بَابُ الْعَصَبِیَّةِ
توضیح : مراد به عصبیت و تعصب مذموم كه در این باب مفاسدش ذكر مىشود آنستكه: حمایت و طرفدارى از فامیل و دوست رفیق شود، در راه ستم یا عقیده باطل، و همچنین طرفدارى كردن از مذاهب باطله پدران و دفاع از جهل و گمراهى و پایدارى بر عقیدهاى كه انسان داشتهو فهمیده باطلست تعصب مذمومست.
و نزدیك به معنى تعصب است حمیت وانقة كه خدایتعالى فرماید: اذ جعل فى قنوبهم الحمیة، حمیة الجاهلیة و اما تعصب در راه حق و طرفدارى از عقاید صحیحه و حمایت أهل حق چه خویش باشد و چه بیگانه محمود و پسندیده و گاهى واجب و لازم است.
مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ دَاوُدَ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ مَنْصُورِ بْنِ حَازِمٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَةَ الْإِیمَانِ مِنْ عُنُقِهِ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 419 روایة:1@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) فرمود: كسى كه تعصب برد یا برایش تعصب برند (در صورتیكه به آن تعصب راضى باشد) رشته ایمانرا از گردن خویش باز كرده است.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ وَ دُرُسْتَ بْنِ أَبِی مَنْصُورٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ تَعَصَّبَ أَوْ تُعُصِّبَ لَهُ فَقَدْ خَلَعَ رِبْقَ الْإِیمَانِ مِنْ عُنُقِهِ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 419 روایة:2@*@
ترجمه :
رسولخدا صلى الله علیه و آله فرمود: (مانند روایت اول).
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّكُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَنْ كَانَ فِى قَلْبِهِ حَبَّةٌ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّةٍ بَعَثَهُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ الْجَاهِلِیَّةِ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 419 روایة:3@*@
ترجمه :
رسولخدا صلى الله علیه و آله فرمود: هر كه در دلش باندازه دانه خردلى عصبیت باشد خدا او را روز قیامت با اعراب جاهلیت مبعوث كند.
أَبُو عَلِیٍّ الْأَشْعَرِیُّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ یَحْیَى عَنْ خَضِرٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ مَنْ تَعَصَّبَ عَصَبَهُ اللَّهُ بِعِصَابَةٍ مِنْ نَارٍ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 420 روایة:4@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) فرمود: هر كه تعصب كند خدا دستمال و سربندى از آتش بسر او بندد.
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِى نَصْرٍ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ مِهْرَانَ عَنْ عَامِرِ بْنِ السِّمْطِ عَنْ حَبِیبِ بْنِ أَبِى ثَابِتٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ع قَالَ لَمْ یُدْخِلِ الْجَنَّةَ حَمِیَّةٌ غَیْرُ حَمِیَّةِ حَمْزَةَ بْنِ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ ذَلِكَ حِینَ أَسْلَمَ غَضَباً لِلنَّبِیِّ ص فِی حَدِیثِ السَّلَى الَّذِی أُلْقِیَ عَلَى النَّبِیِّ ص
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 420 روایة:5@*@
ترجمه :
على بن الحسین علیهما السلام فرمود: هیچ حمیتى به بهشت نرود، مگر حمیت حمزة بن عبدالمطلب زمانیكه براى حمایت پیغمبر صلى الله علیه و آله خشم كرد و مسلمان شد، در داستان شكمبهاى كه بر سر پیغمبر صلى الله علیه و آله انداختند.
شرح : داستان شكمبه در روایت 1213 ج 2 ص 340 ذكر شد. و اما داستان اسلام آوردن جناب حمزه را مختلف نوشتهاند، آنچه از این حدیث شریف پیداست همان داستان شكمبه انداختن ابوجهل روى سر پیغمبر صلى الله علیه و آله بوده است كه در ابتدا تعصب حمزه را برانگیخت و با وجود آنكه مسلمان نبود بحمایت برادرزاده خود (حضرت صلى الله علیه و آله) برخاست، ولى چنانكه مورخین ذكر نمودهاند حمزه در آنجا به ابوجهل گفت:اكنئون كه تو برادر زادهام را دشنام مىدهى منهم دین و عقیده او را دارم، اگر مىتوانى مرا برگردان، ولى چون بخانه برگشت مردد شد و گفت: خدایا! اگر دین او درست است، قلب مرا آشنا كن و گرنه مرا از این گرفتارى (حمایت بیجا) نجات ده، و شب را با كمالناراحتى بسر برد و چون صبح شد، نزد پیغمبر صلى الله علیه و آله رفت و گفت: پسر برادر! براى من پیش آمدى كرده كه راه چاره آنرا نمیدانم، آیا دین تو هدایت است و صواب یا گمراهى و خطا، پیغمبر صلى الله علیه و آله به او متوجه شد و او را موعظه كرد و بشارت داد وانذار فرمود: تا خدا ایمانرا از بركت فرمایشات آنحضرت در دل او افكند، حمزه گفت: شهادت دهم كه تو صادقى، دینت را اظهار كن كه من یاور تو هستم.
عَنْهُ عَنْ أَبِیهِ عَنْ فَضَالَةَ عَنْ دَاوُدَ بْنِ فَرْقَدٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ كَانُوا یَحْسَبُونَ أَنَّ إِبْلِیسَ مِنْهُمْ وَ كَانَ فِى عِلْمِ اللَّهِ أَنَّهُ لَیْسَ مِنْهُمْ فَاسْتَخْرَجَ مَا فِى نَفْسِهِ بِالْحَمِیَّةِ وَ الْغَضَبِ فَقَالَ خَلَقْتَنِى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِینٍ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 420 روایة:6@*@
ترجمه :
امام صادق (ع) فرمود: ملائكه مىپنداشتند شیطان از آنها است ولى در علم خدا از آنها نبود تا بسبب حمیت و تعصب باطن خود را اظهار كرد و گفت: «مرا از آتش (روشن) آفریدهاى و او را از خاك (تیره) خلق كردهاى».
شرح : ملائكه مىپنداشتند شیطان هم مانند آنها مقدس و مطیع خداست و هرگز گناه و نافرمانى نمیكند ولى تنها حمیت و خود خواهى او موجب شد كه نهان پلید خود را آشكار كرد و به آدم علیه السلام سجده نكرد پس از حمیت و تعصب بپرهیزید.
عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ وَ عَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْقَاسَانِیِّ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ الْمِنْقَرِیِّ عَنْ عَبْدِ الرَّزَّاقِ عَنْ مَعْمَرٍ عَنِ الزُّهْرِیِّ قَالَ سُئِلَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع عَنِ الْعَصَبِیَّةِ فَقَالَ الْعَصَبِیَّةُ الَّتِی یَأْثَمُ عَلَیْهَا صَاحِبُهَا أَنْ یَرَى الرَّجُلُ شِرَارَ قَوْمِهِ خَیْراً مِنْ خِیَارِ قَوْمٍ آخَرِینَ وَ لَیْسَ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ أَنْ یُحِبُّ الرَّجُلُ قَوْمَهُ وَ لَكِنْ مِنَ الْعَصَبِیَّةِ أَنْ یُعِینَ قَوْمَهُ عَلَى الظُّلْمِ
@@اصول كافى جلد3 صفحه: 421 روایة:7@*@
ترجمه :
از على بن الحسین علیهما السلام راجع به عصبیت پرسیدند، فرمود: عصبیتى كته صاحبش بسبب آن گنهكار است اینستكه كسى بدان قوم خود را از نیكان قوم دیگر بهتر داند، ولى دوست داشتن كسى قوم خود را عصبیت نیست، بلكه كمك كسى قوم خویش را بر ستم از جمله عصبیت است.