تنها اولیای خاص خدا به عالیترین مرتبه عبادت رسیدهاند؛ چرا که انگیزه آنان در عبادت، فقط محبت خداست و هیچ درخواستی از معبود خویش ندراند؛ اما با توجه به این که خداوند عزیز، حقشناسی و شکرگزاری را در نهاد همه انسانها قرار داده، انگیزه تشکر از نعمتهای خداوند نیز می تواند باعث عبادت خداوند شود. کسی که فطرتش سالم مانده اگر دیگری به او خدمتی کند، تا زنده است به یاد اوست و هرگاه به یاد خدمت و کمک او می افتد، از او تشکر می کند و اگر کاری از دستش برآید، در مقابل آن خدمت انجام می دهد.
اگر این روحیه حقشناسی و شکرگزاری در انسان تقویت شود، می تواند راه مناسبی برای ترقی انسان به عالیترین مرتبه عبادت خداوند باشد.
مناسبتترین راه برای تقویت روحیه حقشناسی و شکرگزاری در قبال نعمتهای خداوند، توجه به فداکاریها، از خودگذشتگیها و محبتهای پدر و مادر و شکرگزاری در برابر آنان است؛ چون آنچه آنان برای فرزندشان انجام می دهند، از مهر و محبتی سرچشمه می گیرد که خداوند در نهادشان قرار داده است.
با توجه به این معنا، خداوند در یک جمله به ما توصیه کرده که شکر خدا و پدر و مادر را به جا آوریم. نکته شایان توجه این است که توصیه به شکرگزاری در قبال پدر و مادر را در جملهای مستقل ذکر نکرده است.
خداوند می فرماید: ان اشکر لی و لوالدیک؛(68)
شکرگزار من و پدر و مادرت باش و نمیفرماید: ان اشکر لی و اشکر لولدیک.
در جای دیگر خداوند در یک فرمان انسان را ملزم به پرستش خود و احسان به پدر و مادر میکند و میفرماید:
و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا...؛(69)
و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود ]احسان کنید.
هیچ کس نیست که نداند پدر و مادر چقدر برای فرزندشان زحمت میکشند و چقدر به او محبت دارند. بیشک در بین محمتهای طبیعی و عادی، محبتی خالصانهتر از محبت پدر و مادر - به خصوص محبت مادر - یافت نمیشود. مادری که قبل از تولد فرزندش، صمیمانه به او عشق میورزد و برای تولد وی لحظهشماری میکند، و پس از تولد شبانهروز از او پرستاری میکند و خواب و راحتی و سلامتش را فدای فرزند میکند؛ شعله این محبت همواره در درون پدر و مادر فروزان است و حتی با کوتاهی و ستم فرزند در قبال آنان فروکش نمیکند و فرزند مطمئن است که هیچگاه از محبت ایشان محروم نمیماند.
طبیعی است که اگر فرزند از وجدان و فطرت سالمی برخوردار باشد، خود را مدیون پدر و مادر میداند و در مقام حقشناسی و شکرگزاری از آنان بر میآید و فروتنانه و با محبتی سرشار، سر تعظیم در برابرشان فرود میآورد؛ چنان که خداوند نیز به خضوع و تواضع در برابر آن فرمان داده و در آیه بعد میفرماید:
اخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا؛
بال فروتنی برای آنان بگستر و بگو: پروردگارا، آن دو را رحمت کن، چنان که مرا در خردی پروردند.
وقتی پدر و مادر را سرشار از محبت به فرزند خود یافتیم، خوب است بیندیشیم که چه کسی آنان را آفرید؟ و چه کسی دل آنان را مالامال از محبت به فرزندشان قرار داد؟ حال وقتی ما باید در مقابل پدر و مادر خضوع و تواضع داشته و شکرگزار آنان باشیم، آیا نباید سپاسگزار کسی باشیم که همه مخلوقات را افریده و نعمتهای بیشماری را به ما عنایت کرده است؟ کمترین مرتبه شکرگزاری به درگاه خالق این است که در مقابل او سر بر خاک بنهیم و نماز بخوانیم. عبادت خداوند با انگیزه شکرگزاری او، باعث میشود که عبادت انسان از مرتبه عبادت بردگان و مزدگیران فراتر رود و گرچه این عبادت مبتنی بر معرفت کامل به خداوند نیست و در قالب این سخن که بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک نمیگنجد، ولی میتواند رهیافتی به محبت خداوند باشد تا انسان با انگیزه محبت به خدا او را عبادت کند. مگر جز این است که انسان هر که را به او احسان کند دوست میدارد و میلفطری او را به دوستی و محبت با کسانی وا میدارد که به وی خدمت میکنند؟ حال اگر انسان کسی را که نعمتهایشماری به او عنایت کرده دوست نداشته باشد، پس به چه کسی باید محبت بورزد؟
به هر حال، ما میتوانیم از انگیزه شکرگزاری و محبت به خدا برای عبادت خالق خویش برخوردار شویم و اگر بکوشیم خود را از دلبستگیهای مادی برهانیم و معرفت و همت خود را رشد دهیم، محبت ما به خداوند بیشتر میشود. هر قدر معرفتمان به خداوند افزایش یابد و همتمان بلندتر شود، عبادتمان خالصانهتر و ارزشمندتر خواهد بود.
در این راه باید اولیای خدا را ا سوه خویش قرار دهیم؛ یعنی باید به این درک برسیم که آنان در قله تعالی و اوج بندگی خدا هستند و بکوشیم که در حد معرفت، همت و تلاش خود، از دامنه آن قله بالا برویم و در حد توان، خود را به آنان نزدیک کنیم؟ گرچه میدانیم که ما هیچگاه نمیتوانیم به مقام آنان دست یابیم. مگر ممکن است مقام و عبادت ما به پایه مقام و عبادت امیرالمؤمنین علیهالسلام برسد؟ عبادت و نمازی که یک لحظه آن، برتر از عبادت جن و انس در طول تاریخ است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در گیر و دار جنگ احزاب که حضرت علی علیهالسلام با عمرو بن عبدود، آن قهرمان نامی عرب، هماورد شد و او را به خاک هلاکت افکند، فرمود: لضربة علی خیر من عبادة الثقلین؛(70)
شمشیر و ضربتی که علی [بر فرق عمرو] فرود آورد، برتر از عبادت جن و انس است.
سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاکی از آن است که مبارزه علی علیهالسلام تجسم عبادت خالصانه خداوند بود و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم میفرمود: یک تکبیر علی علیهالسلام از عبادتهای جن و انس برتر است، سخن گزافی نمیبود.