رسول خدا(ص) میفرمایند: «الرُّؤْیا ثَلاثٌ: مِنْها اَهاویلُ الشَّیْطان لِیَحْزُنَ بِها ابْنَ ادَمَ وَ مِنْها ما یَهُمُّ بِهِ الرَّجُلُ فی یَقْظَتِهِ فَیَراهُ فی مَنامِهِ، وَ مِنْها جُزْءٌ مِنْ سِتَّةٍ وَ اَرْبَعینَ جُزْءً مِنَ النُّبُوَّةِ»(57) رؤیا سه گونه است؛ یا القائاتی است كه شیطان القاء میكند تا فرزندان آدم را نگران كند، و یا از آن رؤیاهایی است که هرچه انسان در بیداری مورد توجه قرار داده در خواب با آنها روبهرو میشود و یا رؤیاهایی است که جزئی از چهل و شش جزءِ نبوت است.
رؤیاهای نوع اول طوری است که شیطان به جهت آمادگی انسانها میتواند خیالات آنها را تحت تأثیر وسوسههای خود قرار دهد تا آنها را از ادامهی راه بندگی مأیوس کند، در خیالات شما تصرف میکند تا در خواب با اعمالی خلاف شرع روبهرو شوید. باید متوجه بود که نباید به این نوع رؤیاها اعتنا کرد و نباید خود را با این نوع رؤیاها - که شیطان برای نگران کردن ما ایجاد کرده- ارزیابی کنیم.
چنانچه ملاحظه فرمودید حضرت رسول اکرم(ص) بعد از آن که نوع دوم از رؤیاها را -که تحت تأثیر اموری ایجاد شده که در بیداری به آنها توجه کردهایم- متذکر میشوند، نوع سومی از رؤیاها را مطرح میکنند که از جنس نبوت است و نفس ناطقه میتواند همانند نفس ناطقهی پیامبران خدا، با ارتباط با مبانی غیبِ عالم، متوجه حقایقی از حقایق عالم شود. رؤیاهای رحمانی که انسان در آنها با حقایق عقلی روبهرو میشود، در این قسم قرار دارند. از آنجایی که در خواب حسّ انسان در میدان نیست، اگر نفس ناطقه مستعد اُنس با حقایق باشد شرایط چنین اُنسی بهخوبی فراهم است، همینطور که عرفا در بیداری میتوانند نظرِ خود را از محسوسات منصرف کنند و قلب خود را به سوی حقایقِ معنوی سوق دهند، تا آنجایی که در بیداری با حقایق معنوی مرتبط میشوند و از تجلیات آن معانی در خیال خود نیز بهرهمند میگردند. در شرح حال مرحوم آیتالله «آقا جمال گلپایگانی» هست که فرمودند: به قبرستان رفتم دیدم از بعضی از قبرها دستهایی بیرون است. یعنی دستهای اینها هنوز به طرف دنیا دراز است، این صورتِ حقیقیِ این واقعیت است كه دستان آنها خالی است و میخواهند از دنیا چیزی بگیرند. این به جهت آن است که آیت الله آقا جمال گلپایگانی(ره) چشم خود را از مظاهری که خداوند به اهل دنیا داده، منصرف کرده و لذا نفس ناطقهی او در بیداری نیز با حقایق عالم و صورت خیالیهی آن عالم مرتبط گشته است.
امامصادق(ع) به مفضّل میفرمایند: «فَكِّرْ یَا مُفَضَّلُ فِی الْأَحْلَامِ كَیْفَ دَبَّرَ الْأَمْرَ فِیهَا فَمَزَجَ صَادِقَهَا بِكَاذِبِهَا فَآنها لَوْ كَانَتْ كُلُّهَا تَصْدُقُ لَكَانَ النَّاسُ كُلُّهُمْ أَنْبِیَاءَ وَ لَوْ كَانَتْ كُلُّهَا تَكْذِبُ لَمْ یَكُنْ فِیهَا مَنْفَعَةٌ بَلْ كَانَتْ فَضْلًا لَا مَعْنَى لَهُ فَصَارَتْ تَصْدُقُ أَحْیَاناً فَیَنْتَفِعُ بِهَا النَّاسُ فِی مَصْلَحَةٍ یَهْتَدِی لَهَا أَوْ مَضَرَّةٍ یَتَحَذَّرُ مِنْهَا وَ تَكْذِبُ كَثِیراً لِئَلَّا یَعْتَمِدَ عَلَیْهَا كُلَّ الِاعْتِمَاد»(58) ای مُفَضَّل در مورد رؤیا فكر كن كه چگونه خداوند در مورد آنها تدبیر بهكارگرفته و راست و دروغ آنها را به هم درآمیخته؛ اگر همهی رؤیاها راست بود، مردم همه پیامبر بودند و اگر همه دروغ بود، در رؤیا فایدهای نبود، پس چنین مقرر فرموده که گاهی صادق باشد و مردم از آن در مصلحتی که باید به سوی آن هدایت یابند، فایده ببرند و ضرری را که باید از آن حذر کنند، دفع نمایند، و بسیاری از خوابها دروغ میباشند تا مردم بر آنها اعتماد کامل نکنند.
از این روایت میتوان فهمید که باید با دقت و احتیاط با رؤیاهای خود برخورد کنیم و به هر خواب و هر تعبیر خوابی اهمیت ندهیم.
در فرمایش امام محمد باقر(ع) از قول رسول خدا(ص) داریم كه: «إِنَّ رُؤْیَا الْمُؤْمِنِ تُرِفُّ بَیْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ عَلَى رَأْسِ صَاحِبِهَا حَتَّى یُعَبِّرَهَا لِنَفْسِهِ أَوْ یُعَبِّرَهَا لَهُ مِثْلُهُ فَإِذَا عُبِّرَتْ لَزِمَتِ الْأَرْضَ فَلَا تَقُصُّوا رُؤْیَاكُمْ إِلَّا عَلَى مَنْ یَعْقِل»(59)رؤیای مؤمن بین زمین و آسمان بر سر صاحبش در پرواز است تا آنكه خودش آن را برای خود تعبیر كند، یا دیگری برای او تعبیر نماید. پس آنگاه كه تعبیر كرد، به زمین میآید و قطعی میشود پس خواب خود را جز برای انسان خردمند نقل نکنید. ملاحظه فرمایید چگونه حضرت نقش تعبیر خواب را مهم میدانند. حسن بن جَهْم مىگوید: از ابوالحسن(ع) شنیدم كه فرمود: در زمان پیامبر اكرم(ص) زنى در خواب دید كه ستون خانهاش شكسته، پس خدمت پیامبر (ص) رسید و خواب خود را به پیامبر عرض كرد. پیامبر(ص) فرمود: شوهرت با خوبى و خوشى از سفر سر مىرسد. شوهر او كه در سفر بود همانگونه كه پیامبر(ص) گفته بودند بیامد. بار دیگر شوهر او به سفر رفت و آن زن دوباره به خواب دید كه ستون خانهاش شكسته است. باز خدمت پیامبر(ص) رسید و خوابش را عرض كرد. پیامبر به او فرمود: شوهرت به خوبى و خوشى از سفر سر مىرسد، و شوهر او همان گونه كه پیامبر گفته بود از سفر بیامد. شوهر او براى بار سوم به سفر رفت و آن زن در خواب دید كه ستون خانهاش شكسته، ولى او این بار خواب خود را براى مردی منفیباف و شوم بازگو کرد، و آن مردِ بدسرشت به او گفت شوهرت خواهد مُرد. این خبر به گوش پیامبر(ص) رسید و ایشان فرمودند: چرا این مرد، خواب آن زن را تعبیرى نیكو نكرد؟60
روزی مهدی عباسی از معبِّرهای دربار پرسید: «من چند سالِ دیگر حکومت میکنم؟»! همه درماندند تا یكی از آنها گفت: قربان! سیسال دیگر شما حكومت میکنید، میپرسد به چه دلیل میگویی؟ جواب میدهد به دلیل اینکه امشب شما سی یاقوت قرمز در خواب میبینید که در حال شمردن آن هستید و هر کدام دلیل یک سال حکومت شما است. اتفاقاً آن شب خلیفه سی یاقوت قرمز در خواب میبیند! سایرین از معبّر پرسیدند از کجا گفتی؟ گفت: به او القا كردم كه در خواب اینچنین ببین او هم با ذهن خود به دنبال سی یاقوت قرمز گشت و خیال او آن را ساخت. آن معبّر این تصوّر را به او داد كه «تو سی یاقوت قرمز خواب میبینی» نفس ناطقهی خلیفه هم این تصور را با خود به خواب برد و در خیال خود آن را ایجاد کرد.61 به همین جهت نمیتوان بر روی خواب خیلی تكیهكرد. چون ممکن است خوابی که دیدهاید با واقعیت ارتباط نداشته باشد و صورتی باشد كه خیالاتتان ساخته است.