ممکن است این سؤال برای عزیزان مطرح شود که اگر «منِ» انسان مجرد است و محدود به مکان خاصی نیست، چرا انسان خود را در بدنش احساس میکند؟ در جواب به این سؤال باید عنایت داشته باشید، وقتی هم كه از بدنتان منصرف میشوید، خودتان را در جایی حس میکنید كه نظرتان به آنجاست، بنابراین با اینکه نفسِ انسان مکانمند نیست تا در مکان خاصی باشد ولی به هر جا نظركند خود را در آنجا احساس میکند و این بدینمعنی نیست که نفس در آنجا قرار دارد. وقتی روشن شد حقیقت انسان بدون بدن، خودش است و بدن در حقیقت انسان دخالت ندارد پس باید بدانید اینکه حس میكنید در بدنتان هستید به علت آن است که به بدنتان نظر دارید، همینطور که چون به عالم ماده نظر دارید، حسمیكنید در عالمِ مادهاید، در حالی که اگر با ریاضتهای شرعی توجه خود را به عالم معنویت و غیب معطوف کنید، خود را در آن عالم احساس میکنید. همینطور که در ریاضتهای معمولی و تمرکزهای مربوط به آن نوع ریاضت، طرف با اینکه در این اطاق است ولی تمام توجه خود را به اطاق کناری میاندازد و از آنچه آنجا اتفاق میافتد خبر میدهد و احساس میکند در آن لحظه در آن اطاق قرار دارد، همینطور که مرتاضها از صدها کیلومتر آن طرفتر خبر میدهند. اینها از استعدادهای نفسِ مجردِ خود در اموری استفاده کردهاند که البته بهترین بهرهبرداری از نفس نیست. نفس ناطقه استعداد آن را دارد که با عالم ملکوت مرتبط شود ولی بالاخره اگر انسان تمام وجود خود را به این موضوع سوق داد تا ببیند در چهارصد كیلومتری چه خبر است، از آن طرف هم ریاضتهای مناسبِ این طلب را انجام داد، خود را در چهارصد کیلومتری محلی مییابد که اکنون بدن او در آنجا هست و آنچه را در چهارصد كیلومتر آن طرفتر میگذرد میبیند.
پس اینكه خودتان را در تنتان حسمیكنید، نه به این جهت است كه شما همین تن هستید و به این جهت نفس شما در تن قرار دارد، بلكه به این جهت است كه توجهتان به تن است. انصراف از تن، باعثمیشود كه به هر جا توجه کنید، دقیقاً خودتان را همانجا احساس نمایید. با توجه به این مقدمات و مباحثی که إنشاءالله بعداً پیش میآید بهتر میتوان متوجه این نکته شد که اگر كسی توانست خود را از كل عالمِ دنیا بالاتر بیاورد، خود را در عالم برزخ حس میكند. در همین رابطه وجود مقدس پیامبر(ص) میفرمایند: «الآنَ قیامَتی قائِمٌ»(38) هم اکنون قیامت من قائم است. اینطور نیست که حضرت بعداً به قیامت بروند. این ما هستیم که توجه خود را به دنیا انداختهایم و سپس به کمک حضرت عزرائیل(ع) توجه ما از دنیا کنده میشود و به عالم برزخ و قیامت میافتد و خود را در آنجا مییابیم. معرفت نفس دستگاهی است که ما را متوجه این قاعده میکند که نفس انسان چون مجرد است و محدود به مکان خاصی نیست، میتواند هماکنون خود را در برزخ و قیامت بیابد. دوستانی که مایلند فعالیت فكری و دینی داشته باشند اگر بحثهای نفسشناسی را خوب كاركنند، تصوراتشان نسبت به آموزههای دینی درست میشود و منظور آیات و روایات را بهتر میفهمند همینطور که منظور حضرت(ص) از «الآن قیامت من قائم است» برای شما روشن شد.
همینطور که انسان نه میخوابد و نه چرت میزند بلکه همینکه بدن او خوابید و نفس از بدن منصرف شد، حرکتش در عالم دیگر شروع میشود، در مرگ هم همینطور است که چون نفس از بدن منصرف شود، در عالَمی دیگر حاضر میگردد و از آنجایی که خودش در آن عالم حاضر میگردد، تمام افکار و خیالات خود را هم با خود میبرد.