیان شده است.
اولا مى‏فرماید: اگر تو در پله دوم و دیگرى در پله اول از علوم و معارف و اخلاقست ولى استعداد ترقى بپله دوم را دارد، او را مأیوس ودل شكسته مكن و باو مگو: تو قابل نیستى، چیزى نخواهى شد و ثانیاً درصدد تعلیم و تربیت او باش و ثالثاً از اوتوقع نداشته باش كه در یكروز و با چند جمله بدرجه تو رسد بلكه با نرمى و ملایمت و آهسته از او دستگیرى كن تابقدر استعدادش ترقى كند و رابعاً بدان كه اگر دل مؤمنى را شكستى و او را از تحصیل معارف دلسرد كردى بر تولازمست كه این شكست را جبران كنى و دو باره بتشویق و ترغیب او پردازى.
این بیان از نظر این بود كه مرحوم كلینى این دو روایت را از یك مورد دانسته و در یك باب ذكر فرموده است، ولى مى‏توان گفت كه‏روایت اول مربوط به استعداد و قابلیتهاى كلى افراد بشر است كه مختلف و متفاوتست، اما روایت دوم مخصوص‏استعداد ایمانى و درجاتى است كه هر مؤمنى مى‏تواند بآنها برسد، پس نباید روایت اول را در اینجا ذكر نمود، زیرامربوط بدرجات ایمان نیست.
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ ابْنِ مُسْكَانَ عَنْ سَدِیرٍ قَالَ قَالَ لِى أَبُو جَعْفَرٍ ع إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ عَلَى مَنَازِلَ مِنْهُمْ عَلَى وَاحِدَةٍ وَ مِنْهُمْ عَلَى اثْنَتَیْنِ وَ مِنْهُمْ عَلَى ثَلَاثٍ وَ مِنْهُمْ عَلَى أَرْبَعٍ وَ مِنْهُمْ عَلَى خَمْسٍ وَ مِنْهُمْ عَلَى سِتٍّ وَ مِنْهُمْ عَلَى سَبْعٍ فَلَوْ ذَهَبْتَ تَحْمِلُ عَلَى صَاحِبِ الْوَاحِدَةِ ثِنْتَیْنِ لَمْ یَقْوَ وَ عَلَى صَاحِبِ الثِّنْتَیْنِ ثَلَاثاً لَمْ یَقْوَ وَ عَلَى صَاحِبِ الثَّلَاثِ أَرْبَعاً لَمْ یَقْوَ وَ عَلَى صَاحِبِ الْأَرْبَعِ خَمْساً لَمْ یَقْوَ وَ عَلَى صَاحِبِ الْخَمْسِ سِتّاً لَمْ یَقْوَ وَ عَلَى صَاحِبِ السِّتِّ سَبْعاً لَمْ یَقْوَ وَ عَلَى هَذِهِ الدَّرَجَاتُ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 75 روایة:3 @*@
ترجمه :
سدیر گوید: امام باقر علیه السلام بمن فرمود: مؤمنین درجات مختلفى دارند: یكى داراى یك درجه و یكى داراى دو درجه و یكى سه درجه و یكى چهار درجه و یكى پنج درجه و یكى شش درجه و یكى هفت درجه است. پس اگر بخواهى بداراى یكدرجه تحمیل دو درجه كنى نتواند و اگر بر دو درجه تحمیل سه درجه كنى نتواند و اگر بر سه درجه تحمیل چهار درجه كنى نتواند و اگر بر چهار درجه تحمیل پنج درجه كنى نتواند و اگر بر پنج درجه تحمیل شش درجه كنى نتواند و اگر بر شش درجه تحمیل هفت درجه كنى نتواند و همه درجات به همین وضع است.
عَنْهُ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنِ الصَّبَّاحِ بْنِ سَیَابَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَا أَنْتُمْ وَ الْبَرَاءَةَ یَبْرَأُ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ بَعْضُهُمْ أَفْضَلُ مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ أَكْثَرُ صَلَاةً مِنْ بَعْضٍ وَ بَعْضُهُمْ أَنْفَذُ بَصَراً مِنْ بَعْضٍ وَ هِیَ الدَّرَجَاتُ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 76 روایة: 4 @*@
ترجمه :
صباح بن سیابه گوید: امام صادق (ع) فرمود: شما را با بیزارى چكار كه از یكدیگر بیزارى میجویید؟ همانا مؤمنین بعضى از بعض دیگر افضلند و بعضى از بعض دیگر نماز بیشتر است و بعضى از بعضى تیز بینیش بیشتر است و همین است درجات ایمان (كه خداى تعالى فرماید: «هم درجات عند الله» ).