تربیت
Tarbiat.Org

به سوی تو (منک و بک و لک و الیک)
آیت الله محمد تقی مصباح یزدی‏‏

عظمت و اهمیت الحمدلله در روایات‏

در حمد و ستایش، به نیکی‏ها و خوبی‏های محدود توجه می‏شود؛ از این رو هر قدر شناخت انسان ازکمالات، نعمت‏ها، الطاف و خوبی‏های خداوند بیشتر و عمیق‏تر گردد، حمد و ستایش وی به پیشگاه او خالصانه‏تر و عمیق‏تر خواهد بود.
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره ارزش و عظمت حمد و ستایش برخاسته از معرفت سرشار فرمودند:
وقتی بنده الحمدلله می‏گوید، خداوند او را از نعمت‏های دنیا و آخرت برخوردار می‏سازد.(93)
مضمون برخی از روایات این است که آنچه خداوند در قبال گفتن الحمدلله به بنده خود می‏بخشد، بیشتر از بخشش زمین و آسمان به بنده است. با توجه به عظمت و گستردگی زمین و آسمان که همه مطالعات و اکتشافاتی که تا کنون انجام گرفته بخش اندکی از آن را آشکار کرده، درک مضمون چنین روایاتی برای ما دشوار است؛ اما اگر عظمت ارتباط با خداوند را بشناسیم، درک این معانی برای ما آسان می‏شود. چه این که هستی و جهان با این عظمت و کهکشان‏هایی که فاصله بین آنها میلیاردها سال نوری است، همه برای این هدف پدید آمده‏اند که موجود با شعوری چون انسان، عظمت خدا را درک کند. و به قرب الهی برسد.
اگر گفته شده که زمین و آسمان را برای انسان آفریدیم؛ یعنی انسان با سیر و سیاحت و مطالعه موجودات، عظمت و نظر دقیق و حساب‏شده و ظرافت‏های نهفته در آنها، به معرفت پروردگار خویش نایل می‏شود و با توجه بیشتری خداوند را می‏پرستد.
حکمت آفرینش جهانی با این عظمت به عنوان نمونه؛ مشاهده عظمت، ظرافت، زیبایی و پیچیدگی آنچه در اعماق دریاها نهفته است که گاهی زوایایی از آن به تصویر کشانده می‏شود که انسان را متحیر و مبهوت می‏سازد، این است که اناسن، این گل سرسبد هستی، در مقام قدردانی و شکرگزاری از خالق خویش برآید و سر بر آستان او فرود آورد و پیشانی خضوع در پیشگاهش بساید؛ و الا انسان کجا و درک نعمت‏های بی‏شمار خداوند کجا: و ان تعدوا نعمت الله لا تحصوها...؛(94) و اگر [بخواهید ]نعمت خدا را بشمرید، نمی‏توانید آن را بشمارید.
امام صادق علیه‏السلام فرمود: قاطر پدرم گم شد؛ آنگاه پدرم، امام باقر علیه‏السلام فرمود:
اگر خداوند آن را به من برگرداند، او را با عالی‏ترین ستایش‏ها و حمدها ستایش خواهم کرد تا خشنود شود. چیزی نگذشت که قاطر را با زین و لگامش نزد امام آوردند. وقتی آن حضرت بر روی آن حیوان نشست، سرش را به سوی آسمان بلند کرد و فرمود: الحمدلله و بیش از آن چیزی نفرمود؛ سپس فرمود: ما ترکت و لا بقّیت شیئا جعلت کل انواع المحامد لله عز و جل، فما من حمد الا هو داخل فیما قلت؛(95)
چیزی [از حمد خدا] را فراموش نکردم و فرو نگذاشتم. همه حمد و ستایش‏ها را به خداوند عز و جل اختصاص دادم؛ زیرا هیچ حمد و ستایشی نیست مگر آن که در حمدی که من بر زبان آوردم داخل می‏گردد. یعنی حمد و ستایش همه فضایل و خوبی‏ها، ستایش خداوندی است که خالق فضایل و خوبی‏هاست.
همین مضمون را حماد بن عثمان روایت می‏کند که امام صادق علیه‏السلام از مسجد خارج شدند و دیدند که مرکبشان گم شده، حضرت فرمودند: لئن ردّها الله علی لاشکرن الله حق شکره؛
اگر خدا آن را به من برگرداند، حق شکرش را به جا می‏آورم.
چیزی نگذشت که آن را آوردند. امام فرمود: الحمدلله.
شخص عرض کرد: جانم فدایت شود، مگر نفرمودی حق شکر خدا را به جا می‏آورم؟
امام فرمود: مگر نشنیدی که گفتم الحمدلله.(96)
یعنی با گفتن همین کلمه حق شکرگزاری خدا را به جا آوردم. شکی نیست که ذکر الحمدلله که بر زبان امام معصوم علیه‏السلام جاری می‏شود، با آنچه ما می‏گوییم متفاوت است و عظمت و ارزش آن قابل مقایسه با ارزش حمد و ثنای ما نیست.
به هر حال، تاثیر و عظمتی در کلام امام برای ذکر الحمدلله منظور شده که در فهم و درک ما نمی‏گنجد. سخن امام علیه‏السلام ما را متتوجه این حقیقت می‏کند که هر قدر در صفات جلال و جمال الهی بیندیشیم و نعمت‏ها و زیبایی‏های نهفته در خلقت الهی را بشناسیم، ذکری که می‏گوییم عظمت و ارزش بیشتری پیدا می‏کند؛ از جمله این که بر اثر تعالی و تکامل و معرفتی که انسان می‏تواند بدان دست یابد، چه بسا برای وی گفتن یک الحمدلله با ارزش‏تر از آسمان و زمین خواهد بود.
در روایت دیگری رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم درباره عظمت الحمدلله می‏فرمایند:
لا اله الا الله نصف المیزان و الحمدلله تلأه؛(97)
لا اله الا الله نیمی از میزان عمل است و با گفتن الحمدلله میزان عمل بنده کامل می‏شود.