تربیت
Tarbiat.Org

اصول کافی جلد 3
ابی‏جعفر محمد بن یعقوب کلینی مشهور به شیخ کلینی

پاورقی

1- ایمان اجمالى را ما در مقدمه جلد اول توضیح دادیم .
2- فرات : بسیار گوارا.
3- ولایـت (بـكـسـر واو) بـمعنى امارت و اولویت تصرف است كه در آیه ((و اولى الامر منكم )) بآن امر شده است و (بفتح واو) بمعنى محبت و یارى و اطاعت و اعتقاد بامامت است . مرحوم مجلسى گوید: معنى دوم در اینجا مناسبتر است .
4- مخاصم یا علم است و نام شخصى است و یا وصف بمعنى مناظره كننده .
5-ابـن قـتـیـبـه در ((مـصـبـاح )) گـویـد: دانـشـمـنـدان گـویـنـد: اسـتعمال كلمه تنزه در رفتن بسوى ییلاق و باغ و بوستان غلط است ، ولى بنظر من غلط نـیـسـت ، زیـرا تـنـزه بـمـعـنـى دور شدن است و چون غالبا باغ و بوستان تابستانى از منزل مسكونى دور است ، باین ملاحظه كلمه تنزه و مشتقاتش را در آن مورد بكار مى برند.
6- ویـل : در آمـدن بـدى و شـر، و دردمـنـد نـمـودن و مـصـیـبـت زده سـاخـتـن و نـیـز ویل ، واى و سختى است منتهى الادب ـ
7- آیـه در قـرآن بـایـن صـورت نیست ، مراجعه شود، گویا از اشتباهات نساخ یا تلفیق دو آیه است و یا نقل بمعنى شده .
8- راوى یـادش نـبـوده كـه حـضرت بلفظ اتیناك فرمود یا جئناك ولى هر دو بیك معنى است .
9-مـحـدث اسـتـر آبـادى گـویـد: مـقـصود از چهار در: اقرار بخدا و پیغمبر و آنچه پیغمبر آورده و مترجمین آنها (یعنى ائمه معصومین علیهم السلام ) است . -
10- تـنـعـم بـمـعـنى ننگ داشتن از كار زشت هم مى آید، پس مراد از آن در اینجا ننگ داشتن از آزار همسایه و رفیق است .
11- آیـه شـریـفـه در قـرآن كـریـم بـجـاى ((رسـوله )) كـلمـه ((الرسول )) دارد، و گویا نقل شده است .
12- حل : از اسماء اصواتست كه براى راندن شتر بكار میرود
13- در لغت عربى این جمله در موردى گفته مى شود كه سخن یاوه و نامربوطى از دهن شخصى در آید،
14- فرشتگان بزرگواریكه كار آنها نوشتن است .
15- دهـقـان ، مـعـرب دهـگان ، بمعنى صاحب ده یا رئیس ده است كه در این زمان او را كدخدا یا دهدار گویند.
16- ملتزم : قسمتى از دیوار پشت خانه كعبه
17- از ایـن جـمـله پیداست كه جمله اخیر روایت در نظر یكى از روات مظنون بوده و فرمایش امام را بطور قطع و یقین در خاطر سپرده بوده است .
18- این جمله در لغت عرب در مورد لاغرى زیاد گفته میشود.
19- گناهان انسان غالبا مربوط باعضاء و جوار حست ، ولى چون فرمان دهنده همه اعـضـاء و جـوارح قـلب است ارتكاب گناه باو نسبت داده شده است . 20- عرم ((بر وزن كـتـف )) مـوشـهائى كه سد را سوراخ كردند و اقوالى دیگرى هم در تفسیر آن گفته شده .
21- اگر چه سائل گناهان كبیره را از كتاب خدا خواسته بود، ولى سنت هم اعتبار كتاب را دارد، حتى در نظر شخص سائل بدلیل سكوت او وعدم اعتراضش .
22- ایـن جـمـله در عـربـى بـراى اظـهـار تـاءسـف و بـجـاى واى بـحـال مـن گـفـتـه مـى شود، و چون راوى گمان كرد: هر كس تكبر داشته باشد به بهشت نرود، این جمله را گفت .
23- اشاره بآیه شریفه افمن زین له سوء عمله فرآه حسنا.
24- اشاره بآیه شریفه و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا
25- اشـاره بـآیـه شـریـفـه یـمـنـون عـلیـك اءن اءسـلمـوا، قل لا تمنوا على اسلامكم بل الله یمن علكم اءن هدیكم للایمان .