تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

نسبت علم معصومان علیهم السلام با علم خداوند

از برخی روایات استفاده می‏شود که خداوند معصومان علیهم السلام را از علم نامحدودی برخوردار ساخته است و آنان به همه ابعاد و زوایای علوم آگاهی دارند. همچنین مقام نورانیت آنها نامحدود است؛ چنان که در زیارت جامعه می‏خوانیم:
خلقکم الله انوارا فجعلکم بعرشه محدقین حتی منّ الله علینا فجعلکم فی بیوت اذن الله ان ترفع و یذکر فیها اسمه؛
خداوند [پیش از اجسام و ارواح دیگر] شما را به صورت انواری آفرید و محیط بر عرش خود گردانید، تا این که به نعمت وجود شما بر ما منت نهاد و شما را در خاندان‏هایی قرار داد که خود امر فرمود بلندمرتبه گردند و نام او در آنها برده شود.
در قرآن و روایات آمده است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه اطهار علیهم السلام بر لوح محفوظ که همه علوم در آن گرد آمده، احاطه دارند و آیات فی کتاب مکنون، لا یمسه الا المطهرون؛(14) در کتابی پوشیده و نهان داشته [لوح محفوظ] که جز پاک‏شدگان به آن دست نمی‏رسانند.
به همان لوح محفوظی اشاره دارد که همه چیز در آن ثبت شده و هیچ کس جز پاک‏شدگان به آن دست‏رسی ندارد.
شکی نیست که پاک‏شدگان، خاندان عصمت و طهارت - صلوات الله علیهم - هستند؛ چنان که خداوند در آیه تطهیر فرمود:
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛(15)
خداوند می‏خواهد از شما خاندان پیامبر، پلیدی را ببرد و شما را پاک و پاکیزه گرداند.
گرچه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام بر لوح محفوظ احاطه دارند و علم آنان به یک معنا نامحدود است، علمشان به پایه علم خداوند نمی‏رسد؛ زیرا علم آنان عاریتی است و خداوند آن را به آنها افاضه کرده؛ اما علم خداوند از آن خود اوست و او از پیش خود دارای علمی نامتناهی می‏باشد.
هیچ کس جز خدا، از خود چیزی ندارد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز هرچه دارد از خداست، و عنایت، توجه و هدایت خداوند او را به آن مقام رفیع رساند، تا آنجا که خداوند درباره آن حضرت فرمود:
الم یجدک یتیما فاوی و وجدک ضالا فهدی؛(16)
آیا تو را یتیمی نیافت پس جای و پناه داد [به وسیله عمویت ابوطالب‏]؟ و راه گم‏کرده‏ات یافت پس راه نمود.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم همه علوم را می‏داند؛ اما خداوند آن علوم را به ایشان عنایت کرده است. پس تفاوت علم بی‏نهایت معصومان علیهم السلام با علم بی‏نهایت خداوند، در عاریتی بودن علم آنان و اصلی و ذاتی بودن علم خداوند است.
علم عاریتی هیچ اصالتی ندارد و اصالت، از آن علم خداست؛ از این رو نمی‏توان نسبتی را بین آن دو علم در نظر گرفت. فاصله بین علم عاریتی بی‏نهایت و علم اصیل خداوند، و نیز فاصله بین خداوند و عالی‏ترین مخلوقش که مقام نورانی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم است، از لحاظ شرف و رتبه وجودی بی‏نهایت می‏باشد.
در دعای مخصوص ماه رجب که از ناحیه حضرت ولی عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - رسیده و بزرگان به خواندن آن اهتمام ویژه دارند، می‏خوانیم: لا فرق بینک و بینها الا انهم عبادک و خلقک؛
میان تو و آنها جدایی نیست، جز آنکه آنان بنده و مخلوق تو هستند.
یعنی معصومان علیهم السلام مانند خداوند، علم بی‏نهایت دارند و آنچه را خدا می‏داند، آنان نیز می‏دانند؛ اما در هر حال آنان مخلوق و بنده خداوند هستند. خدا مالک و غنی، و آنان فقیر و نیازمند به خدایند؛ از این رو بی‏نهایت تفاوت و فاصله بین آنان و خداوند وجود دارد.
بنابراین گرچه علوم اهل بیت علیهم السلام بی‏نهایت است، از حیث شدت، فضیلت و اصالت قابل مقایسه با علم‏نهایت خداوند نیست؛ چنان که ما معتقدیم ازلی بودن و ابدی بودن از صفات خداوند است؛ اما در عین حال، بر این باوریم که در قیامت بهشتیان تا ابد در بهشت به سر می‏برند و جهنمیان تا ابد در جهنم خواهند ماند. پس صفت جاودانگی و ابدی بودن انسان در بهشت یا جهنم، از نظر بعد زمانی با ابدی و جاودانگی خداوند شباهت دارد؛ اما از لحاظ مرتبه وجودی قابل مقایسه با مقام ابدیت خداوند نیست.
برای روشن شدن بیشتر مطلب، از یک مثال ریاضی بهره می‏گیریم:
خطی را در نظر می‏گیریم که بی‏نهایت امتداد دارد؛ اما فاقد سطح و عرض است. این خط بی‏نهایت امتداد طولی دارد؛ ولی این ویژگی باعث نمی‏شود که دارای سطح شود. حال اگر سطح بی‏نهایتی نیز برای آن در نظر گرفتیم، باز هم داشتن طول و سطحی بی‏نهایت، مستلزم برخورداری از ارتفاع بی‏نهایت نیست. ممکن است سطح برخوردار از طول و عرضی غیر متناهی، دارای یک سانتی‏متر ارتفاع باشد و یا ارتفاع و قطری نداشته باشد. حال اگر بر اساس حرکت جوهری و نیز نسبیت انیشتین بعد چهارمی به نام زمان نیز اثبات شود،(17) نامحدود بودن در یک یا چند بعد، چیزی را با خداوند همسان نمی‏سازد.
اساسا از حیث مرتبه وجودی خداوند در ردیف مخلوقات قرار نمی‏گیرد تا گفته شود خداوند تا چه حد از مخلوقات بزرگتر است. اصولا عظمت خداوند در بعد دیگری است که هیچ موجود ممکنی از آن بهره‏ای ندارد، و آن استدلال در وجود و ذاتی بودن وجود حق تعالی - در مقابل نیازمندی و غیری بودن وجود - است که به خداوند اختصاص دارد و از این جهت خداوند با سایر موجودات بی‏نهایت فاصله دارد. به قول حکما:
الواجب فوق ما لا یتناهی بما لا یتناهی؛
واجب تعالی، از نظر شدت و قوت وجود، بی‏نهایت فراتر از نامتناهی است.