بَابُ الْإِصْلَاحِ بَیْنَ النَّاسِ
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ أَبِى طَلْحَةَ عَنْ حَبِیبٍ الْأَحْوَلِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ صَدَقَةٌ یُحِبُّهَا اللَّهُ إِصْلَاحُ بَیْنِ النَّاسِ إِذَا تَفَاسَدُوا وَ تَقَارُبُ بَیْنِهِمْ إِذَا تَبَاعَدُوا
عَنْهُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَیْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع مِثْلَهُ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 297 روایة: 1@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) میفرمود: صدقهاى را كه خدا دوست دارد، اصلاح میان مردمست، زمانیكه اختلاف و فساد یابند و نزدیك ساختن آنها بیكدیگر زمانیكه از هم دور شوند.
عَنْهُ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَأَنْ أُصْلِحَ بَیْنَ اثْنَیْنِ أَحَبُّ إِلَیَّ مِنْ أَنْ أَتَصَدَّقَ بِدِینَارَیْنِ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 297 روایة:2@*@
ترجمه :
و فرمود: اصلاح كردنم میان دو نفر را نزد من محبوبتر است از اینكه دو دینار تصدق دهم.
عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ عَنْ مُفَضَّلٍ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع إِذَا رَأَیْتَ بَیْنَ اثْنَیْنِ مِنْ شِیعَتِنَا مُنَازَعَةً فَافْتَدِهَا مِنْ مَالِى
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 297 روایة:3@*@
ترجمه :
مفضل گوید: امام صادق (ع) فرمود: هرگاه میان دو نفر از شیعیان ما نزاعى دیدى، از مال من فدیه بده (یعنى هر چه ادعا میكند از مال من باو بده تا طرف را رها كند).
ابْنُ سِنَانٍ عَنْ أَبِى حَنِیفَةَ سَابِقِ الْحَاجِّ قَالَ مَرَّ بِنَا الْمُفَضَّلُ وَ أَنَا وَ خَتَنِى نَتَشَاجَرُ فِى مِیرَاثٍ فَوَقَفَ عَلَیْنَا سَاعَةً ثُمَّ قَالَ لَنَا تَعَالَوْا إِلَى الْمَنْزِلِ فَأَتَیْنَاهُ فَأَصْلَحَ بَیْنَنَا بِأَرْبَعِمِائَةِ دِرْهَمٍ فَدَفَعَهَا إِلَیْنَا مِنْ عِنْدِهِ حَتَّى إِذَا اسْتَوْثَقَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا مِنْ صَاحِبِهِ قَالَ أَمَا إِنَّهَا لَیْسَتْ مِنْ مَالِى وَ لَكِنْ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع أَمَرَنِى إِذَا تَنَازَعَ رَجُلَانِ مِنْ أَصْحَابِنَا فِى شَیْءٍ أَنْ أُصْلِحَ بَیْنَهُمَا وَ أَفْتَدِیَهَا مِنْ مَالِهِ فَهَذَا مِنْ مَالِ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 297 روایة:4@*@
ترجمه :
ابو حنیفه مقدم حاج گوید: من و دامادم درباره میراثى نزاع میكردیم كه مفضل بما رسید، ساعتى بر سر ما ایستاد و سپس گفت: بمنزل من آئید. ما رفتیم و او میان ما بچهار صد درهم صلح داد و آن پول را هم خودش بما داد و از هر یك از ما نسبت بدیگرى تعهد گرفت (كه دیگر ادعا نكنیم) سپس گفت: بدانید كه این پول از مال من نبود. بلكه امام صادق (ع) بمن دستور داده كه هرگاه دو نفر از ما شیعه در موضوعى نزاع كردند. میان آنها صلح دهم و از مال آنحضرت فدیه دهم و مصرف كنم، پس این پول از امام صادق (ع) است.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْمُصْلِحُ لَیْسَ بِكَاذِبٍ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 298 روایة:5@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) فرمود: مصلح درغگونیست.
شرح : كسیكه بقصد اصلاح میان دو نفر سخنى از جانب یكى از آنها بدیگرى بگوید كه او نگفته باشد، و علم برضایت او هم داشته باشد، این سخن دروغ حرام نیست و برخى گفتهاند دروغ اصطلاحى نیست. اگر چه دروغ لغوى باشد، زیرا دروغ اصطلاحى آنستكه علاوه بر عدممطابقت با واقع، گوینده آن مذموم و نكوهیده باشد، و در اینمورد مذموم نیست.
در هر حال فقهاء شیعه رضوان الله تعالى علیهم باستناد این خبر و دو خبر دیگر، این مورد را یكى از مستثنیات دروغ شمرده و حرام ندانستهاند، زیرا اگر قبح وزشتى دروغ ذاتى باشد، رجحان دفع افسد بفاسد از مستقلات عقلیه است، و اختلاف و كشمكش میان دو نفر گاهى دامنه پیدامىكند و بدو فامیل و دو كشور میرسد و خونریزیها و زیانهاى ماى و عرضى بسیار ببار مىآورد، و چه بسا بوسیله یك دروغ مصلحتآمیز بتوان از این مفاسد جلوگیرىكرد. در اینصورت عقل حكم میكند كه بخاطر دفعآن مفاسد بزرگ این فاسد كوچك انجام شود، اگر چه از اطلاق اخبار استفاده میشود كه مطلق كدورت و اختلاف میان دو نفر اگر چه به خونریزى و خسارتى هم منجر نگردد، مبغوض و منفور شارع است وقبحشاز قبح دروغ بیشتر است، زیرا اسلام باتحاد و الفت مسلمین اهمیت بسیارى قائل شده و جماعات و زیارت مؤمن و عبادت مریض و هدیه بردن و سلام كردن و سیر كردن و پوشانیدن مؤمن و دهها دستور اخلاقى دیگر را بمنظور تحكیم روابط دوستى میان مسلمینقرار داده است و نیز نهى از غیبت و بهتان و ستم و خلف وعده و سوء ظن و زنا و بلكه نهى از خود دروغ هم بدین منظور است. پس میتوان گفت كه حرمت دروغ و وجوب راستى براى اینستكه میانمسلمین كدورت و اختلافى پیدا نشود، و هرگاه راستگوئى موجب كدورت و اختلاف شود حرمت دروغ از میان میرود، چنانچه نظیر این موضوع در باب تقیه هم ذكر مىشود.
عَلِیٌّ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ إِسْمَاعِیلَ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فِی قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَ تَتَّقُوا وَ تُصْلِحُوا بَیْنَ النَّاسِ قَالَ إِذَا دُعِیتَ لِصُلْحٍ بَیْنَ اثْنَیْنِ فَلَا تَقُلْ عَلَیَّ یَمِینٌ أَلَّا أَفْعَلَ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 298 روایة:6@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) درباره قول خداى عزوجل: «خدا را معرض سوگندهاى خود مسازید كه نیكوكار و پرهیزكار و مصلح میان مردم باشید، 224 سوره 2» فرمود: هرگاه ترا براى اصلاح میان دو تن خواندند، مگو سوگند خوردهام كه این كار را نكنم.
شرح : در تفسیر آیه شریفه دو قولست: اول آنكه كلمه «ان تبروا» بر وجه اثبات باشد. دوم آنكه بر وجه نفى و حرف «لا» در تقدیر باشد.
بنا بر وجه دوم معنى آیه اینستكه خدا را مانع كارهاى خیرى كه بر آنها سوگند یاد كردهاند مسازید یعنى اگر سوگند یاد كردهاید كه مثلا احسان نكنید و میان مردم اصلاح ننمائید، باین سوگند وفادار نباشید و هرگاه مورد احسان و اصلاحى پیش آمد انجام دهید و كفاره سوگند را بدهید وتفسیر امام على علیه السلام مناسب این معنى است، ولى بنا بروجه اول معنى آیه اینستكه: خدا را معرض سوگندهاى خود مسازید، یعنى همواره بخدا سوگند نخورید تانیكوكار و با تقوى و مصلح میان مردمباشید.
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ مُعَاوِیَةَ بْنِ وَهْبٍ أَوْ مُعَاوِیَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَبْلِغْ عَنِّى كَذَا وَ كَذَا فِى أَشْیَاءَ أَمَرَ بِهَا قُلْتُ فَأُبَلِّغُهُمْ عَنْكَ وَ أَقُولُ عَنِّى مَا قُلْتَ لِى وَ غَیْرَ الَّذِى قُلْتَ قَالَ نَعَمْ إِنَّ الْمُصْلِحَ لَیْسَ بِكَذَّابٍ إِنَّمَا هُوَ الصُّلْحُ لَیْسَ بِكَذِبٍ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 299 روایة:7@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) به معاویة بن وهب یا عمار، راجع باموریكه باو دستور داده بود، فرمود از جانب من چنین و چنان بگو، معاویه گوید: عرض كردم: فرموده شما را بآنها برسانم و خودم هم آنچه را شما فرمودهاید و چیزهاى دیگرى را كه نفرمودهاید بگویم؟ فرمود: آرى، مصلح درغگو نیست (همانا این صلح است نه دروغ).