معرفت نفس، معرفتی است جهتدار كه به شناختِ حقیقتِ جامعِ واحدی به نام «نفس مجرد انسانی» منجر میشود و راه رسیدن به «حقیقتِ جامع اَحدی» یعنی خداوند را باز میكند. ولی باید متوجه بود این معرفت، غیر از علومی است كه با «جمع اطلاعات» بهدست میآیند. در «علوم رسمی» انسان اطلاعات زیادی کسب میکند ولی از حقیقت خود و حقیقت عالَم غافل است و در واقع از همه چیز غافل است و در همین رابطه امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «كَیْفَ یَعْرِفُ غَیْرَهُ مَنْ یَجْهَلُ نَفْسَه»(27) چگونه انسان میتواند غیر خود را بشناسد در حالیكه به خودش جاهل است؟! چون وقتی انسان حقیقت خود را نشناخت و رابطهی وجودی با خود برقرار نکرد با هیچ چیزِ دیگری نمیتواند رابطهی وجودی برقرار کند تا به حقیقت آنچیز پی ببرد. به همین جهت امامان(ع) بر معرفت نفس تأکید میکنند چون در آن صورت انسانها در دعوت قرآن به سیر در آفاق موفق میشوند و میتوانند به ملکوت آسمان و زمین نظر کنند.
وقتی انسان از طریق «معرفت نفس» وارد رابطهی حضوری با اسماء الهی شد که منشأ همهی مخلوقاتاند میتواند مخلوقات را درست ببیند و در آن صورت احساس یك نحوه نزدیكی با كلمات معصومین(ع) را در خود مییابد.