سؤال: نظر شما در اینكه خوابهایمان را با كتابهای تعبیر خواب تعبیركنیم چیست؟
جواب: اشکال ندارد از کتابهای مطمئن در این امر الهام بگیرید ولی همینطور که ملاحظه فرمودید احوال و افکار افراد در تعبیر خواب بسیار نقش دارند و صورتِ مأنوسِ شما و یا خلقیات شما تعبیر خواب را برای شما متفاوت میکند. روایت از حضرت صادق(ع) داریم كه میفرمایند: «جَنِّبُوا مَسَاجِدَكُمُ الشِّرَاءَ وَ الْبَیْعَ وَ الْمَجَانِینَ وَ الصِّبْیَان»(69) مساجد خود را از خرید و فروش و دیوانگان و کودکان دور بدارید. چون با این کارها و این افراد، فضای معنویِ مسجد از بین میرود. نقل است که مرحوم علامهی حلّی قبل از اینكه به نماز بایستند، در آستانهی مسجد میایستادند و کودکان را به مسجد راه نمیدادند. ایشان امیرالمؤمنین(ع) را به خواب میبینند كه او را از آن کار نهی میکنند. دوباره فردا مثل روز قبل مانع ورود بچهها به مسجد میشود و دوباره حضرت را در خواب میبیند که او را از آن کار نهی میکنند، دوباره فردا به کار خود ادامه میدهد و مانع ورود بچهها به مسجد میشود، شب سوم باز حضرت را به خواب میبیند که او را با عتاب از آن کار نهی میکنند. علامهی حلّی در همان عالَم خواب به حضرت عرض میکند اگر صد بار دیگر هم بفرمائید که من این کار را نکنم من کار خودم را ادامه میدهم چون ما در بیداری روایتهای شما را داریم كه فرمودهاید بچههای خردسال را به مساجد راه ندهیم، و چون خواب معتبر نیست، ما كار خودمان را میكنیم. حضرت خوششان میآید و میفرمایند: «اَنتَ مُحَقِّقٌ» تو به واقع محقق هستی و از آن به بعد لقب محقق حلّی را بر علامهی حلّی گذاردند.
ممكن است بگوئید: چرا باید همین خوابی را که «علامهی حلّی» به «محقق حلّی» معروف شد معتبر بدانیم؟ اگر بناست به هیچ خوابی اعتماد نكنیم، پس به همین خواب هم نمیشود اعتماد كرد، عنایت داشته باشید كه بعضی رؤیاها مرتبط با واقعیت است و شواهد صحت آن در خودش هست. خوابهایی كه امکان دارد در تأیید آنها شواهدی پیدا کرد میتوان تا حدّی پذیرفت ولی در هر حال نباید خواب را برای خود جزء زندگی قرار داد و براساس آن تصمیم گرفت.
سؤال: چرا وقتی انسان در خواب است، نمیفهمد كه خواب است، و چرا علامهی حلّی فهمید كه خواب است؟ آیا وقتی كه آدمی مثل علامهی حلّی بفهمد كه در خواب است میتواند در خواب به ارادهی خود كارهایی بكند و یا به ارادة خودش بیدار بشود؟
جواب: در خواب انسان فقط با ملکات خود روبهروست و آن نوع اختیاری که در عالم بیداری دارد آنجا ندارد و علامهی حلّی هم براساس ملکهی علمیاش که میداند به خواب نباید اعتماد کرد عمل میکند. ولی اینکه میفرمائید در خواب انسان نمیفهمد که خواب است، عمومیت ندارد چون همانطور که بعضی مواقع ما علم به علم خود داریم میتوانیم علمِ به خوابِ خود هم داشته باشیم.
سؤال: در جلسهی قبل گفتید: آن كسی كه خواب میبیند، نفسش در خواب و در آن عالَم حاضر شده است، در این جلسه میفرمائید در خواب با صورتهایی كه در خیالات تجلی کرده است روبهرو میشوید. آیا نفس ما در خواب در آن عالم حاضر نمیشود و فقط خیالات ما تحت تأثیر صورتهایی است که از عالم غیب تجلی کرده؟
جواب: آری هرکس در خواب با نفسش روبهرو میشود، اما نفس دارای مراتبی است که یکی از مراتب آن خیال اوست. نفس ناطقه با حقایق مجردِ خارجی روبهرو میشود و خیال او تحت تأثیر آنها صورتهایی مناسب آن حقایق ابداع میکند. مگر در بیداری شما همین كار را نمیكنید؟! همین حالا که شما دارید من را میبینید نفس شما بر اساس دریافتهایی که از خارج دارد در خیالِ شما صورتی مناسبِ وجودِ خارجی من ابداع میکند. شما در خواب در عالَمی دیگر حضور دارید و تحت تأثیر واقعیات آن عالم قرار میگیرید، به طوری که عقل شما یک طور از آن عالم بهرهمند میشود و خیال شما طوری دیگر و چون بیدار شدید آن تجربیات را با خود به همراه میآورید که اگر برایتان مهم بود در حافظهتان میماند وگرنه به طور طبیعی انسان وقتی از عالم خواب به عالم بیداری منتقل میشود، مشهودات عالم خواب را فراموش میکند مگر مسائل خاص و قابل توجه را. همان طور که وقتی از عالم بیداری وارد عالم خواب میشویم چیزی از عالم بیداری در یاد نداریم و متوجه حالات بیداریمان نیستیم زیرا موطن و عالم انسان عوض شده و تنها ملکات نفسانی با او همراهاند. علت اینکه اغلب مردم بعد از مرگ در هنگام سئوال مَلَکین قادر به پاسخ نیستند همین مسئله است که عالم آنها تغییر کرده و همهی آنچه را در دنیا به علم حصولی یافته بودند در آن موطن نمییابند و تنها آن سؤالاتی را میتوانند پاسخ دهند که به علم حضوری در جان خود دارند و با سلوک و توجه خاص و حضور قلب در عبادات به دست آوردهاند و همراه معرفت ناب قلبی و مداومت در ذکر و فکر و تأدب به آداب شریعت و سلب توجه از دنیا ، به دست آوردهاند.