تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

توجه انحصاری حمد و ستایش به خداوند

گفتیم که انشایی بودن الحمدلله در سوره حمد که در نماز خوانده می‏شود، بر اخباری بودن آن ترجیح دارد. همچنین بیان کردیم که فقها فرموده‏اند هنگام خواندن آیات قرآن در نماز، باید قصد حکایت داشته باشیم و گرچه آن آیات ماهیت دعایی دارند، باید آنها را به عنوان قرآن بخوانیم و استنادشان را به خداوند حفظ کنیم و توجه داشته باشیم که قرآن می‏خوانیم. اکنون این سوال مطرح می‏شود که به هنگام خواند الحمدلله رب العالمین و سایر آیات سوره حمد آیا می‏شود هم قصد انشا داشت و هم حکایت؟
این بحث بین فقها مطرح شده و اکثر گفته‏اند که جمع بین انشا و حکایت ممکن نیست؛ اما هر چند باید توجه داشته باشیم که قرآن می‏خوانیم و باید قصد حکایت داشته باشیم، از سوی دیگر در همین سوره خداوند نحوه ستایش خود را به ما یاد داده است.
جنبه تعلیمی بودن این آیات وقتی ظهور بیشتری پیدا می‏کند که ما به عنوان بنده ای که در پیشگاه با عظمت خداوند قرار گرفته و خود را غرق در نعمت‏های او می‏بیند، به ستایش و حمد او بپردازیم و با خواند آیات سوره حمد با زبان حجال خود با خداوند سخن گوییم. به علاوه اگر نمازگزار با گفتن الحمدلله قصد انشا داشته باشد و چنین اعلام کند که من کسی جز خدا را نمی‏ستایم، ابهامی در مفهوم الحمدلله نیست؛ اما اگر با گفتن آن جمله قصد اخبار کند که همه حمدها و ستایش‏ها به خداوند متوجه است، در این اخبار قدری ابهام وجود دارد: این که گفته شود معنای الحمدلله این است که هر کس هر که را حمد کند، در واقع خدا را حمد کرده و همه حمدها به خداوند بر می‏گردد، نیازمند توضیح است.
هر کس، چیزها و کسانی را دوست می‏دارد و آنها را ستایش می‏کند. گاهی به ستایش جمادات، نظیر ستارگان و ماه و خورشید می‏پردازد و گاهی به ستایش افراد و کارهای آنها می‏پردازد و در کل، هر زیبایی و کمالی را که می‏بیندستاید؛ اما همه این ستایش‏ها متوجه حیثیت‏های وجودی است و همه حیثیت‏های وجودی از خداوند ناشی می‏شود و در نتیجه، ستایش هر چیز و هر کس، ستایش خداوند است؛ چون هر چیزی از آن خداست و امکان ندارد که چیزی از اراده، مشیت و مالکیت خداوند خارج باشد. حتی افعال اختیاری گرچه به ما نسبت داده می‏شوند و ما مختایم که آنها را انجام بدهیم یا ترکشان کنیم، در واقع به خداوند انتساب دارند و اوست که ما را به انجام دادن آنها قادر ساخته و زمینه‏ها و امکانات لازم برای تحقق آنها را پدید آورده است.
وقتی نماز می‏خوانیم و الحمدلله می‏گوییم، با زبانی که خدا به ما داده نماز می‏خوانیم؛ قدرت به حرکت در آوردن زبان را خداوند به ما عنایت کرده و حتی اراده حمد و ستایش خدا را او در ما پدید اورده است. پس هیچ یک از امکانات و عناصری که در سخن گفتن نقش دارند، از ما نیست و همه از آن خداست و هر امر وجودی و مخلوقی به خداوند تعلق دارد. آنچه ما داریم از خداست و هر وقت خود بخواهد، آن را از ما می‏ستاند. بنابراین هر کس هر امر وجودی و کمالی را که می‏ستاید، در واقع خداوند را می‏ستاید و همه حمدها متوجه ساحت ربوبی پروردگار عالم است.