وقتی انسان به سراغ بزرگی میرود، اگر ان بزرگ وی را بپذیرد و حاضر شود به سخنان او گوش دهد و نیازش را برطرف سازد، به توفیق بزرگی دست یافته وب اید به خود بالد که آن بزرگ حاضر شده او را بپذیرد و با وی صحبت کند.
اکنون چه توفیقی بزرگتر از این که خداوند متعال انسان را بپذیرد و مورد تفقد قرار دهد و او را غرقه در الطاف و عنایات خود سازد؛ به همین دلیل ما باید شکرگزار لطف و عنایت الهی باشیم؛ چنان که ائمه اطهار علیهم السلام در دعاهای خود خدای را بر این نعمت بزرگ سپاس گفتهاند.
در یکی از دعاهایی که سفارش شده قبل از نماز خوانده شود، آمده است:
اللهم اقبل الیّ بوجهک حتی اقبل الیک بقلبی، اللهم اعنی علی ذکرک و شکرک و حسن عبادتک. الحمدلله الذی جعلنی ممن یناجیه؛(52)
خداوندا، به من رو کن تا قلبم را متوجه تو سازم. خداوندا، مرا برای یادکرد و شکرگزاری و انجام نیکوی عبادتت یاری رسان. سپاس خدا را که مرا از جمله کسانی قرار داد که به مناجات با او میپردازند.
در مناجات شعبانیه نیز از خداوند درخواست شده که وقتی بنده او را میخودند و با او مناجات میکند، وی را بپذیرد و از خود نراند:
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و اسمع دعایی اذا دعوتک و اسمع ندایی اذا نادیتک و اقبل علی اذا ناجیتک فقد هربت الیک و وقفت بین یدیک مستکینا لک متضرعا الیک؛
خداوندا، درود بفرست بر محمد و آل محمد و چون تو را میخوانم، مرا اجابت کن و هر گاه تو را ندا کنم، ندایم را بشنو، و چون با تو مناجات کنم، به من توجه فرما که من به سوی تو گریختهام و در حضورت ایستاده، در حالی که به درگکاهت با حال پریشانی تضرع و زاری میکنم.
در دعاهای افتتاحیه نماز از خداوند که به بنده خود اجزاه داده با او سخن بگوید، درخواست شده که به او توجه کند، خداوند به همه مخلوقاتش توجه دارد؛ اما ع نایات خداوند به مخلوقات دارای مراتب است و همه آنها در یک سطخ نیستند. به عنوان مثال اگر ما با عدهای در محضر ماقمن معظم رهبری یا یکی از مراجع بزرگ تقلدی باشیم، گاهی آن بزرگ همان طور که به جمع ما مینگرد، به ما نیز نگاه میکند ولی توجه خاصی به ما ندارد؛ اما گاهی از بین جمع نگاه خاصی به ما میکند و توجه خاصی به ما دارد. مسلما این نگاه با نگاه اول متفاوت است و از عنایت و لطف خاص ایشان به ما شسرچشمه میگیرد. این نگاه نشانه آن است که ایشان از ما راضی است و از ما گلهای و شکایتی ندارد. خداوند به مه مخلوقاتش توجه دارد و به همه چیز احاطه دارد و چیزی از دایره علم الهی پنهان نیست و هر چیزی را میبیند؛ اما بین توجه خداوند به ستمگرانی چون شمر و یزید با نگاه وی به انبیا و اولیای خود، فرق بسیاری است. تفاوت بسیاری است بین نگاه و توجه خداوند به ما و توجه او به سلمان و ابوذر و بندگان صالیح که خداوند به وسیله جبرئیل سلام خود را با نها ابلاغ میکرد و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را مامور مینمود که سلام خدا را به آنها برساند.
اگر ما به مقامی برسیم که حضرت ولی عصر - عجل الله تعالی فرجه الشریف - برای ما سلام بفرستد، دیگر در پوست خود نمیگنجیم و غرق در لذت، شادمانی و سرور میشویم و به خود میبالیم که از بین میلیونها انسان، حجت خداوند به ما عنایت و توجه داشته است. جا دارد که برای رسیدن به این توفیق بزرگ، انسان جانش را نثار کند. حال تصور کنید کیس که مخاطب سلام خداست، چه درجه و مقامی دارد! البته ما نمیتوانیم مقام الوهیت و نیز مقام اولیای خدا را درک کنیم و نسبت خود را با آنان بشناسیم. از درک این معنا عاجزیم که خداوند نامتناهی است و الویای خدا هر چند بزرگ و عالی مقام باشند، باز محدودند و ارتباط ما با آنان ارتباط موجودی محدود با موجود محدود دیگر است و هیچگاه این ارتباط به پایه ارتباط با خداوند نمیردس که نامحدود و نامتناهی است؛ از این رو در روایات و دعاها سعی بلیغی شده که اولا ما مقام اولیای خدا را بشناسیم و قدر ارتباط با آنان را بدانیم و ثانیا بکوشیم، مقام خداوند متعال و عظمت ارتباط با او را نیز درک کنیم و بدانیم که بزرگترین نعمت و تفضل الهی در حق بنده، توجه به اوست. پس جا دارد که بنده با سراسر وجود خود در هنگام مناجات با خداوند بگوید:
اللهم الیک توجهت و رضاک طلبت و ثوابک ابتغیت و بک امنت و علیک توکلت؛(53)
خداوندا، من روی به سوی تو گرداندم و رضای تو را طلبیدم و ثواب تو را درخواست دارم و به تو ایمان آوردم و بر تو توکل کردم.
در احوالات امام حسن مجتبی علیهالسلام آمده است که وقتی برای ادای نماز به آستانه مسجد میرسیدند، سر به سوی آسمان میکردند و میگفتند:
الهی ضیفک ببابک، یا محسن قد اتاک المسییء، فتجاوز عن قبیح ما عندی بجمیل ما عندک، یا کریم؛(54)
خدایا، مهمان تو به در خانهات امده، ای محسن، خطاکاری نزد تو آمده؛ پس ای کریم، با [الطاف و بخشش ]زیباییکه تو داری، از زشتی او درگذر.