تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

نقش تقویت روحیه شکرگزاری و حق‏شناسی در عبادت خدا

تنها اولیای خاص خدا به عالی‏ترین مرتبه عبادت رسیده‏اند؛ چرا که انگیزه آنان در عبادت، فقط محبت خداست و هیچ درخواستی از معبود خویش ندراند؛ اما با توجه به این که خداوند عزیز، حق‏شناسی و شکرگزاری را در نهاد همه انسان‏ها قرار داده، انگیزه تشکر از نعمت‏های خداوند نیز می تواند باعث عبادت خداوند شود. کسی که فطرتش سالم مانده اگر دیگری به او خدمتی کند، تا زنده است به یاد اوست و هرگاه به یاد خدمت و کمک او می افتد، از او تشکر می کند و اگر کاری از دستش برآید، در مقابل آن خدمت انجام می دهد.
اگر این روحیه حق‏شناسی و شکرگزاری در انسان تقویت شود، می تواند راه مناسبی برای ترقی انسان به عالی‏ترین مرتبه عبادت خداوند باشد.
مناسبت‏ترین راه برای تقویت روحیه حق‏شناسی و شکرگزاری در قبال نعمت‏های خداوند، توجه به فداکاری‏ها، از خودگذشتگی‏ها و محبت‏های پدر و مادر و شکرگزاری در برابر آنان است؛ چون آنچه آنان برای فرزندشان انجام می دهند، از مهر و محبتی سرچشمه می گیرد که خداوند در نهادشان قرار داده است.
با توجه به این معنا، خداوند در یک جمله به ما توصیه کرده که شکر خدا و پدر و مادر را به جا آوریم. نکته شایان توجه این است که توصیه به شکرگزاری در قبال پدر و مادر را در جمله‏ای مستقل ذکر نکرده است.
خداوند می فرماید: ان اشکر لی و لوالدیک؛(68)
شکرگزار من و پدر و مادرت باش و نمی‏فرماید: ان اشکر لی و اشکر لولدیک.
در جای دیگر خداوند در یک فرمان انسان را ملزم به پرستش خود و احسان به پدر و مادر می‏کند و می‏فرماید:
و قضی ربک الا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا...؛(69)
و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود ]احسان کنید.
هیچ کس نیست که نداند پدر و مادر چقدر برای فرزندشان زحمت می‏کشند و چقدر به او محبت دارند. بی‏شک در بین محمت‏های طبیعی و عادی، محبتی خالصانه‏تر از محبت پدر و مادر - به خصوص محبت مادر - یافت نمی‏شود. مادری که قبل از تولد فرزندش، صمیمانه به او عشق می‏ورزد و برای تولد وی لحظه‏شماری می‏کند، و پس از تولد شبانه‏روز از او پرستاری می‏کند و خواب و راحتی و سلامتش را فدای فرزند می‏کند؛ شعله این محبت همواره در درون پدر و مادر فروزان است و حتی با کوتاهی و ستم فرزند در قبال آنان فروکش نمی‏کند و فرزند مطمئن است که هیچ‏گاه از محبت ایشان محروم نمی‏ماند.
طبیعی است که اگر فرزند از وجدان و فطرت سالمی برخوردار باشد، خود را مدیون پدر و مادر می‏داند و در مقام حق‏شناسی و شکرگزاری از آنان بر می‏آید و فروتنانه و با محبتی سرشار، سر تعظیم در برابرشان فرود می‏آورد؛ چنان که خداوند نیز به خضوع و تواضع در برابر آن فرمان داده و در آیه بعد می‏فرماید:
اخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا؛
بال فروتنی برای آنان بگستر و بگو: پروردگارا، آن دو را رحمت کن، چنان که مرا در خردی پروردند.
وقتی پدر و مادر را سرشار از محبت به فرزند خود یافتیم، خوب است بیندیشیم که چه کسی آنان را آفرید؟ و چه کسی دل آنان را مالامال از محبت به فرزندشان قرار داد؟ حال وقتی ما باید در مقابل پدر و مادر خضوع و تواضع داشته و شکرگزار آنان باشیم، آیا نباید سپاس‏گزار کسی باشیم که همه مخلوقات را افریده و نعمت‏های بی‏شماری را به ما عنایت کرده است؟ کمترین مرتبه شکرگزاری به درگاه خالق این است که در مقابل او سر بر خاک بنهیم و نماز بخوانیم. عبادت خداوند با انگیزه شکرگزاری او، باعث می‏شود که عبادت انسان از مرتبه عبادت بردگان و مزدگیران فراتر رود و گرچه این عبادت مبتنی بر معرفت کامل به خداوند نیست و در قالب این سخن که بل وجدتک اهلا للعبادة فعبدتک نمی‏گنجد، ولی می‏تواند رهیافتی به محبت خداوند باشد تا انسان با انگیزه محبت به خدا او را عبادت کند. مگر جز این است که انسان هر که را به او احسان کند دوست می‏دارد و می‏لفطری او را به دوستی و محبت با کسانی وا می‏دارد که به وی خدمت می‏کنند؟ حال اگر انسان کسی را که نعمت‏های‏شماری به او عنایت کرده دوست نداشته باشد، پس به چه کسی باید محبت بورزد؟
به هر حال، ما می‏توانیم از انگیزه شکرگزاری و محبت به خدا برای عبادت خالق خویش برخوردار شویم و اگر بکوشیم خود را از دلبستگی‏های مادی برهانیم و معرفت و همت خود را رشد دهیم، محبت ما به خداوند بیشتر می‏شود. هر قدر معرفتمان به خداوند افزایش یابد و همتمان بلندتر شود، عبادتمان خالصانه‏تر و ارزشمندتر خواهد بود.
در این راه باید اولیای خدا را ا سوه خویش قرار دهیم؛ یعنی باید به این درک برسیم که آنان در قله تعالی و اوج بندگی خدا هستند و بکوشیم که در حد معرفت، همت و تلاش خود، از دامنه آن قله بالا برویم و در حد توان، خود را به آنان نزدیک کنیم؟ گرچه می‏دانیم که ما هیچ‏گاه نمی‏توانیم به مقام آنان دست یابیم. مگر ممکن است مقام و عبادت ما به پایه مقام و عبادت امیرالمؤمنین علیه‏السلام برسد؟ عبادت و نمازی که یک لحظه آن، برتر از عبادت جن و انس در طول تاریخ است.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در گیر و دار جنگ احزاب که حضرت علی علیه‏السلام با عمرو بن عبدود، آن قهرمان نامی عرب، هماورد شد و او را به خاک هلاکت افکند، فرمود: لضربة علی خیر من عبادة الثقلین؛(70)
شمشیر و ضربتی که علی [بر فرق عمرو] فرود آورد، برتر از عبادت جن و انس است.
سخن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حاکی از آن است که مبارزه علی علیه‏السلام تجسم عبادت خالصانه خداوند بود و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم می‏فرمود: یک تکبیر علی علیه‏السلام از عبادت‏های جن و انس برتر است، سخن گزافی نمی‏بود.