با توجه به مطالبی که گذشت میتوان نتیجه گرفت هر اندازه تجرد انسان شدیدتر باشد و بیشتر حجابهای بین خود و حقایقِ موجود را رفع کرده باشد احساس حضورِ حق و وجود قیامت برایش راحتتر است. بر همین اساس است که انسان در ماه رمضان پس از تضعیف جنبهی جسمانی و غلبهی جنبهی روحانی، طالب نظر به حق میشود و حق را تا آنجا به خود نزدیک احساس میکند که خداوند به رسول خود میفرماید: «إذَا سَئَلَکَ عِبَادِی عَنِّی، فَإنِّی قَرِیبٌ، اُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إذَا دَعَانِ»(192) ای پیامبر چون بندگان من از تو سراغ مرا میگیرند، من نزدیکم، تقاضای هر بندهی متقاضی را اجابت میکنم. آری بنده در آن شرایط آنچنان به خداوند نزدیک شده که خداوند بدون واسطه میفرماید: من نزدیکم. این به جهت شدتیافتن جنبهی تجرد انسان است که موجب احساس حضور خدا میشود وگرنه خداوند همیشه و همهجا حاضر است، هر چند افراد متوجه حضور او نباشند. همینکه انسان در ماه رمضان کمی به جنبهی تجرد خود دست یافت جانش احساس میکند گویا خدا در نزد اوست و لذا از رسول خدا(ص) سراغ خدا را میگیرد؛ آنقدر انسان در آن شرایط آماده است که خودِ خداوند آن بنده را مورد خطاب قرار میدهد که «عزیزم! من که اینجا هستم». این یعنی اگر انسان از طریق ریاضتهای شرعی جنبهی مجرد خود را شدت ببخشد با خدایی که دارای حضور مطلق در همهی عوالم است، مرتبط میشود و حضور او را حسّ میکند، هرچند ظهور او را باید در مظاهر اسماء بنگرد. احساس حضور خداوند در عالم، معرفتی صحیح و اخلاقی سالم و آدابی درست نیاز دارد وگرنه هر کافری میداند خدا وجود دارد، خدا را حسکردن کار اولیاء الهی است.
وقتی روشن شد «هر اندازه موجودْ مجردتر است، حاضرتر است»، و «خداوند متعال چون دارای تجرد مطلق است، دارای حضور مطلق است و در همهی عوالمِ وجود حاضر است و از هر موجود مجردی حاضرتر است، انسان احساس میكند با همهی خداوند در ارتباط است و مییابد كه خداوند تماماً با اوست و او هم تماماً میتواند با خدا باشد، مییابد كه تمام خدا را دارد و تمام خدا با او روبهروست و ارتباط او با خدا یك ارتباط شخصی است به این معنی که گویا خدا فقط خدای اوست و در این رابطه هركس خدای شخصیِ خود را دارد. این به جهت آن است که خداوند مجرد مطلق است و حضورش از همهی مجردات در عالم شدیدتر میباشد و لذا بیش از همهی مجرداتْ نزد هر انسانی بهتمامه حاضر است، مگر اینكه انسان توجه خود را به غیر خدا برگردانده باشد و خودش را از خدا دور كند، در حالیكه همیشه خداوند از همه چیز به او نزدیكتر است. به گفتهی فخرالدین عراقی:
عارفان چون که ز انوار یقین سرمه کشند
دوست را هر نَفَس اندر همه اشیا بینند
در حقیقت دو جهان آینهی ایشان است
که بدو در رخ زیباش هویدا بینند
خوش دلان از رخش امروز بهشتی دارند
نه بهشتی که دگر طایفه فردا بینند