تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

بازتاب درک غنا و کمال بی نهایت خداوند

توجه به معنای صمد در سوره توحید و اعتقاد به این که خداوند کامل مطلق و غنی بالذات است، انسان را وامی‏دارد که این اعتقاد را که هرچه هست از آن خداست و هرچه دیگران دارند نیز از آن اوست در زندگی خویش نمود عینی و عملی بخشد. اگر به نوع افراد بنگریم، مشاهده می‏کنیم که برای تأمین نیازهای زندگی خویش، تأمین معاش و رسیدن به پست و مقام کمابیش به دیگران توسل می‏جویند و با تملق و خواهش می‏کوشند که به خواسته‏های خود دست یابند.
کسی که تلاش می‏کند به مقامی دست یابد و مدتی بر مسندی تکیه زند، هم برای رسیدن به آن مقام محتاج مردم است و باید نظر آنان را جلب کند و هم برای حفظ آن مقام باید خود را وامدار دیگران بداند و سعی کند که با تأمین نظر آنها مقام خود را حفظ کند.
پس کسی که برای تأمین معاش یا رسیدن به مقام اعتباری و زودگذر دنیوی خود را محتاج دیگران می‏یابد و برای آنها اصالت قائل است و از این رو از هر راهی می‏کوشد که نظر آنان را تأمین کند، خود را بنده آنها ساخته است.
طبیعی است که هر کسی به دیگران احتیاج دارد؛ مثلا کسی که می‏خواهد درس بخواند، دیگران باید شرایط لازم و فضای آموزشی کافی را در اختیار او قرار دهند. همچنین در سایر شئون زندگی افراد به یکدیگر نیازمند هستند؛ اما سخن این است که انسان باید فقط به خداوند اعتماد کند و تنها خداوند را رازق و تأمین‏کننده نیازهای خویش بشناسد و دیگران را وسیله‏ای بیش ننگرد.
اگر کسی روزی خوئد را در دست بندگان خدا ببیند و آنان را تأمین‏کننده خواسته‏های خویش بشناسد و برای آنان اصالت قائل شود، به نوعی گرفتار شرک گردیده و به جای خدا، غیر خدا را رب و پروردگار خود ساخته است. در این صورت زندگی او با تشویش، نگرانی و نابسامانی همراه خواهد شد؛ چون او به انسان‏ها و موجودات حقیری چون خود دل سپرده و از خداوند و مالک هستی غافل شده است؛ از این رو خداوند می‏فرماید:
أأرباب متفرقون خیر أم الله الواحد القهار؛(252)
آیا خدایان پراکنده بهترند یا خدای یگانه مقتدر؟
در جای دیگر خداوند درباره کسانی که نشانه‏ها، آیات الهی، قدرت و حاکمیت مطلق خداوند را باور ندارند و برای غیرخدا نیز تاثیر استقلالی در عالم قائل‏اند و از این رو عملا آنها را بندگی می‏کنند، می‏فرماید:
و ما یومن اکثرهم بالله الا و هم مشرکون؛(253)
و بیشترشان به خدا ایمان نمی‏آورند مگر این که [در همان حال ]مشرکند. یعنی به حقیقت توحید نرسیده‏اند.
اگر ما به درستی معنای صمد را بشناسیم و باور کنیم، فقط خود را محتاج خداوند می‏یابیم و اصلا احساس وابستگی و احتیاج به غیر خدا نخواهیم داشت و تنها در جهت اطاعت فرمان خدا به دیگران احترام می‏گذاریم. اگر در برابر پدر و مادر خاضع و فروتن هستیم، از آن روست که خداوند فرموده:
و قضی ربک الا تبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا... و اخفض لهما جناح الذل من الرحمة؛(254)
و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود ]احسان کنید... و از سر مهربانی بال تواضع و فروتنی برای آنان بگستر.
اگر ما استان مقدس حضرت معصومه علیها السلام و آستان مقدس امام رضا علیه‏السلام را می‏بوسیم و در برابر آستانشان به خاک می‏افتیم، به واقع در برابر خداوند خاکساری می‏کنیم؛ زیرا آنان بندگان صالح، شایسته و نشانه‏های هدایت برای ما هستند و احترام به آنها، احترام به خدا و رضایت آنها خشنودی خدا را در پی دارد. فروتنی ما در برابر ایشان به این دلیل است که آنان نمادی برای اطاعت و توجه به خداوند می‏باشند. ما آنان را معبود خویش ساخته‏ایم، بلکه معبود ما فقط خداوند است.