اگر قوهی خیال تحت تأثیر شدید عالَم خارج باشد، صورتهای مرتبط با عالم خارج در رؤیا دخالت میكند و صورت رؤیاهای انسان متناسب با صورتهایی میشود که از عالم خارج در خود دارد، همچنانكه صفات روحیِ شخص، مثل عداوت و عجب و تكبّر و حرص و طمع، در خواب در خیالات او تأثیر میگذارند، همانطور در بیداری صفات روحی در خیالات انسان مؤثر است. بر همین مبنا فرمودهاند: اگر انسان میخواهد خوابهایش صادق باشد باید خودش صادق باشد.
وقتیکه تخیلات نفسانی تحت تأثیر عوامل طبیعی مثل خستگی یا گرسنگی یا تشنگی یا پُری مِعده باشد، این عوامل موجب میشود تا نفس انسان تصوراتی را در خواب در خود بسازد، چون نفس ناطقهی او با توجه به همین خصوصیات به خواب رفته است. مثلاً اگر هوای اطاقی که خوابیده است گرم باشد، ممکن است در خواب احساس کند در زیر آفتاب سوزان مشغول کار است و یا اگر انسان بدبینی است در خواب با حادثههای آزار دهنده روبهرو میشود، لذا میتوان گفت: نفس انسان همان تأثیراتی را در خودش حكایت میكند که با خود دارد یعنی شما در خواب، با «خود»ی كه خیالات را برداشته و به خواب رفته روبهرو هستید. به گفتهی مولوی:
آدمی را فربهی هست از خیال
گر خیالاتش بود صاحب جمال
ور خیالاتش نماید ناخوشی
میگذارد همچو موم از آتشی
میتوان گفت هر رؤیایی نظر به حقیقت ندارد هر چند هر رؤیایی تعبیری دارد كه بعضاً تعبیر آن مربوط به عوامل طبیعی و یا عوامل اخلاقی میباشد.
معبِّر یا تعبیرکنندهی خواب میتواند صورتهای دیدهشده در خواب را عبور دهد و به سرمنشأشان برساند، حال یا منشأ آنها اموری است درونی که ما به ازاء خارجی ندارند و یا منشأ آنها اموری است که ریشه در خارج دارند و در آینده واقع میشوند. حضرت یوسف(ع) صورتی را كه عزیز مصر در خواب دید به سرمنشأش عبوردادند و از قحطی که کشور مصر در سالهای آینده در پیش داشت خبر دادند. همینطور که ممکن است کسی در رؤیای خود سگی را ببیند که به او حمله کرده و معبّر سرمنشأ آن را نفس امّارهی طرف ببیند و به او تذکر دهد: به نفس امّارهاش میدان داده است.
بعضی از رؤیاها در عین آنکه در خیال انسان صورتی را ایجاد میکنند، آن صورت به نحوی با حوادث خارجی ارتباط دارد زیرا نفس ناطقه از یک طرف با سبب غیبی آن حادثه مرتبط میشود و از طرف دیگر خیال انسان صورتی مناسبِ معنای آن سبب غیبی میسازد و انسان در خواب با آن صورت روبهرو میشود و مثلاً میگوید: در خواب با آب زلالی روبهرو شدم که هرگز آبی به زلالی آن ندیدهام. در حالی که آن آب، صورت علمِ توحید است در خیال او که از انگیزههای دنیایی پاک است و نفس ناطقه از یک طرف با سبب غیبی و معنوی آن آب که علم توحید است مرتبط شده و از طرف دیگر خیال او صورتی مناسبِ آن معنا ایجاد کرده که همان صورت آب است.
اگر بپرسید رؤیاهایی كه با حوادث خارجی ارتباط دارند و نفس ناطقه توانسته قبل از وقوع آنها در خارج، با سبب غیبی آنها مرتبط باشد، آیا تحت تأثیر خیالات ما قرار میگیرند، جواب خواهیم داد، آری. زیرا ما انسانها همواره با خیالات خود همراه هستیم و هر روز در زندگی خود بر خیالات خود میافزائیم. اگر در باغ و صحرایی رفتید و با چشم خود زیباییهایی را مشاهده کردید، صورت آن زیباییها در خیال شما باقی میماند و در هنگام بیداری به عنوان خاطرهی خوش با آنها زندگیمیكنید، در خواب هم همین كار را میكنید و نفس ناطقهی شما به جایی میرود و چیزهایی را میبیند و صورت آنها در خیالتان باقی خواهد ماند، منتها بعضی از آن خیالات حاصل ارتباط نفس ناطقه است با سببهای غیبی در عالم عقل که در موطن قوهی واهمه از حالت معنا به حالت صورت در آمده و با سایر خیالات شما ترکیب شده است و بعضی از خیالات، حاصلِ صفات انسان است و ریشه در سببهای غیبی خارج نفس ندارند.
قرآن خوابهایی را نام برده كه از رابطهی بین آنچه شخص در خواب با آن روبهرو شده و بین عالَم خارج حكایت دارد. مثل خواب حضرت ابراهیم(ع) نسبت به ذبح فرزندشان در آیهی 105 سورهی صافات(46) و یا رؤیای حضرت یوسف(ع) در آیهی 4 سورهی یوسف و یا رؤیای دو رفیق همزندانی حضرت یوسف(ع) در آیهی 36 سورهی یوسف(47) و یا رؤیای پادشاه مصر در آیهی 43 سورهی یوسف و یا رؤیای رسولخدا(ص) در رابطه با فتح مكه در آیهی 27 سورهی فتح(48) تمامی اینها رؤیاهایی است که با عالَم خارج رابطه دارد و صِرف خیالات نیست.
قرآن در آیات فوق روشن میکند خوابهایی هست كه خبر از آینده میدهند تا اگر كسی پرسید: آیا رؤیا اصلاً اصالت دارد یا نه؟ بتوانیم عرض کنیم بعضی از رؤیاها اصالت دارند و به این جهت ما به این نوع رؤیاها، رؤیاهای حق میگوئیم، به اعتبار آن که قرآن از زبان حضرت یوسف(ع) آنها را چنین وصف میکند «وَرَفَعَ أَبَوَیْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ یَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِیلُ رُؤْیَایَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّی حَقًّا»(49) بعد از آن که یعقوب(ع) و برادران یوسف به او سجده کردند یوسف گفت ای پدر این است تأویل رؤیای من که خداوند آن را حق قرار داد.