تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

رویکردی ادبی به واژه هو و احد

در طلیعه سوره توحید خداوند می‏فرماید: قل هو الله احد. هو ضمیر شأن است و برای مذکر به کار می رو و حاکی از اهیمت و عظمت خبر و چیزی است که از آن حکایت می‏شود. از ضمیر مونث هی که معنای ضمیر شأن را برساند، به ضمیر قصه تعبیر می‏گردد؛ اما برخی گفته‏اند که ضمیر هو به مطلبی بر می‏گردد که از سیاق سوره استفاده می‏شود؛ یعنی آنچه در شأن نزول این سوره وارد شده که یهودیان از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خواستند پروردگارش را برای آنان توصیف کند(240) و هو کنایه از همان پروردگاری است که یهودیان درباره او سوال می‏کردند.
در برخی از روایات آمده است که هو اسم اعظم الهی است؛ چنان که آورده‏اند امیر المؤمنین علیه‏السلام فرمود: پیش از جنگ بدر شبی حضرت خضر را در خواب دیدم و از او خواستم چیزی به من بیاموزد که بر دشمنان چیره شوم. او گفت: با همه وجود و اخلاص بگو: یا هو، یا من لا هو الا هو. بامداد آن روز، خواب خود را به پیامبر گرامی عرضه داشتم و آن حضرت فرمود: علی جان، او اسم اعظم خدا را به تو آموخته است. من در روز پیکار بدر هماره آن را بر لب داشتم و خالصانه آن را زمزمه می‏کردم.(241)
الله اسم خاص خدا و بر ذات خداوند اطلاق می‏شود؛ با لحاظ این که آن ذات، همه صفات جمال و جلال او را داراست.
چنان که گفتیم، کلمه احد فقط در سوره توحید آمده و به عنوان وصف، فقط بر خداوند اطلاق گردیده است. این صفت در کلام فصیحان عرب نیز، هیچ کجا به عنوان وصف موجودی جز خدا نیامده است. احد در جمله منفی برای غیر خدا به کار می‏رود و مثلا گفته می‏شود: لا احد فی الدار اما در جمله ایجابی صفت غیر خدا قرار نمی‏گیرد. کلمه احد همانند کلمه واحد از ماده وحدت گرفته شده؛ اما کلمه واحد در شمار اعداد طبیعی و به معنای یک است که در برابر دو، سه، چهار و... قرار می‏گیرد.
هنگامی که پس از واحد اعداد دیگر شماره می‏شود، می‏توان در ذهن تا بی‏نهایت بر آنها افزود؛ اما احد در شمار اعداد نیست و برای چیزی و کسی به کار می‏رود که - نه در خارج و نه در ذهن - کثرت و تعدد ندارد. با این وصف هیچ‏گاه نمی‏توان به جای کلمه احد را به کار برد و گفت: احد، اثنان، ثلاث؛ هر چند که در اعداد ترکیبی احد به کار می‏رود و گفته می‏شود احد عشر.