چنانچه ملاحظه فرمودید؛ از جمله رؤیاها، رؤیاهایی است که نفس ناطقه با اصلِ موضوع و مبانی غیبی امور مرتبط میشود و معانی مناسب با آن حقیقتِ غیبی را در خود احساس میکند و به شعوری معنوی یا علمی منتقل میشود که در این حال ممکن است خیال او صورتی مناسب آن معانی بسازد، مثل همان که از زبان یک روحانی در خواب تذکراتی میگیرد. یا این که میبیند در حال جمعكردن كثافت است که صورتِ صفتِ جمعآوری مال دنیا را به او نشان دادهاند و در همین رابطه رسول خدا(ص) میفرمایند: «الدّنیا جیفةٌ وَ طالِبُها كلاب»(53) دنیا کثافت است و طالب و مشتاق آن سگان میباشند. چون نفس مبارک رسول خدا(ص) معنی این عمل را میشناسد و کسی هم که در خواب با معنی جمعآوری دنیا مرتبط شود و آن معنی در خیالش تجلی نماید با صورت جمع کردن کثافت روبهرو میشود و از این طریق به او آگاهی میدهند که مال دنیا سرگین و كثافت است.
با توجه به نکات فوق میتوان فهمید بسیاری از رؤیاها یک نوع تذكّر معنوی است برای کسانی که روحشان آمادهی ارتباط با مبادی غیبی شده است. مثلاً طرف در خواب میبیند كه دستش آلوده به كثافت است و هر چه تلاش میکند تا آبی پیدا كند، آب پیدا نمیشود، میخواهند او را متذکر کنند او به مال حرام آلوده شده و هنوز هم جبران نکرده است. این نوع خوابها برای نفسی است که مال حرام را بد میداند و به این صورت به او تذکر میدهند. تا نفس انسان نحوهای از تجرد پیدا نکند نمیتواند این نوع خوابها را ببیند بر این مبنا گفته میشود بعضی از رؤیاها به خودی خود برای انسان یک نوع تذکر معنوی است که در قالب صورتهایی که برای او مأنوس است به وی میرسند، ولی باز تأکید میشود از آنجایی که در خواب، خیال انسان بسیار فعّال است و پرشهای انحرافی بسیاری دارد نمیتوان به رؤیا اعتماد كـرد.
صاحب كتاب «تحفالعقول» از قول پیامبر خدا(ص) آورده كه حضرت فرمودند: «لَا یَحْزَنْ أَحَدُكُمْ أَنْ تُرْفَعَ عَنْهُ الرُّؤْیَا فَإِنَّهُ إِذَا رَسَخَ فِی الْعِلْمِ رُفِعَتْ عَنْهُ الرُّؤْیَا»(54) اگر رؤیا از كسی برداشته شد، نباید نگران باشد؛ زیرا وقتی كسی راسخ در علم شود، رؤیا از او برداشته میشود. چون رؤیاها صورتهایی هستند در موطن خیال که با نزدیکی نفس ناطقه به عالم عقل، در خیال تجلی کرده و در بسیاری موارد با وَهمیات و آرزوها ترکیب شده است، حال اگر إنشاءالله نفس ناطقهی شما با خودِ حقیقت روبهرو شد و در آن مرتبه سیر کرد و کمتر به مرتبهی خیال توجه نمود، به این معنا خوابدیدن از شما برداشته میشود. از این روایت چنین برداشت میشود که خوابندیدن دلیل بر ضعف نیست ممکن است دلیل بر این باشد كه در موقع خواب، نفس ناطقهی انسان بیشتر با خودِ حقیقت روبهرو میشود، مثل انسانهای حکیم که بیشتر به معانی و سنتها توجه دارند. البته اینطور نیست که نفس ناطقه وقتی در علم راسخ شد مرتبهی خیال او بهکلّی نفی شود بلکه در چنین مواردی غلبه بر عقل است و نه بر خیال، ولی به وقتش به خیال هم نظر دارد و از آن بهره میگیرد، به همین جهت انبیاء و اولیاء(ع) هم خواب میبینند ولی رؤیاهای آنها پاک و خالص است و در همین راستا دستور دادهاند اگر انسان دائم در حال طهارت باشد و با وضو بخوابد از رؤیاهای پراکنده آزاد میشود زیرا طهارتِ جسم موجب طهارت باطن میگردد. رسول خدا(ص) در همین رابطه میفرمایند: «أصدقكم رؤیاً أصدقكم حدیثاً»(55) کسانی از شما رؤیایشان صادقتر است که راستگوتر باشند. وقتی انسان در زندگی صادق نباشد روحش در جهات غیر واقعی سیر میکند و همین امر موجب میشود تا در خواب صورتهای خیالی او نیز جهت انحرافی بگیرد. همینطور که اگر ذهن انسان در بیداری تحت تأثیر صورتهای تحریک کننده باشد به همان اندازه خیالش از کنترلش خارج میشود و وقتی در چنین حالتی به خواب رفت همان خیالاتِ واهی خواب او را از صورتهای پراکنده پر میکند.
مرحوم محدث نوری در جلد چهارم كتاب «دارالسلام» میفرماید: اگر انسان نسبت به خوراكش مواظبت داشته باشد و دقت كند كه چه چیز بخورد و چه مقدار بخورد، روح او قدرت سیر در اكناف آسمانها را مییابد. وگرنه برعكس: پرخوری، موجب جَوَلان شیطان در قلب و خیال انسان، در خواب و بیداری میشود.
قرآن میفرماید: «لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلى ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ»(56) و هرگز چشمان خود را به نعمتهاى مادّى، كه به گروههایى از کفار دادهایم، میفكن. یکی از راهها جهت تجربهی خوابهای نورانی این است که به دنیا و امکانات اهل دنیا خیره نشویم تا ذهنمان از آن نوع صورتها پر نگردد. عبادات برای این است که جهت جان ما از دنیا به سوی پروردگارمان سوق پیدا کند لذا وقتی میگویید: «اللهُ اكبر»، دارید قلب را به کبریائی حق منتقل میکنید.