هر کس، طالب سعادت دنیوی و اخروی است و کسی یافت نمیشود که رستگاری را طلب نکند. اگر هم انحرافی از فردی سر میزند، بدان جهت است که راه سعادت را نمیشناسد و به جای مسیر سعادت، بیراههای را برگزیده که به شقاوت و خسران منتهی میشود. خداوند برای رسیدن به سعادت که خواستهای همگانی است، وسایل و ابزار کافی را در اختیار انسان نهاده است:
بخشی از این وسایل عبارتند از اراده، قدرت و اختیار که به وسیله انسان رقم میخورند؛ اما بخشی از آنها، شرایط و زمینههایی هستند که خداوند مستقیما آنها را تأمین میکند؛ نظیر توفیق الهی که باید ضمیمه ارده انسان شود تا او به مقصد برسد. پس همه مراحل و خواستهها، تنها با تصمیم انسان محقق نمیشود بلکه در کنار اراده، باید شرایط بیرونی که از اختیار و اراده انسان خارج هستند نیز فراهم شوند؛ مثلا گاهی انسان تصمیم میگیرد درس بخواند؛ اما برای توفیق در این کار باید رفیق مناسب و استاد شایسته داشته باشد و از سلامت جسمی و روحی نیز برخوردار باشد.
چنان که گفتیم، مدبر این امور هم که به بعد اختیاری حیات انسان و جنبه تکاملی وی مربوط میشود، خداوند است. او بر اساس ربوبیت عام خود و صفت رحمانیت و فیاضیت که گستره هستی را در بر میگیرد، به تدبیر و هدایت عام همه هستی میپردازد و همه موجودات را از رحمت رحمانیه خویش برخوردار میسازد؛ هدایت و رحمت عامی که خداوند متعال از زبان حضرت موسی علیهالسلام درباره آن میفرماید:
قال ربنا الذی اعطی کل شیء خلقه ثم هدی؛(112)
گفت: پروردگار ما کسی است که هر چیزی را خلقتی که در خور اوست داده، سپس آن را هدایت فرموده است.
علاوه بر این تدبیر، ربوبیت و رحمت عام که انسان نیز مشمول آن است، انسان از ربوبیت، تدبیر ویژه و رحمت خاص خداوند نیز بهره میبرد و خداوند بر اساس رحمت رحیمیه خود، زمینههای تکامل و توفیق رسیدن به کمال را در اختیار او مینهد و او را از هدایت خاص خود برخوردار میسازد. زمینه، استعداد و ظرفیتهای استفاده از رحمت خاص خدا برای همه انسانها فراهم است؛ اما در مقام اثبات و خارج، تنها مؤمنان هستند که عملا از هدایت و رحمت خاص خدا بهره میبرند و با گزینش طریق هدایت و ایمان به خدا، در ادامه مسیر نیز پیوسته از توفیقات الهی برخوردار می شوند و در نهایت، به سرمنزل مقصود و سعادت میرسند. البته متناسب با لیاقت، اراده و خواست مومنان، سطح بهره مندی آنان از صفت رحیمیت الهی نیز متفاوت میشود. و چه بسا فاصله بین درجهای از بهرهمندی از رحمت خاص الهی با درجهای که بندگان برگزیده خدا بدان رسیدهاند، برای ما قابل تصور نباشد.
با توجه به آنچه گفته شد، وقتی نماز میخوانیم، باید متوجه مضمون سوره حمد باشیم: اولا بدانیم که خداوند، پروردگار و صاحب اختیار همه هستی است و هر کس و هر چیزی در مالکیت خداوند است و هر کاری با اراده و مشیت او انجام میپذیرد و فیاضیت مطلق و رحمت عام خداوند باعث ایجاد و افاضه همه موجودات شده است؛
ثانیا بدانیم که خداوند، نسبت به حوزه رفتار اختیاری انسان ربوبیت تشریعی دارد و اوست که مسیر هدایت و تکامل ما را ترسیم میکند، و با استفاده از راهکارها، زمینهها و توفیقاتی که نصیب ما میشود، میتوانیم به کمال واقعی انسان و سعادت جاودانی نایل شویم. در این صورت تردیدی باقی نمیماند که باید با خداوند انس پیدا کنیم و با همه وجود به او عشق بورزیم و اورمان را به او واگذاریم و در اطاعت از او کوتاهی نکنیم.
اینجاست که لطف خاص الهی رفیق راه میشود و هر قدر توجه ما به خدا و درک مقام بندگی او فزونی گیرد، لطف خداوند بیشتر میشود و بهره ما از رحمت رحیمیه الهی افزایش مییابد، و صد البته که عنایت و توفیقات و پاداش الهی فزونتر از رفتار شایستهای است که از ما سر میزند:
من جاء بالحسنة فله عشر امثالها و من جاء بالسیئة فلا یجزی الا مثلها؛(113)
هر که کار نیکی آورد، ده چندان آن پاداش دارد و هر که کار بدی آورد، جز همانند آن کیفر نبیند.
اگر ما یک قدم به سوی خدا برداریم، او ده قدم به سوی ما بر میدارد. توجه به این نکته که اگر ما کاری را برای خدا انجام دهیم، او ده برابر به ما پاداش میدهد و اگر یک یا الله بگوییم، او ده بار به ما لبیک میگوید، باعث می شود که توجه ما در نماز بیشتر معطوف خداوند گردد و عبادت ما خالصانهتر و عمیقتر انجام گیرد.