تربیت
Tarbiat.Org

خویشتن پنهان (شرح ده نکته از معرفت نفس)
اصغر طاهرزاده

راز رؤیای حق

رؤیای حق عبارت‌است از آنچه نفس ناطقه در هنگام خواب در اثر ارتباط با عالم مافوق عالم ماده با آن روبه‌رو می‌شود، حال یا نفس ناطقه با سبب غیبیِ حادثه‌ای روبه‌رو می‌شود كه بعداً در «ظرف مكان و زمان» خاص محقَّق می‌گردد که به آن «رؤیای صادقه» گویند، و یا با حقیقتی روبه‌رو می‌شود که معانی معنوی در جان انسان پدید می‌آورد که به جهت پیام‌های معنوی که به همراه دارد به آن رؤیای رحمانی می‌گویند، هرچند ممکن است آن پیام‌های معنوی در قوه‌ی خیال نیز به صورتی مناسبِ جنبه‌ی معنوی‌اش ظهور کند مثل خواب حضرت ابراهیم(ع) در مورد ذبح حضرت اسماعیل(ع).
در مورد رؤیای صادقه و علت آن باید عنایت داشته باشید که آنچه در عالم ماده به صورت تفصیل و در زمان و مکان خاص واقع می‌شود، در عالم مجردات به صورت جامع از ابتدا موجود بوده است، زیرا خداوند با یک اراده همه‌ی عالم را خلق کرده و بر همین مبنا می‌فرماید: «وَ ما اَمْرُنا إلا واحِدَةٌ»(50) «اَمْر» یعنی ایجاد دفعی و یک‌مرتبه که مربوط به عالم مجردات است و لذا معنی آیه عبارت از آن است که: ایجاد ما چیزی نیست مگر یک ایجاد. ولی برای ظهور آنچه خداوند جهت عالم ماده اراده کرده است، تقدم و تأخر هست و تا مرحله‌ی اوّلی آن چیز ظهور نیابد مرحله‌ی بعدی ظاهر نمی‌شود. مثلاً برای این‌كه امروز ظهور کند باید دیروز ظهور می‌کرد و می‌رفت تا امروز ظهور کند. خداوند من و شما را در همان وقتی كه همه‌ی عالم را اراده ‌كرد، اراده ‌كرده است اما من فرزند پدرم هستم، پس ابتدا باید پدرم را خلق کند تا پیرو آن من نیز ظهور کنم و خلق بشوم. پس همه‌ی حادثه‌ها قبل از ظهور در عالم ماده، به صورت جامع در عالم مجردات موجودند و نفس ناطقه می‌تواند در خواب با وجود مجرد و جامع آن حادثه‌ها روبه‌رو ‌شود و در نتیجه آن حالتِ جامع - مطابق صورتی که بعداً در عالم ماده ظاهر و خلق می‌گردد- در خیال آن شخص تجلی کند، و انسان قبل از آن‌که آن حادثه را در عالم ماده مشاهده کند، در خیال خود بیابد - البته به همان صورتی که بعداً در بیرون از ذهن واقع می‌شود- و این است راز رؤیاهای صادقه.
اگر کسی اشکال کند با فرض مطلب فوق، جبر به میان می‌آید، چون قبل از این‌که انسانی در عالم ماده کاری را با اراده‌ی خود انجام دهد آن کار در عالم مافوقِ ماده واقع شده و او مجبور است آن کار را مطابق آنچه در عالم مجردات واقع شده انجام دهد. جواب خواهیم داد این اشکال وارد نیست زیرا وقتی انسان در خواب با سبب غیبی حادثه‌ای روبه‌رو می‌شود در عالم بیداری با آن حادثه، اختیاراً به همان صورتی که آن حادثه واقع می‌شود، روبه‌رو می‌گردد. مثلاً همین‌طور که بنده در حال حاضر با اختیار و انتخاب خود، این‌جا نشسته‌ام، ممکن است شما بنده را دیروز در این صحنه، در خواب دیده باشید. این‌که شما دیروز این صحنه را در خواب دیده‌اید دلیل نمی‌شود تا من مجبور بوده‌ام به این‌جا بیایم بلکه من با اختیار خود اینجا آمده‌ام. مثل این‌که «دیروز خداوند می‌دانسته شما به این‌جا می‌آیید» و مسلّم همان‌طور که شما امروز با اختیار خود این‌جا آمده‌اید، او می‌دانسته، چون خداوند علم به واقع دارد همان‌طور که حادثه‌ها واقع می‌شوند و علم خدا به اختیار و انتخاب ما، ما را مجبور به آن انتخاب نمی‌کند. واقعیتِ بنده آن است که موجودی مختار هستم و لذا در خواب هم با همان واقعیتی که بنده هستم، با من روبه‌رو می‌شوید که فردا با همین اختیارم آن کار را انجام می‌دهم.
پس ملاحظه فرمودید نفس ناطقه به علت تجردی که دارد می‌تواند با وجود عقلیِ یك حادثه در خواب ارتباط پیدا كند، سپس آن وجود عقلی را در موطن خیال خود متمثّل کند و به صورتی مناسبِ صورت جزئی خارجی در آورد، به همان صورتی که در عالَم ماده حادث می‌شود. علامه حسن زاده آملی«حفظه‌الله» در کتاب «عیونِ مسائل نفس» می‌فرمایند:
«قوه‌ی عاقله، حقایقی را از دیار مرسلات و کلیاتِ نوریه دریافت می‌کند، این حقایق بدون آن‌که از منزلت رفیع‌شان کاسته شود به قالب‌های ساده‌تر و مواطن و جایگاهای پائین‌تری تنزل داده می‌شوند، هر موطن و جایگاهی حکم خاصی دارد و در عین حال بین مواطن اصلی و حقیقت نخستین و مراتب نازله و رقیقه، مماثلت و محاکات برقرار است و یکی از منازل و مواطن نازله، مَصنَع خیال است و خیال مظهر اسم اعظم مصوِّر است. بنابراین خیال، مدرَکات عقل را در کارخانه‌ی خود به تصویر می‌کشد ـ چه در خواب و چه در بیداری ـ به شکلی که هر صورت با معنایش که همان معنای مُدرَک عقلی است، مناسب باشد. در همین رابطه وقتی ما چیزی را در خواب می‌بینیم ابتدا آن را تعقل کرده‌ و سپس تخیل نموده‌ایم. رؤیای صادقه در حقیقت، نتیجه‌ی ارتباط نفس با مبادی عالیه‌ی نوریه است. این معانی و حقایق به وسیله‌ی قوه‌ی عاقله دریافت می‌گردد و توسط قوه‌ی مخیله صورت و شکل به آن داده می‌شود. ارتباطِ نفس با حقایق نوریه نتیجه‌ی انصراف نفس از نشئه‌ی دنیوی است. اگر این انصراف در حال یقظه و بیداری هم اتفاق بیفتد همین ارتباط بین نفس و حقایق نوریه حاصل می‌گردد ... این آمادگی برای درک حقایق نوریه درجه به درجه بالا می‌رود».
با توجه به مطلب فوق، حتی اگر نفس در حالت بیداری با مبانی برزخی یا عقلیِ چیزی روبه‌رو شد می‌تواند پیش‌بینی کند آینده چه پیش می‌آید.
نفس ناطقه دارای مراتب عقلی و مثالی و مادی است، در موطن عقل معانی بدون صورت و ماده قرار دارند و در موطن مثال صورتِ بدون ماده قرار دارد و خواب دیدن‌ وقتی صورت می‌گیرد که نفس ناطقه بتواند با صورت‌های مثالی روبه‌رو گردد و در موطن مادی از بدن به عنوان ابزاری جهت استکمال روح استفاده می‌کند.